سید مرتضی حسینی؛ حمید محبی؛ حسین غفوری؛ محمد حسین رضا دوست
چکیده
زمینـه و هـدف: بررسی شکلگیری و تجزیه لیپیدها در پاسخ به محرکهای تغذیهای و تمرینی، میتواند دیدگاه بهتری را نسبت به استراتژی پیشگیری و درمان کبد چرب غیرالکلی فراهم نماید. بنابراین، هدف از این مطالعه بررسی اثر تغذیه، تمرین و هیپوکسی بر مکانیسمهای مولکولی فرآیند متابولیسم چربی کبد میباشد. روش تحقیق: تعداد 24 سر رت نر ...
بیشتر
زمینـه و هـدف: بررسی شکلگیری و تجزیه لیپیدها در پاسخ به محرکهای تغذیهای و تمرینی، میتواند دیدگاه بهتری را نسبت به استراتژی پیشگیری و درمان کبد چرب غیرالکلی فراهم نماید. بنابراین، هدف از این مطالعه بررسی اثر تغذیه، تمرین و هیپوکسی بر مکانیسمهای مولکولی فرآیند متابولیسم چربی کبد میباشد. روش تحقیق: تعداد 24 سر رت نر نژاد ویستار با سن تقریبی پنج هفته و میانگین وزن 9/94±165/90 گرم، به طور تصادفی به چهار گروه شامل رژیم غذایی نرمال (ND)، رژیم غذایی پرچرب (HFD)، رژیم غذایی پرچرب+تمرین در حالت نرموکسی (HFD+NE)، و رژیم غذایی پرچرب+تمرین در حالت هیپوکسی (HFD+HE) تقسیم شدند. پس از تعیین حداکثر سرعت هوازی (MAV) در شرایط نرموکسی (ارتفاع ̴ 50 متر) و هیپوکسی - هیپو باریک (ارتفاع ̴ 3000 متر)، تمرینات با شدتی معادل 68 تا 80 درصد MAV به مدت 12 هفته و تکرار سه جلسه در هفته، با رعایت اصل اضافهبار اجرا شدند. در پایان، نمونههای بافتی برای اندازهگیری تغییرات بیان ژنهای Srebf1 ،Chreb و Atgl جمعآوری شد. بیان ژنها با استفاده از روش Real-Time PCR اندازهگیری شد. دادهها با استفاده از آزمونهای تحلیل واریانس و توکی در سطح معنیداری 0/05>p تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها: در تمامی گروههای دارای HFD، محتوای چربی کبدی و بیان ژنهای Srebf1 و Chreb نسبت به گروه ND، افزایش داشت. میزان افزایش بیان ژن Srebf1 و Chreb در گروه HFD+HE نسبت به سایر گروهها بیشتر بود؛ اما بیان ژن Atgl در گروه HFD نسبت به دیگر گروهها، پایینتر بود. نتیجهگیری: به نظر میرسد HFD با افزایش لیپوژنز و کاهش لیپولیز، سبب افزایش محتوای چربی کبدی میشود. احتمالاً تمرین از طریق افزایش بیان ژنهای لیپولیزی، میزان افزایش محتوای چربی کبد در رتهای دارای HFD را تا حدودی کنترل میکند؛ اما در تغییر بیان ژنهای لیپوژنزی نسبت به تغذیه، نقش کمتری دارد. بهطورکلی تمرین در شرایط هیپوکسی، تأثیر مازادی بر کاهش محتوای چربی کبدی ندرد.
زهره یعقوبی؛ سعید نقیبی؛ مریم وطن دوست
چکیده
زمینه و هدف: فرآیند توسعه عروق جدید، شامل تحریک رشد، مهاجرت و تثبیت عروق جدید میشود که به شدت تحت تاثیر عوامل مختلف تحریککننده و مهارکننده، مانند ترومبوسپوندین-2 (TSP-2) و عامل رشد تغییرشکل دهنده - بتا (TGF-β) قرار میگیرد. هدف از این مطالعه، مقایسه اثر هشت هفته روشهای مختلف تمرین هوازی بر بیان ژنهای آنژیوستاتیک TSP-2 و TGF-β بافت ...
بیشتر
زمینه و هدف: فرآیند توسعه عروق جدید، شامل تحریک رشد، مهاجرت و تثبیت عروق جدید میشود که به شدت تحت تاثیر عوامل مختلف تحریککننده و مهارکننده، مانند ترومبوسپوندین-2 (TSP-2) و عامل رشد تغییرشکل دهنده - بتا (TGF-β) قرار میگیرد. هدف از این مطالعه، مقایسه اثر هشت هفته روشهای مختلف تمرین هوازی بر بیان ژنهای آنژیوستاتیک TSP-2 و TGF-β بافت چربی زیرجلدی موشهای صحرایی بود. روش تحقیق: در این پژوهش تجربی، ۳۲ سر موش صحرایی نر ویستار با میانگین وزن 237 گرم به صورت تصادفی به چهار گروه (هشت سر در هر گروه) شامل گروههای شم، تمرین با شدت بالا (HIT)، تمرین با شدت متوسط (MIT) و تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) تقسیم شدند. پروتکلهای تمرین شامل دویدن روی نوارگردان به مدت هشت هفته با شدتها و مدت های مختلف بود. اندازهگیری بیان ژنها با روش RT-PCR صورت گرفت. دادههای حاصل با آزمون های تحلیل واریانس یکراهه و توکی، در سطح معنی داری 05/0≥p تحلیل شدند. یافتهها: هر سه شیوه تمرینی، بیان TGF-β را در مقایسه با گروه شم، به طور معنی داری کاهش داد؛ اما تفاوت اثر معنی داری بین شیوههای تمرینی مشاهده نشد. با این حال، تنها پروتکلهای HIT و MIT باعث کاهش معنی دار بیان TSP-2 در مقایسه با گروه شم شدند و HIT در مقایسه با پروتکل HIIT، کاهش بیشتری در بیان TSP-2 ایجاد کرد. نتیجهگیری: احتمالا تمرینات هوازی، به ویژه HIT با شدت و مدت مشخص، از طریق تاثیر بر بیان ژنهای آنژیوستاتیک در بهبود خونرسانی به بافت چربی و متعاقبا کاهش توده چربی، موثر هستند.
ریحانه رحیمی؛ سمیه رجبی
چکیده
زمینه و هدف: فعالیت بدنی و مکملهای گیاهی در سلامت، پیشگیری و کاهش عوارض بیماریهای ناشی از چاقی نقش دارند. مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر هشت هفته مصرف عصاره سیر و استویا به همراه تمرین هوازی، بر تغییرات ساختاری بافت چربی موشهای چاق انجام شد. روش تحقیق: تعداد 35 موش نر چاق نژاد ویستار به صورت تصادفی به هفت گروه پنج تایی ...
بیشتر
زمینه و هدف: فعالیت بدنی و مکملهای گیاهی در سلامت، پیشگیری و کاهش عوارض بیماریهای ناشی از چاقی نقش دارند. مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر هشت هفته مصرف عصاره سیر و استویا به همراه تمرین هوازی، بر تغییرات ساختاری بافت چربی موشهای چاق انجام شد. روش تحقیق: تعداد 35 موش نر چاق نژاد ویستار به صورت تصادفی به هفت گروه پنج تایی شامل کنترل سالم، کنترل چاق، چاق + سیر، چاق + استویا، چاق + تمرین هوازی، چاق + سیر + تمرین هوازی، و چاق + استویا + تمرین هوازی؛ تقسیم شدند. پروتکل القای چاقی به مدت 12 هفته انجام شد. سپس مداخله تمرین هوازی روی نوارگردان و مصرف عصاره سیر و استویا با دوز 250 میلی گرم/کیلوگرم وزن به صورت محلول در آب آشامیدنی؛ به مدت هشت هفته صورت گرفت. تغییرات ساختاری در بافت چربی به صورت کیفی توسط میکروسکوپ نوری مورد بررسی قرار گرفت و تحلیل دادهها در متغیر وزن، با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک راهه در سطح معنیداری 05/0>p انجام شد. یافتهها: چاقی باعث تغییرات پاتولوژیک در چربی سفید همچون بزرگشدگی سلولی، ازهمگسیختگی غشا، هستههای کوچک و نامشخص؛ و تغییرات پاتولوژیک خفیف در چربی قهوه ای، همچون ایجاد قطرات چربی متعدد شد. با مصرف سیر در گروه چاق، تغییرات در چربی سفید به حداقل خود و در چربی قهوهای، به صفر رسید؛ اما اندکی التهاب و پرخونی در بافت چربی دیده شد. با مصرف استویا نیز تغییرات در سلولهای چربی سفید به حداقل خود رسید، اما تغییر در چربی قهوهای مشاهده نشد. با انجام تمرین هوازی، و تمرین هوازی + عصاره سیر، تمامی تغییرات حاصله از چاقی از بین رفت؛ اما با انجام تمرین هوازی + استویا، تغییرات اندکی در چربی سفید قابل مشاهده بود. نتیجهگیری: تمرین هوازی به تنهایی و همراه با عصاره سیر، بهبود تغییرات ساختاری بافت چربی موش های صحرایی چاق را، مستقل از کاهش وزن، به دنبال دارد.
سعید ایل بیگی؛ علیرضا مرشدی؛ مرضیه ثاقب جو؛ مهدیه عبدالهزاده
چکیده
زمینه و هدف: امروزه یکی از مهمترین دغدغههای مربیان علاوه بر نوع تمرین مناسب جهت بهبود عملکرد ورزشی، تمرین روی انواع سطوح تمرینی است که در تیمهای ورزشی به ندرت مورد توجه قرار گرفته است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر شش هفته تمرین اختصاصی والیبال روی سطوح مختلف (بتن، کفپوش و ماسه) بر برخی عوامل منتخب آمادگی جسمانی در پسران والیبالیست ...
بیشتر
زمینه و هدف: امروزه یکی از مهمترین دغدغههای مربیان علاوه بر نوع تمرین مناسب جهت بهبود عملکرد ورزشی، تمرین روی انواع سطوح تمرینی است که در تیمهای ورزشی به ندرت مورد توجه قرار گرفته است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر شش هفته تمرین اختصاصی والیبال روی سطوح مختلف (بتن، کفپوش و ماسه) بر برخی عوامل منتخب آمادگی جسمانی در پسران والیبالیست بود. روش تحقیق: سی و شش پسر والیبالیست (میانگین سنی، 82/0±11/16 سال) هدفمند انتخاب شده و به صورت تصادفی در سه گروه تمرینی شامل تمرین روی سطح بتنی؛ تمرین روی سطح کفپوش؛ و تمرین روی سطح ماسه تقسیم شدند. برنامه آزمون عملکردی تلاش تکراری (پرش و زمان واقعی، زمان و پرش ایدهآل) با چهار بار تکرار و استراحت بین تکرارها با سرعت حرکت بازیکنان طی چهار تا هشت ثانیه بود. تمامی آزمونها قبل و بعد از برنامه تمرینی اجرا شدند. آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنیداری 05/0 ≥p مورد استفاده قرار گرفت. یافتهها: توان بیهوازی، توان انفجاری (رکورد پرش) و کاهش زمان در آزمون عملکردی تکراری در گروهای تمرین روی ماسه و کفپوش، نسبت به گروه تمرین روی بتن، افزایش یافت. میزان چابکی و تعادل پویا در گروه تمرین روی سطح ماسه و کفپوش نسبت به گروه تمرینی روی سطح بتن، به ترتیب کاهش و افزایش معنیداری داشت. ضمن آن که تعادل پویا در گروه تمرین ماسه نسبت به گروه تمرین کفپوش، افزایش بیشتری داشت. نتیجهگیری: تمرینات اختصاصی والیبال روی سطوح ماسه نسبت به سطوح دیگر، با افزایش اضافهبار تمرین باعث ایجاد سازگاریهای عصبی - عضلانی و در نهایت، بهبود عملکرد آمادگی جسمانی بازیکنان والیبال می شود. بر این اساس، مربیان میتوانند از سطوح ماسه برای به حداکثر رساندن مزایای تمرین و جلوگیری از آسیب و درد بازیکنان استفاده کنند.
فهمیه درویشی سلطان آبادی؛ رویا عسکری؛ سید علیرضا حسینی کاخک؛ بهرام صادقی
چکیده
زمینه و هدف: تمرین ورزشی برای کاهش اختلالات عملکرد جسمانی کودکان ناتوان ذهنی مورد توجه است. هدف پژوهش حاضر مطالعه تاثیر دو برنامه تمرین ترکیبی (ترامپولین - راکتی و طناب ز نی - راکتی) بر شاخصهای آمادگی جسمانی و قابلیت حرکتی کودکان کمتوان ذهنی بود. روش تحقیق: تعداد 24 دانشآموز پسر کمتوان ذهنی، با دامنه سنی 15-8 سال و دارای نمره بهره ...
بیشتر
زمینه و هدف: تمرین ورزشی برای کاهش اختلالات عملکرد جسمانی کودکان ناتوان ذهنی مورد توجه است. هدف پژوهش حاضر مطالعه تاثیر دو برنامه تمرین ترکیبی (ترامپولین - راکتی و طناب ز نی - راکتی) بر شاخصهای آمادگی جسمانی و قابلیت حرکتی کودکان کمتوان ذهنی بود. روش تحقیق: تعداد 24 دانشآموز پسر کمتوان ذهنی، با دامنه سنی 15-8 سال و دارای نمره بهره هوشی 50 تا 70، به صورت هدفمند انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تجربی و یک گروه کنترل تقسیم شدند (هر یک هشت نفر). یکی از گروههای تجربی، تمرین (هشت هفته، سه جلسه در هفته، 60 دقیقه در هر جلسه) با ترامپولین – راکت؛ و گروه تجربی دوم، تمرین طنابزنی - راکت را به اجرا درآوردند. گروه کنترل در مداخله تمرینی شرکت نداشته و برنامه های معمول آموزشگاه را دنبال کردند. قبل و بعد از دوره تمرینی از همه افراد آزمونهای آمادگیجسمانی و قابلیت حرکتی گرفته شد. از روش تجزیه و تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی برای تجزیه و تحلیل دادهها در سطح معنیداری 05/0≥p بهره برداری گردید. یافته ها: هر دو برنامه تمرینی در مقایسه با گروه کنترل، باعث بهبود شاخصهای تعادل ایستا با چشمان بسته، تعادل پویا، استقامت عضلات شکمی، توان عضلات اندامهای تحتانی و قابلیت حرکتی گردید؛ اما بین دو برنامه تمرینی تفاوت معنیداری مشاهده نشد. شاخص تعادل ایستا پای چپ با چشمان باز و توان انفجاری فقط در گروه طنابزنی - راکتی در مقایسه با گروه ترامپولین - راکتی و کنترل؛ بهبود معنیداری پیدا کرد؛ با این حال، شاخصهای آمادگی قلبی - تنفسی و توان عضلات دستها بین سه گروه تفاوت معنیداری نداشت. نتیجهگیری: کودکان کمتوان ذهنی احتمالا میتوانند برای بهبود برخی شاخصهای عملکرد جسمانی و قابلیت حرکتی خود از هر دو برنامه تمرینی اجرا شده استفاده کنند.
رقیه همتی؛ سعید دباغ نیکوخصلت؛ آمنه پوررحیم قورقچی
چکیده
زمینه و هدف: احتمالاً دوزهای مختلف مکمل سیر متعاقب فعالیت استقامتی حاد، بر زمان انعقاد خون اثر متفاوتی دارند. هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر مصرف سه دوز مختلف 500، 750 و 1000 میلیگرم مکمل سیر بر زمان نسبی ترومبوپلاستین و پروترومبین پس از فعالیت استقامتی شدید در مردان فعال بود. روش تحقیق: تعداد 15 مرد جوان سالم فعال در مرحله رقابت (میانگین ...
بیشتر
زمینه و هدف: احتمالاً دوزهای مختلف مکمل سیر متعاقب فعالیت استقامتی حاد، بر زمان انعقاد خون اثر متفاوتی دارند. هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر مصرف سه دوز مختلف 500، 750 و 1000 میلیگرم مکمل سیر بر زمان نسبی ترومبوپلاستین و پروترومبین پس از فعالیت استقامتی شدید در مردان فعال بود. روش تحقیق: تعداد 15 مرد جوان سالم فعال در مرحله رقابت (میانگین سنی 88/7± 27 سال، وزن 45/6±9/73 کیلوگرم، و حداکثر اکسیژن مصرفی 49/0±35/59 میلیلیتر/کیلوگرم/دقیقه) با حداقل سه سال فعالیت منظم در دوی استقامتی 5000 متر، به صورت داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند. شرکت کنندگان طی چهار جلسه، دوزهای مختلف سیر (500، 750 و 1000 میلیگرم پودر سیر) و نشاسته (دارونما) را مصرف کرده و چهار ساعت بعد، یک فعالیت استقامتی به مدت 30 دقیقه با شدت 85-65 درصد حداکثر ضربان قلب هدف را بر روی نوارگردان انجام دادند. نمونه خونی، قبل و چهار ساعت بعد از مصرف مکمل یا دارونما و نیز بلافاصله بعد از فعالیت استقامتی حاد، گرفته شد. تفاوت بین دوزهای مختلف پس از سیر پس از فعالیت استقامتی و تأثیر هر یک از دوزهای سیر با دارونما، با روش تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معنیداری 05/0>p محاسبه گردید. یافتهها: سه دوز مصرفی 500، 750 و 1000 میلیگرم سیر، زمان نسبی ترومبوپلاستین را به طور معنیداری افزایش دادند؛ در حالی که پس از یک جلسه فعالیت استقامتی حاد متعاقب هر سه دوز، زمان نسبی ترومبوپلاستین کاهش معنیداری داشت. این کاهش، پس از مصرف دوز 500 میلیگرم در مقایسه با 1000 میلیگرم، به طور معنیداری بیشتر بود. از طرف دیگر، پس از مصرف سه دوز متفاوت سیر و متعاقب یک جلسه فعالیت استقامتی حاد، زمان پروترومبین، تغییر معنیداری نداشت. نتیجهگیری: به نظر میرسد برای کاهش زمان ترومبوپلاستین پس از یک جلسه فعالیت استقامتی حاد در افراد فعال، مصرف مکمل سیر با دوز 500 میلیگرم مؤثرتر است.
افسانه سادات رضوی؛ سعید نقیبی؛ علی برزگری
چکیده
زمینه و هدف: غلظت بالای نشانگرهای آسیب میوکارد در برابر غلظت نسبتا کم در بافت غیر قلبی، ویژگی قلب را حفظ میکند. هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر هشت هفته تمرین ورزشی در وضعیت هایپوکسی و محدودیت جریان خون بر برخی شاخصهای آسیب میوکارد مردان فعال بود. روشتحقیق: تعداد 30 نفر از مردان فعال شهرستان اردبیل (میانگین سن 3/46 ± 38/56 ...
بیشتر
زمینه و هدف: غلظت بالای نشانگرهای آسیب میوکارد در برابر غلظت نسبتا کم در بافت غیر قلبی، ویژگی قلب را حفظ میکند. هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر هشت هفته تمرین ورزشی در وضعیت هایپوکسی و محدودیت جریان خون بر برخی شاخصهای آسیب میوکارد مردان فعال بود. روشتحقیق: تعداد 30 نفر از مردان فعال شهرستان اردبیل (میانگین سن 3/46 ± 38/56 سال و شاخص توده بدنی 1/77 ± 24/45 کیلوگرم/مترمربع) انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه تمرین هوازی در وضعیت هایپوکسی (10 نفر، A-Hypo)، تمرین مقاومتی با محدودیت جریان خون (10 نفر، R-BFR) و کنترل (10 نفر، Con) قرار گرفتند. دو گروه تمرین در وضعیت هایپوکسی (از 25 تا 40 دقیقه) و تمرین با محدودیت جریان خون (از شدت 50 درصد تا 85 درصد یک تکرار بیشینه) به مدت هشت هفته و سه جلسه در هفته به انجام تمرینات منتخب با شرایط ویژه گروه خود پرداختند. تروپونین T درون سلولی قلب (cTnT)، تروپونین I قلبی (cTnI)، هموسیستئین (HCY) و نسبت LDL/HDL پلاسما با روش های استاندارد اندازه گیری شدند. جهت تجزیه و تحلیل نتایج از آزمون تحلیل کوواریانس، آزمون تعقیبی بونفرونی، و آزمون t زوجی در سطح 0/05>p استفاده گردید. یافتهها: پس از هشت هفته تمرین در وضعیت هایپوکسی و محدودیت جریان خون، cTnI، cTnT و HCY مردان فعال افزایش معنی دار و نسبت LDL/HDL آنان، کاهش معنیداری داشت (100/0=p). نتیجهگیری: هر دو مداخله اعمال شده، بهبود عوامل آسیب میوکاردی (cTnI، cTnT) و HCY که در شیوع آسیبهای میوکاردی نقش دارند، را در پی داشت؛ لذا میتواند اثرات سازگاری بر میوکارد قلبی داشته باشد.