زهرا صدیقی خویدک؛ داریوش مفلحی؛ سهیل امینی زاده
چکیده
زمینه و هدف: رژیم غذایی محدودکننده کالری، یکی از روش های کاهش دریافت کالری بدون سوء تغذیه است. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر هشت هفته تمرین تناوبی با شدت بالا و رژیم غذایی چرب و یا استاندارد، همراه با محدودیت کالریک، بر بیان ژن های سیرتوئین ۱ (SIRT1)، گیرنده وابسته استروژن آلفا (ERRα) و پیروات دهیدروزناز کینا-۴ (PDK4) در بافت کبد رت های نر نژاد ...
بیشتر
زمینه و هدف: رژیم غذایی محدودکننده کالری، یکی از روش های کاهش دریافت کالری بدون سوء تغذیه است. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر هشت هفته تمرین تناوبی با شدت بالا و رژیم غذایی چرب و یا استاندارد، همراه با محدودیت کالریک، بر بیان ژن های سیرتوئین ۱ (SIRT1)، گیرنده وابسته استروژن آلفا (ERRα) و پیروات دهیدروزناز کینا-۴ (PDK4) در بافت کبد رت های نر نژاد ویستار بود. روش تحقیق: تعداد 48 سر موش صحرایی نر به طور تصادفی به شش گروه (8n=) شامل کنترل، تمرین تناوبی با شدت بالا، رژیم غذایی چرب با محدودیت کالریک، رژیم غذایی استاندارد با محدودیت کالریک، رژیم غذایی استاندارد با محدودیت کالریک + تمرین تناوبی، و رژیم غذایی چرب با محدودیت کالریک + تمرین تناوبی تقسیم شدند. تمرین ورزشی به مدت هشت هفته با تکرار پنج روز در هفته با شدت ۹۰ تا ۱۰۰ درصد سرعت بیشینه به صورت دویدن روی نوارگردان اجرا شد. بیان ژن های SIRT1، ERRα و PDK4 در بافت کبد به روش Real-Time PCR اندازه گیری گردید و از روش آماری تحلیل واریانس یک راهه برای مقایسه بین گروهی در سطح 0/05>p استفاده شد. یافته ها: تمرین تناوبی با شدت بالا، منجر به افزایش معنی دار بیان ژن ERRα نسبت به گروه کنترل شد (0/001=p). رژیم غذایی چرب با محدودیت کالریک، باعث کاهش معنی داری بیان ژن SIRT1 نسبت به رژیم غذایی استاندارد با محدودیت کالریک (0/002=p)؛ و رژیم غذایی استاندارد با محدودیت کالریک، منجر به افزایش معنی داری بیان ژن PDK4 نسبت به گروه کنترل شد (0/02=p). نتیجه گیری: در شرایط محدودیت کالریک، تمرین تناوبی با شدت بالا از طریق بیش تنظیمی بیان ژن ERRα می تواند نقش کلیدی در افزایش گلوکونئوژنز کبدی داشته باشد. به طور جالب، رژیم غذایی پر چرب ممکن است حتی در شرایط محدودیت کالریک، با کاهش بیان SIRT1 - که نقش مهمی در ظرفیت آنتی اکسیدانی کبد دارد-، اثر منفی بر کبد داشته باشد.
شیوا خرمشاهی؛ محمد رضا کردی؛ فاطمه شب خیز؛ عباسعلی گائینی
چکیده
زمینه و هدف: آلزایمر یک بیماری نورواندوکرینی مرتبط با پیام رسانی انسولین است و به دلیل ارتباط این بیماری با مقاومت به انسولین، اصطلاح دیابت نوع III یا مغزی رایج شده است. تجمع محصولات نهایی گلیکاسیون پیشرفته (AGEs) با پیری، التهاب و بیماری های تخریب عصبی در ارتباط است و AGEs، تجمع الیگومر آمیلوئید را در مغز و مسمومیت عصبی را باعث می شود. تاثیر ...
بیشتر
زمینه و هدف: آلزایمر یک بیماری نورواندوکرینی مرتبط با پیام رسانی انسولین است و به دلیل ارتباط این بیماری با مقاومت به انسولین، اصطلاح دیابت نوع III یا مغزی رایج شده است. تجمع محصولات نهایی گلیکاسیون پیشرفته (AGEs) با پیری، التهاب و بیماری های تخریب عصبی در ارتباط است و AGEs، تجمع الیگومر آمیلوئید را در مغز و مسمومیت عصبی را باعث می شود. تاثیر فعالیت های بدنی بر بهبود فعالیت مغز مشخص شده، اما اثر تمرینات اختیاری در محیط غنی سازی شده، کم تر بررسی گردیده است. هدف از پژوهش حاضر، تاثیر هشت هفته تمرین اختیاری در محیط غنی سازی شده بر بیان پروتئین AGE، آمیلوئید بتا و میزان مرگ سلولی در هیپوکمپ رت های نر نژاد ویستار مبتلا به دیابت نوع III بود. روش تحقیق: تعداد 20 سر رت نر 10 هفته ای، به شکل تصادفی به چهار گروه شامل کنترل سالم، شم، کنترل دیابت نوع III و دیابت نوع III+ تمرین اختیاری در محیط غنی سازی شد؛ه تقسیم شدند. گروه مداخله، دو ساعت در روز به مدت هشت هفته به تمرین در قفس پرداختند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنی داری 05/0≥p بهره برداری گردید. یافته ها: تمرین اختیاری در محیط غنی سازی شده باعث کاهش معنی دار بیان پروتئین AGE و تجمع آمیلوئید بتا در هیپوکمپ شد (0/0001=p) و نرخ مرگ سلولی را در مقایسه با گروه کنترل دیابت نوع III، کاهش (0/0001=p) داد. نتیجه گیری: به نظر می رسد تمرین در محیط غنی شده، AGE و آمیلوئید بتا را از طریق بهبود مقاومت به انسولین و افزایش تولید انسولین، تغییر می دهد و اثرات مطلوبی بر کاهش میزان مرگ سلولی و بهبود عملکرد شناختی در دیابت نوع III دارد.
بختیار ترتیبیان؛ میر یوسف بطهایی زاده؛ سید مرتضی طیبی؛ باقر رضایی
چکیده
زمینه و هدف: در کشتی، زمان استراحت بین دو زمان (راند) مسابقه، کوتاه است؛ این شرایط موجب از دست رفتن و عدم بازسازی کامل ذخایر انرژی بدن شده و فرد دچار خستگی و نهایتاً مستعد آسیبدیدگی میشود. از طرف دیگر، چنین فعالیتهایی که با انقباضات برونگرای شدید انجام میشود، با اختلالات مکانیکی و متابولیکی همراه است. از این رو، هدف از انجام ...
بیشتر
زمینه و هدف: در کشتی، زمان استراحت بین دو زمان (راند) مسابقه، کوتاه است؛ این شرایط موجب از دست رفتن و عدم بازسازی کامل ذخایر انرژی بدن شده و فرد دچار خستگی و نهایتاً مستعد آسیبدیدگی میشود. از طرف دیگر، چنین فعالیتهایی که با انقباضات برونگرای شدید انجام میشود، با اختلالات مکانیکی و متابولیکی همراه است. از این رو، هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین تاثیر مکملیاری کوتاه مدت اینفلاما-X بر شاخصهای آسیب عضلانی و التهابی متعاقب پروتکل ترکیبی SWPT-SWFT در کشتیگیران بود. روش تحقیق: تعداد ۲۴ کشتیگیر جوان به صورت تصادفی، به دو گروه مکمل - تمرین (12 نفر)، و دارونما - تمرین (12 نفر)، تقسیم شدند. کشتیگیران از 10 روز قبل از اجرای پروتکل ترکیبی، روزانه دو عدد مکمل اینفلاما-X با دوز 15 میلیگرم و یا دارونما با همان مقدار و تعداد را به صورت ناشتا مصرف کردند. نمونه خونی قبل از شروع پروتکل ترکیبی، بلافاصله بعد از مرحله اول، دوم و چهارم پروتکل مذکور، و نهایتا 48 ساعت پس از پروتکل ترکیبی؛ اخذ گردید. سطوح شاخص های کراتین کیناز (CK)، لاکتات دهیدروژناز (LDH)، پروتئین واکنشگر- C (CRP) با روش الایزا مورد ارزیابی قرار گرفتند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر ترکیبی در سطح معنی داری 05/0>p استفاده شد. یافته ها: در هیچ یک از مراحل خونگیری، مقادیر سرمی CK و LDH تفاوت معنی داری بین دو گروه نداشت (05/0<p). با این حال، مقادیر سرمیCRP گروه مکمل – تمرین در مراحل چهارم و پنجم به طور معنی دار از گروه دارونما - تمرین پایین تر بود (05/0>p)؛ در حالی که در مراحل خونگیری اول، دوم و سوم؛ بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود نداشت (05/0<p). نتیجه گیری: به نظر می رسد در رقابت های کشتی، استفاده از مکمل اینفلاما-X می تواند در پیشگیری از التهاب عمومی سودمند باشد. ولیکن در خصوص نقش این مکمل در جلوگیری از افزایش نشانگرهای آسیب عضلانی در کشتی گیران، بررسی های بیشتری نیاز است.
زهره کلاهی؛ علی یعقوبی؛ نجمه رضائیان؛ مجید خزاعی
چکیده
زمینه و هدف: بیماریهای التهابی روده دستهای از بیماریهای مزمن دستگاه گوارش میباشند که با اسهال، درد شکم و خونریزی در مدفوع مشخص می شوند و درمان آن ها هنوز با چالش هایی مواجه است. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر تمرینات هوازی شنا به تنهایی و همراه با آب حاوی هیدروژن بر علایم، تغییرات بافت شناسی و شاخص های استرس اکسیداتیو در بیماری التهابی ...
بیشتر
زمینه و هدف: بیماریهای التهابی روده دستهای از بیماریهای مزمن دستگاه گوارش میباشند که با اسهال، درد شکم و خونریزی در مدفوع مشخص می شوند و درمان آن ها هنوز با چالش هایی مواجه است. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر تمرینات هوازی شنا به تنهایی و همراه با آب حاوی هیدروژن بر علایم، تغییرات بافت شناسی و شاخص های استرس اکسیداتیو در بیماری التهابی روده در مدل تجربی می باشد. روش تحقیق: تعداد 30 سر موش نر نژاد C57BL/6 به طور تصادفی به گروه های کنترل، تمرین شنا، کولیت، کولیت+ تمرین شنا، کولیت+ تمرین شنا+ آب حاوی هیدروژن (ترکیبی) تقسیم شدند. در پایان آزمایش، وزن بدن، طول کولون، تغییرات بافت شناسی و شاخص های استرس اکسایشی اندازه گیری شدند. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس یک راهه و دو راهه در سطح معنی داری 0/05˂p صورت گرفت. یافته ها: در حیوانات مبتلا به کولیت، شاخصهای شدت فعالیت بیماری (کاهش وزن، خونریزی و بیرونزدگی رکتوم و قوام مدفوع) در گروه تمرین شنا در مقایسه با گروه کولیت، به طور معنیدار کاهش یافت (0/05˂p)؛ به گونه ای که این شاخص در گروه درمان ترکیبی در مقایسه با گروه تمرین تنها، کاهش بیشتری داشت (0/001˂p). طول کولون در گروههای تمرین شنا و گروه ترکیبی در مقایسه با گروه کولیت، به طور معنی دار افزایش یافت (0/05˂p). به علاوه، تغییرات بافتشناسی در گروههای ترکیبی در مقایسه با گروه کولیت، بهطور معنیداری بهبود یافت (0/01˂p). حیوانات مبتلا به کولیت دارای سطح بافتی بالای شاخص مالون دی آلدئید و کاهش شاخصهای آنتیاکسیدانی (گروه های تام تیول، سوپراکسید دسموتاز و کاتالاز) نسبت به گروه کنترل بودند (001/0>p) و تمرینات شنا بخصوص در ترکیب با آب حاوی هیدروژن، به طور معنی داری سبب افزایش عوامل آنتی اکسیدان و کاهش مالون دی آلدئید گردید (0/05˂p). نتیجه گیری: تمرینات هوازی شنا بخصوص در ترکیب با آب حاوی هیدروژن، سبب بهبود علائم و تغییرات هیستولوژیک در کولیت میشود و ازاینرو، میتواند در کنار سایر داروهای معمول، به درمان کولیت کمک نماید.
بهروز حاجیلو؛ مهرداد عنبریان
چکیده
زمینه و هدف: والیبال از ورزشهای متداول و جذاب در بین جوامع مختلف است. برای تدوین برنامههای استعدادیابی بمنظور کشف و پرورش استعدادها و تعیین سهم شاخصهای مختلف استعدادیابی در این رشته ورزشی، نیاز به انجام مطالعات توسعهای است. هدف این مطالعه مقایسه متغیرهای آنتروپومتریکی، فیزیولوژیکی، روانشناختی و مهارتی والیبالیستهای نخبه ...
بیشتر
زمینه و هدف: والیبال از ورزشهای متداول و جذاب در بین جوامع مختلف است. برای تدوین برنامههای استعدادیابی بمنظور کشف و پرورش استعدادها و تعیین سهم شاخصهای مختلف استعدادیابی در این رشته ورزشی، نیاز به انجام مطالعات توسعهای است. هدف این مطالعه مقایسه متغیرهای آنتروپومتریکی، فیزیولوژیکی، روانشناختی و مهارتی والیبالیستهای نخبه با افراد غیر نخبه در پست های مختلف بازی بود. روش تحقیق: تعداد 250 والیبالیست نوجوان نخبه و همین تعداد بازیکن غیر نخبه پسر در پستهای دفاع وسط، پاسور، لیبرو، دریافتکننده قدرتی و دفاع وسط؛ بهصورت در دسترس انتخاب و در این مطالعه شرکت کردند. شاخصهای آنتروپومتریک، قابلیتهای فیزیولوژیک، ویژگیهای روان شناختی و تواناییهای مهارتی شرکت کنندگان، با روشهای میدانی و آزمایشاهی مورد اندازه گیری قرار گرفت. برای تحلیل داده ها و استخراج نتایج، از روش های آماری تحلیل واریانس یک راهه و کروسکال-والیس استفاده گردید. یافتهها: نتایج نشان داد توان هوازی و بیهوازی، قد، شاخص قد نشسته، طول دستباز، شاخص نسبی ساق، متغیرهای روان شناختی (انگیزش، اعتمادبهنفس، هدفگذاری، تنش، افسردگی، خشم، سرزندگی، خستگی، سردرگمی)، مهارت سرویس، پاس و اسپک گروه والیبالیست نخبه بهطور معنیداری بهتر از گروه غیر نخبه بود(05/0>p). با این حال، متغیرهای شاخص توده بدن، طول دست باز، قد نشسته و شاخص نسبی ساعد؛ بین بازیکنان پستهای مختلف والیبال تفاوت معنی داری نداشت (05/0<p). نتیجهگیری: با توجه به نتایج مطالعه حاضر، برای استعدادیابی ورزشی علمی در کنار متغیرهای آنتروپومتریکی و فیزیولوژیکی، متغیرهای روان شناختی و مهارتی نیز باید جهت شناخت استعداد مدنظر قرار گیرند. جهت استعدادیابی پستهای مختلف والیبال پیشنهاد میشود از متغیرهای آنتروپومتریکی که نسبت به سایر متغیرها تفاوت بیشتری داشتند، استفاده شود.
ربا الفصیح؛ سجاد احمدی زاد؛ رعنا فیاض میلانی؛ مینو احمدی نژاد
چکیده
زمینه و هدف: حوادث ترومبوتیک در دوران سالمندی شایع است و فعالیت تناوبی شدید ( HIIE) برای سلامت افراد سالمند تجویز میشود. با این وجود، اثرات HIIE بر هموستاز در افراد سالمند مشخص نیست. بنابراین، تحقیق حاضر با هدف بررسی پاسخ عوامل هموستازی به پروتکلهای مختلف HIIE و فعالیت تداومی در رتهای صحرایی نر سالمند انجام گرفت. روش تحقیق: تعداد 24 ...
بیشتر
زمینه و هدف: حوادث ترومبوتیک در دوران سالمندی شایع است و فعالیت تناوبی شدید ( HIIE) برای سلامت افراد سالمند تجویز میشود. با این وجود، اثرات HIIE بر هموستاز در افراد سالمند مشخص نیست. بنابراین، تحقیق حاضر با هدف بررسی پاسخ عوامل هموستازی به پروتکلهای مختلف HIIE و فعالیت تداومی در رتهای صحرایی نر سالمند انجام گرفت. روش تحقیق: تعداد 24 سر رت صحرایی نر سالمند در چهار گروه قرار گرفتند. رتها در گروه شنای تناوبی با حجم کم (HIIEL) 14 وهله فعالیت 20 ثانیهای با استراحتهای 10 ثانیهای با شدت 110 درصد بار بیشینه قابل تحمل (MSL). رت ها در گروه شنای تناوبی با حجم بالا (HIIEH) پنج وهله فعالیت چهار دقیقهای با شدت 80 درصد MSL با استراحت سه دقیقهای، و در گروه تداومی (CTN) 35 دقیقه فعالیت با شدت 60 درصد MSL انجام دادند. گروه کنترل به مدت 35 دقیقه بدون فعالیت ورزشی در آب کم عمق غوطهور ماندند. نمونههای خونی بلافاصله بعد از فعالیت ورزشی برای اندازه گیری لاکتات و متغیرهای هموستازی گرفته شد. تحلیل آماری داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس یک راهه در سطح معنی داری 0/05>p انجام شد. یافتهها: غلظت لاکتات متعاقب HIIEL در مقایسه با گروههای دیگر، افزایش یافت. همچنین در گروههای HIIEL و HIIEH فعالیت ورزشی منجر به افزایش معنیدار عامل فون ویلبراند گردید. اگرچه عامل VIII و فیبرینوژن به ترتیب در هر دو گروه CTN و HIIEL افزایش و کاهش؛ و در گروه HIIEH، کاهش و افزایش داشتند؛ اما تغییرات معنیدار نبودند. همچنین، تغییرات معنیداری در سطوح دی دایمر، زمان ترومبوپلاستین نسبی فعال شده و زمان پروترومبین پس از شنا، در هیچ گروهی دیده نشد. نتیجه گیری: با توجه به افزایش بیشتر عامل فون ویلبراند پس از فعالیت تناوبی (در مقایسه با فعالیت تداومی)؛ می توان نتیجه گیری نمود که فعالیت تداومی با شدت متوسط نسبت به HIIE برای دوران سالمندی ایمنتر میباشد.