سعید ایل بیگی؛ مرضیه ثاقب جو؛ بهنام سالاری؛ یگانه فیضی
چکیده
نتایج برخی از مطالعات حاکی است که سیر و فرآوردههای آن در حالت پایه از بروز فشار اکسایشی تغییرات نامطلوب شاخصهای اکسایشی در افراد غیرفعال جلوگیری مینماید. هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر مصرف سیر بر گلوتاتیون سرم و برخی شاخص های آسیب سلولی در افراد غیر فعال پس از یک جلسه فعالیت واماندهساز می باشد. روش تحقیق: 10 دانشجوی پسر غیرفعال ...
بیشتر
نتایج برخی از مطالعات حاکی است که سیر و فرآوردههای آن در حالت پایه از بروز فشار اکسایشی تغییرات نامطلوب شاخصهای اکسایشی در افراد غیرفعال جلوگیری مینماید. هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر مصرف سیر بر گلوتاتیون سرم و برخی شاخص های آسیب سلولی در افراد غیر فعال پس از یک جلسه فعالیت واماندهساز می باشد. روش تحقیق: 10 دانشجوی پسر غیرفعال سالم با میانگین سنی 6/2±6/25 سال و شاخص توده بدنی 7/1±5/23 کیلو گرم بر متر مربع به صورت داوطلبانه در این تحقیق شرکت نمودند. شرکت کنندگان دو بار پروتکل تمرینی بروس را با فاصله دو هفته انجام دادند. خونگیری اولیه به شکل ناشتا و خونگیری دوم بلافاصله پس از فعالیت وامانده ساز انجام شد. سپس شرکت کنندگان، مکمل یا دارونما (۱۰۰۰میلی گرم کپسول حاوی پودر سیر یا آرد به عنوان دارونما) به مدت دو هفته قبل از فعالیت وامانده ساز مصرف کردند و متعاقب آن، فعالیت واماندهساز بروس را انجام دادند. سنجش شاخصهای گلوتاتیون، کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز با استفاده از کیت پارس آزمون انجام گرفت. برای تجزیه تحلیل دادهها از آزمون t مستقل و وابسته در سطح معنیداری 05/0 استفاده شد. یافته ها: نتایج آماری نشان داد که سطح گلوتاتیون در دو گروه مکمل و دارونما بعد از فعالیت واماندهساز (001/0=P) و در گروه مصرف کننده مکمل سیر نسبت به گروه دارونما (001/0=p) کاهش معنیداری پیدا کرد. سطح لاکتات دهیدروژناز و کراتین کیناز در هر دو گروه مکمل سیر (001/0=p) و دارونما (001/0=p) بعد از فعالیت واماندهساز افزایش و در گروه مصرف کننده مکمل نسبت به گروه دارونما تفاوت معنی داری نداشت (08/0=p). نتیجهگیری: مصرف حاد سیر، احتمالاَ با فعال کردن آنزیم گلوتاتیون موجب افزایش برداشت بیشتر این آنتی اکسیدان در پاسخ به فعالیت واماندهساز میشود. همچنین فعالیت واماندهساز بروس موجب ایجاد آسیب سلولی میشود که مصرف مکمل سیر تاثیری بر بروز آسیب سلولی ندارد
سعید ایل بیگی؛ علیرضا مرشدی؛ مرضیه ثاقب جو؛ مهدیه عبدالهزاده
چکیده
زمینه و هدف: امروزه یکی از مهمترین دغدغههای مربیان علاوه بر نوع تمرین مناسب جهت بهبود عملکرد ورزشی، تمرین روی انواع سطوح تمرینی است که در تیمهای ورزشی به ندرت مورد توجه قرار گرفته است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر شش هفته تمرین اختصاصی والیبال روی سطوح مختلف (بتن، کفپوش و ماسه) بر برخی عوامل منتخب آمادگی جسمانی در پسران والیبالیست ...
بیشتر
زمینه و هدف: امروزه یکی از مهمترین دغدغههای مربیان علاوه بر نوع تمرین مناسب جهت بهبود عملکرد ورزشی، تمرین روی انواع سطوح تمرینی است که در تیمهای ورزشی به ندرت مورد توجه قرار گرفته است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر شش هفته تمرین اختصاصی والیبال روی سطوح مختلف (بتن، کفپوش و ماسه) بر برخی عوامل منتخب آمادگی جسمانی در پسران والیبالیست بود. روش تحقیق: سی و شش پسر والیبالیست (میانگین سنی، 82/0±11/16 سال) هدفمند انتخاب شده و به صورت تصادفی در سه گروه تمرینی شامل تمرین روی سطح بتنی؛ تمرین روی سطح کفپوش؛ و تمرین روی سطح ماسه تقسیم شدند. برنامه آزمون عملکردی تلاش تکراری (پرش و زمان واقعی، زمان و پرش ایدهآل) با چهار بار تکرار و استراحت بین تکرارها با سرعت حرکت بازیکنان طی چهار تا هشت ثانیه بود. تمامی آزمونها قبل و بعد از برنامه تمرینی اجرا شدند. آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنیداری 05/0 ≥p مورد استفاده قرار گرفت. یافتهها: توان بیهوازی، توان انفجاری (رکورد پرش) و کاهش زمان در آزمون عملکردی تکراری در گروهای تمرین روی ماسه و کفپوش، نسبت به گروه تمرین روی بتن، افزایش یافت. میزان چابکی و تعادل پویا در گروه تمرین روی سطح ماسه و کفپوش نسبت به گروه تمرینی روی سطح بتن، به ترتیب کاهش و افزایش معنیداری داشت. ضمن آن که تعادل پویا در گروه تمرین ماسه نسبت به گروه تمرین کفپوش، افزایش بیشتری داشت. نتیجهگیری: تمرینات اختصاصی والیبال روی سطوح ماسه نسبت به سطوح دیگر، با افزایش اضافهبار تمرین باعث ایجاد سازگاریهای عصبی - عضلانی و در نهایت، بهبود عملکرد آمادگی جسمانی بازیکنان والیبال می شود. بر این اساس، مربیان میتوانند از سطوح ماسه برای به حداکثر رساندن مزایای تمرین و جلوگیری از آسیب و درد بازیکنان استفاده کنند.
سعید ایل بیگی؛ محمد اسماعیل افضل پور؛ محمد یوسفی؛ یگانه فیضی
چکیده
زمینه و هدف: از آنجا که زعفران دارای خواص بالقوهای چون اثرات آنتی اکسیدانی و ضد التهابی است، می تواند در تعدیل عوامل التهابی ناشی از فعالیت های شدید ورزشی، نقش داشته باشد. ازا ین رو، هدف از تحقیق حاضر، بررسی تاثیر کوتاه مدت مصرف عصاره زعفران بر سطوح سرمی اینترلوکین-6 (IL-6)، عامل نکروزی تومور آلفا (TNF-α) و کورتیزول مردان جوان بدنبال ...
بیشتر
زمینه و هدف: از آنجا که زعفران دارای خواص بالقوهای چون اثرات آنتی اکسیدانی و ضد التهابی است، می تواند در تعدیل عوامل التهابی ناشی از فعالیت های شدید ورزشی، نقش داشته باشد. ازا ین رو، هدف از تحقیق حاضر، بررسی تاثیر کوتاه مدت مصرف عصاره زعفران بر سطوح سرمی اینترلوکین-6 (IL-6)، عامل نکروزی تومور آلفا (TNF-α) و کورتیزول مردان جوان بدنبال یک جلسه فعالیت ورزشی شدید بود. روش تحقیق: پژوهـش حاضـر از نـوع نیمه تجربـی بـود. تعداد 24 نفر از دانشجویان پسر به صورت تصادفی به دو گروه (زعفران و دارونما) به طور مساوی تقسیم شدند. نمونه های خونی قبل و بلافاصله بعد از 30 دقیقه فعالیت شدید 85 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره) روی نوارگردان، اخذ گردید. پس از اتمام پیش آزمون، گروه زعفران به مدت 15 روز عصاره زعفران به میزان 400 میلی گرم و گروه دارونما به همان میزان نشاسته مصرف کردند. سپس همانند پیش آزمون، مجدداً دو نوبت نمونه گیری خون قبل و بلافاصله بعد از فعالیت شدید گرفته شد. سطوح سرمی IL-6 و TNF-α با روش الایزا و کورتیزول با روش رادیوایمونواسی ارزیابی گردید. نتایج با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس در سطح معنی داری 05/0p≤ ارزیابی شدند. یافته ها: پس از اجرای پروتکل هوازی شدید، غلظت کورتیزول (01/0p₌) و TNF-α (02/0p₌) سرم در گروه مکمل زعفران به طور معنی دار کمتر از گروه دارونما بود؛ اما غلظت IL-6 سرم دو گروه تفاوت معنی دار آماری (49/0=p) نداشت. نتیجه گیری: مصرف کوتاه مدت زعفران قبل از فعالیت های شدید، میتواند رهاسازی برخی از شاخصهای التهابی و کورتیزول را تعدیل کرده و برای ورزشکاران درگیر در فعالیتهای شدید، مطلوب باشد.
سعید ایل بیگی؛ مرضیه ثاقب جو؛ ملیحه بهمدی
چکیده
زمینه و هدف: افزایش فشار اکسایشی ناشی از فعالیت ورزشی و همچنین قابلیت بدن برای مقابله با عوارض ناشی از آن، موجب سطوح مختلف سلامت و بیماری در افراد می شود. از این رو، مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر دو هفته مکمل یاری کورکومین بر میزان مالون دی آلدئید (MDA) و سوپر اکسید دیسمیوتاز (SOD) سرم پس از یک جلسه فعالیت تناوبی شدید در دختران دارای اضافه ...
بیشتر
زمینه و هدف: افزایش فشار اکسایشی ناشی از فعالیت ورزشی و همچنین قابلیت بدن برای مقابله با عوارض ناشی از آن، موجب سطوح مختلف سلامت و بیماری در افراد می شود. از این رو، مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر دو هفته مکمل یاری کورکومین بر میزان مالون دی آلدئید (MDA) و سوپر اکسید دیسمیوتاز (SOD) سرم پس از یک جلسه فعالیت تناوبی شدید در دختران دارای اضافه وزن و چاق به اجرا در آمد. روش تحقیق: تعداد 22 نفر دختر دارای اضافه وزن و چاق (میانگین سن: 79/1±21 سال؛ وزن: 81/7±80/68 کیلو گرم؛ شاخص توده بدن: 96/1± 18/31 کیلوگرم/متر مربع) به صورت هدفمند انتخاب شده و به طور تصادفی، به دو گروه همگن (تجربی و دارونما) از لحاظ سنی و شاخص توده بدنی تقسیم گردیدند. گروه تجربی، تحت مداخله فعالیت حاد تناوبی شدید (پروتکل فعالیت شاتل ران با 85 تا 95 درصد حداکثر ضربان قلب) و مکمل کورکومین (80 میلی گرم/روز بعد از ناهار) قرار گرفتند. نتایج با استفاده از آزمونهای تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی LSD در سطح 0/05>p استخراج گردید. یافته ها: فعالیت تناوبی شدید موجب افزایش معنی دار MDA (p=0/001) و کاهش معنی دار SOD (p=0/001) شد؛ در حالی که دو هفته مکمل گیری کورکومین موجب کاهش معنی دار MDA (p=0/009) و افزایش معنی دار SOD (p=0/01) گردید. از طرف دیگر، دو هفته مکمل گیری کورکومین قبل از فعالیت تناوبی شدید، موجب عدم تغییر معنی دار MDA (p=0/06) و SOD (p=0/21) شد. نتیجه گیری: دو هفته مکمل دهی کورکومین موجب مهار پراکسیداسیون لیپیدی می شود.
سعید ایل بیگی؛ محمد رضا احمدی؛ محسن محمدنیا احمدی؛ هادی موذنی
چکیده
زمینه و هدف: کافئین محرک فیزیولوژیک پر مصرف در سراسر جهان است که ورزشکاران برای افزایش نیرو و تاخیر در خستگی از آن استفاده می نمایند و در حال حاضر به صورت نوشیدنیهای انرژی زا و مکملهای غذایی در بازار عرضه میشود. از اینرو، مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر خستگی و مصرف مکمل کافئین بر تعادل و برخی از ویژگیهای آمادگی جسمانی و ...
بیشتر
زمینه و هدف: کافئین محرک فیزیولوژیک پر مصرف در سراسر جهان است که ورزشکاران برای افزایش نیرو و تاخیر در خستگی از آن استفاده می نمایند و در حال حاضر به صورت نوشیدنیهای انرژی زا و مکملهای غذایی در بازار عرضه میشود. از اینرو، مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر خستگی و مصرف مکمل کافئین بر تعادل و برخی از ویژگیهای آمادگی جسمانی و مهارتی بازیکنان فوتبال جوان شهرستان سرایان به اجرا درآمد. روش تحقیق: برای این منظور، 24 بازیکن فوتبال با دامنه سنی ۱۸ تا ۲۵ سال، سابقه ورزشی حداقل چهار تا پنج سال فعالیت مستمر به صورت هدفمند انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. ابتدا شرکت کنندگان آزمونهای تعادل پویا، توان انفجاری (آزمون پرش سارجنت)، چابکی (آزمون ایلی نویز) و آزمونهای شوت و پاس مور کریتسین را اجرا نمودند. گروه تجربی کپسول کافئین (6 میلی گرم/کیلوگرم/روز) و گروه کنترل کپسول حاوی نشاسته (شش میلی گرم/کیلوگرم/ روز) دریافت کردند. برای ایجاد خستگی شبیه سازی شده در فوتبال، پروتکل بانگسبو با 42 سیکل دو دقیقه ای انجام شد. پس از اجرای پروتکل خستگی و مشابه پیشآزمون، کلیه آزمون ها تکرار گردید. نتایج با استفاده از آزمون t مستقل و وابسته در سطح معنی داری 05/0≥p استخراج گردید. یافتهها: خستگی عضلانی موجب کاهش معنی دار تعادل پویا (001/0=p)، پرش عمودی (001/0=p)، مهارت شوت زنی (001/0=p) و عدم تغییر معنی دار چابکی (39/0=p) و مهارت پاس دادن (11/0=p) گردید؛ در حالی که کافئین اثری بر این تغییرات نداشت. نتیجه گیری: احتمالا مصرف 6 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن اثرگذار نبوده است و از این رو، به نظر میرسد بازیکنان فوتبال برای بهبود ویژگیهای آمادگی جسمانی میتوانند از دوز های بالاتر کافئین به جای دوزهای پایین تر آن، برای تاثیرگذاری سود ببرند. برای نتیجه گیری قطعی مطالعات بیشتری ضرورت دارد.
هادی موذنی؛ سعید ایل بیگی؛ مرضیه ثاقب جو؛ محمد یوسفی
چکیده
زمینه و هدف: انجام فعالیت ورزشی بدون بازیافت مناسب، احتمالا آسیبهای ناشی از ورزش را باقی میگذارد یا باعث درد و رنج ورزشکار می شود. ازاین رو مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر شش هفته تمرین اختصاصی فوتبال و روشهای مختلف بازیافت بر سرعت، پرش عمودی و آسیب عضلانی بازیکنان فوتبال به اجرا درآمد. روش تحقیق: تعداد 36 فوتبالیست جوان و نخبه ...
بیشتر
زمینه و هدف: انجام فعالیت ورزشی بدون بازیافت مناسب، احتمالا آسیبهای ناشی از ورزش را باقی میگذارد یا باعث درد و رنج ورزشکار می شود. ازاین رو مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر شش هفته تمرین اختصاصی فوتبال و روشهای مختلف بازیافت بر سرعت، پرش عمودی و آسیب عضلانی بازیکنان فوتبال به اجرا درآمد. روش تحقیق: تعداد 36 فوتبالیست جوان و نخبه شهر بیرجند به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به 4 گروه بازیافت غیرفعال، بازیافت فعال، شناوری در آب سرد و ماساژ تقسیم شدند. آزمودنیها ابتدا یک جلسه دویدن رفت و برگشت در مسافت 20 متر تا سرحد واماندگی انجام دادند و سپس در یکی از روشهای بازیافت 20 دقیقهای شرکت کردند. پس از آن 6 هفته تمرینات اختصاصی فوتبال به اجرا درآمد و سپس یک جلسه فعالیت وامانده ساز و روشهای بازیافت 20 دقیقهای تکرار گردید. شاخصهای لاکتات دهیدروژناز (LDH) و کراتین کیناز (CK) با روش الایزا، سرعت با آزمون دوی سرعتهای تکراری بانگسبو، و توان بی هوازی با آزمون پرش عمودی اندازه گیری شدند. نتایج با استفاده از آزمونهای تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، t وابسته و توکی در سطح معنی داری 05/0< p استخراج گردید. یافتهها: روش بازیافت غیرفعال و ماساژ متعاقب 6 هفته تمرینات اختصاصی فوتبال موجب کاهش آنزیم LDH (به ترتیب با 01/0= p و 04/0=p) و روش بازیافت ماساژ موجب کاهش CK (001/0=p) شرکت کنندگان شد. از طرف دیگر، روش بازیافت آب سرد موجب بهبود سرعت شرکت کنندگان گردید (01/0=p)، اما بازیافت آب سرد و ماساژ بهبود پرش عمودی را در پی داشت (01/0=p). نتیجه گیری: غوطه وری در آب سرد و بازیافت فعال در بین جلسات تمرینی، موجب تسریع بازیابی عملکردهای جسمانی (سرعت و توان انفجاری) و کاهش شاخصهای آسیب عضلانی (CK و LDH) بازیکنان فوتبال می گردد.
سعید ایل بیگی؛ حسین یعقوبی؛ مهدی مهجور؛ علی ثقه الاسلامی
چکیده
زمینه و هدف: کمر درد مزمن از بیماری های شایعی است که موجب اختلال در فعالیت های روزمره می شود. علی رغم وجود روش های درمانی گوناگون، هنوز توافق کلی در ارتباط با یک درمان جامع وجود ندارد. از این رو هدف این مطالعه، مقایسه تأثیر دو روش درمانی کنزیوتیپ و رفلکسولوژی کف پا بر روی شدت درد و ناتوانی بیماران مبتلا به کمر درد مزمن غیراختصاصی ...
بیشتر
زمینه و هدف: کمر درد مزمن از بیماری های شایعی است که موجب اختلال در فعالیت های روزمره می شود. علی رغم وجود روش های درمانی گوناگون، هنوز توافق کلی در ارتباط با یک درمان جامع وجود ندارد. از این رو هدف این مطالعه، مقایسه تأثیر دو روش درمانی کنزیوتیپ و رفلکسولوژی کف پا بر روی شدت درد و ناتوانی بیماران مبتلا به کمر درد مزمن غیراختصاصی بود. روش تحقیق: 30 بیمار مرد مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی بین دامنه سنی 20 تا 40 سال به صورت تصادفی به سه گروه کنزیوتیپ (10 نفر)، رفلکسولوژی (10 نفر) و کنترل (10 نفر) تقسیم شدند. زمان اعمال مداخله 6 هفته و هر هفته 3 جلسه بود. محل چسباندن کنزیوتیپ ها پایین تر از استخوان لگن شروع و در ادامه عضلات پارااسپاینال ادامه می یافت و در مورد نحوه انجام رفلکسولوژی نقاط مربوط به ستون فقرات در کف پا توسط ماساژور با تکنیک های مخصوص ماساژ داده می شد. جهت ارزیابی درد و ناتوانی عملکردی افراد به ترتیب از پرسشنامه بصری درد و اوسستری قبل و بلافاصله بعد از درمان استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از آزمونهای تی زوجی و آنالیز واریانس یک طرفه در سطح معنی داری (0/05≥p) استفاده گردید. یافتهها: مقایسه درون و بین گروهی نشان دهنده اثر بخش بودن هر دو روش کنزیوتیپ و رفلکسولوژی کف پا بر میزان کاهش درد و ناتوانی بود (0/001=p). در مقایسه نتایج آزمون توکی گروه کنزیوتیپ کاهش درد بیشتری نسبت به گروه رفلکسولوژی بعد از مداخلات از خود نشان دادند (0/001=p)، ولی در مورد میزان ناتوانی عملکردی افراد میان دو گروه کنزیوتیپ و رفلکسولوژی تقاوتی دیده نشد (0/93=p). نتیجهگیری: کنزیوتیپ و رفلکسولوژی کف پا می توانند در کاهش درد و ناتوانی بیماران با کمر درد مزمن غیراختصاصی موثر باشند ولی برای کاهش درد بیشتر بیماری روش کنزیوتیپ به بیماران توصیه می شود.
علی رضا نصیرزاده؛ سعید ایل بیگی؛ علی رضا احسان بخش؛ مرضیه ثاقب جو
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این پژوهش بررسی شاخص های معماری عضلانی همچون ضخامت عضله، زاویه پنیت و طول فاسیکل در عضلات دو سر بازویی و سه سر بازویی (سر دراز) در بازیکنان تنیس روی میز مرد است. روش تحقیق: 16 نفر از بازیکنان تنیس روی میز و گروهی از افراد غیر فعال (10 نفر) که از نظر شاخص های سن، قد، وزن و طول اندام با گروه ورزشکاران اختلاف معنی داری نداشتند، ...
بیشتر
زمینه و هدف: هدف از این پژوهش بررسی شاخص های معماری عضلانی همچون ضخامت عضله، زاویه پنیت و طول فاسیکل در عضلات دو سر بازویی و سه سر بازویی (سر دراز) در بازیکنان تنیس روی میز مرد است. روش تحقیق: 16 نفر از بازیکنان تنیس روی میز و گروهی از افراد غیر فعال (10 نفر) که از نظر شاخص های سن، قد، وزن و طول اندام با گروه ورزشکاران اختلاف معنی داری نداشتند، در این مطالعه شرکت کردند. ضخامت عضلانی و زاویه پنیت عضلات در نقاط 50 ، 60 و 70 درصدی طول بازوی دست برتر از طریق تصاویر اولتراسونوگرافی نوع B اندازه گیری و طول فاسیکل برآورد شد. یافته ها: بر اساس نتایج، بازیکنان تنیس روی میز در مقایسه با گروه افراد غیر فعال در نقاط 50 و 60 درصد عضله دو سر بازویی به طور معنی دار دارای ضخامت عضلانی بیشتری بودند، اما این شاخص در نقطه 70 درصد بین گروه ها تفاوت معنی داری نداشت. همچنین بازیکنان تنیس روی میز در تمامی نقاط عضله سه سر بازویی به طور معنی دار دارای ضخامت عضلانی بیشتر، زاویه پنیت کوچکتر، و طول فاسیکل بزرگ تری بودند. نتیجه گیری: به نظر می رسد شاخص های معماری عضلانی عضلات بازویی بازیکنان تنیس روی میز در جهت کمک به انجام حرکات نیازمند سرعت بالای آنها بهبود یافته است. اما سازگاری پدید آمده در ضخامت عضلانی نقاط مختلف عضلات دوسر و سه سر بازویی، غیر مشابه است.