عباس رضایی؛ مسعود رحیمی؛ مجید جلیلی؛ فرزاد ناظم
دوره 11، شماره 26 ، تیر 1402، صفحه 8-19
چکیده
زمینه و هدف: برآورد دقیق و سریع حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2max) به عنوان شاخص آمادگی قلبی - تنفسی (CRF)، بوسیله معادلات رگرسیونی بدون آزمون ورزشی در جمعیت های بزرگ از اهمیت بالایی در حوزه سلامت و علوم ورزشی برخوردار است. بنابراین هدف پژوهش حاضر، ارزیابی معادلات رگرسیونی بدون آزمون ورزشی غیر بومی در برآورد VO2max پسران سالم کودک و نوجوان به روش ...
بیشتر
زمینه و هدف: برآورد دقیق و سریع حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2max) به عنوان شاخص آمادگی قلبی - تنفسی (CRF)، بوسیله معادلات رگرسیونی بدون آزمون ورزشی در جمعیت های بزرگ از اهمیت بالایی در حوزه سلامت و علوم ورزشی برخوردار است. بنابراین هدف پژوهش حاضر، ارزیابی معادلات رگرسیونی بدون آزمون ورزشی غیر بومی در برآورد VO2max پسران سالم کودک و نوجوان به روش معیار تحلیل گازهای تنفسی می باشد. روش تحقیق: این تحقیق از نوع مقطعی بود که در آن 349 پسر سالم کودک و نوجوان با میانگین سنی 72/2±49/12 سال، شاخص توده بدن 70/4±13/20 کیلوگرم/متر مربع و VO2max معادل 47/6±50/41 میلی لیتر/کیلوگرم/ دقیقه شرکت کردند. VO2max آزمودنی ها بر روی نوارگردان به روش تحلیل گازهای تنفسی در آزمون ورزشی بروس تعدیل شده اندازه گیری (روش معیار) شد و سپس به بوسیله معادلات رگرسیونی بدون آزمون ورزشی غیر بومی، برآورد گردید. برای ارزیابی دقت معادلات بدون آزمون ورزشی، از روش ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t همبسته و توافق بلاند - آلتمن استفاده شد. یافتهها: همبستگی معنی داری بین VO2max اندازه گیری شده به روش معیار و روش برآورد شده بوسیله معادلات رگرسیونی بدون آزمون ورزشی بدست آمد (0/01>،p R=0/733– 0/639). با این حال، اختلاف معنی داری (0/01>p) بین VO2max روش معیار و معادلات رگرسیونی بدون آزمون ورزشی (میلی لیتر/کیلوگرم/دقیقه 69/11- 4/6 = میانگین اختلاف) مشاهده شد. همچنین نتایج نمودار بلاند - آلتمن حاکی از توافق ضعیف معادلات رگرسیونی غیر بومی با روش معیار بود. نتیجهگیری: معادلات رگرسیونی بدون آزمون ورزشی غیر بومی مورد پژوهش در مطالعه حاضر، از دقت لازم جهت برآورد CRF دانش آموزان ایرانی برخوردار نیستند. بنابراین، راستی آزمایی معادلات غیر بومی قبل از استفاده در جمعت ایران لازم به نظر می رسد.
علی حوصله؛ علی یعقوبی؛ امیرشهریار آریامنش؛ نجمه رضائیان
چکیده
زمینه و هدف: مطالعات محدودی اثر تحریک الکتریکی عضله (EMS) بر عوامل رشدی در دوره بازتوانی ورزشکاران بعد از عمل جراحی رباط صلیبی قدامی (ACL) را مورد بررسی قرار دادهاند. هدف از تحقیق حاضر، مقایسه اثر تمرین مقاومتی همراه با EMS و تمرین مقاومتی بر سطوح سرمی گیرنده فعال کننده تکثیر پروکسی زوم گاما هم فعال ساز-1 آلفا (PGC-1α)، عامل رشد شبه انسولین-1 ...
بیشتر
زمینه و هدف: مطالعات محدودی اثر تحریک الکتریکی عضله (EMS) بر عوامل رشدی در دوره بازتوانی ورزشکاران بعد از عمل جراحی رباط صلیبی قدامی (ACL) را مورد بررسی قرار دادهاند. هدف از تحقیق حاضر، مقایسه اثر تمرین مقاومتی همراه با EMS و تمرین مقاومتی بر سطوح سرمی گیرنده فعال کننده تکثیر پروکسی زوم گاما هم فعال ساز-1 آلفا (PGC-1α)، عامل رشد شبه انسولین-1 (IGF-1) و مایوستاتین در ورزشکاران مرد پس از جراحی ACL بود. روش تحقیق: تعداد 20 داوطلب مرد با میانگین سنی 12/1±01/26 سال، قد 59/9±10/177 سانتی متر، و وزن 65/6±16/71 کیلو گرم بهطور تصادفی به دو گروه 10 نفری شامل گروه تمرین مقاومتی همراه با EMS و تمرین مقاومتی تقسیم شدند. آزمودنیهای هر دو گروه برنامه تمرین مقاومتی را به مدت 12 هفته در سه نوبت با شدت 70-30 درصد 10 تکرار بیشینه انجام دادند. آزمودنیهای گروه تمرین مقاومتی یه همراه با EMS، حرکات ورزشی را همراه با تحریک الکتریکی با فرکانس 70-35 هرتز به اجرا درآوردند. نمونههای خونی قبل و 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرینی از همه آزمودنیها اخذ گردید. برای اندازهگیری سطوح PGC-1α، IGF-1 و مایوستاتین سرمی از روش الایزا استفاده شد. مقایسه بین گروهی با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس در سطح معنی داری 0/05>p انجام شد. یافتهها: در مقایسه با تمرین مقامتی تنها، تمرین مقاومتی همراه با EMS، موجب افزایش معنی دار غلظت سرمی IGF-1 و کاهش معنی دار سطوح سرمی مایوستاتین، بدون تغییر معنی دار در PGC-1α سرمی شرکتکنندگان شد. نتیجهگیری: تغییرات ایجاد شده در متغیرهای وابسته دال بر آن است که تمرین مقاومتی همراه با EMS در مقایسه با تمرین مقاومتی تنها، منجر به بهبود عوامل حجم دهنده و تقویت کننده عضلات چهار سر ران و همسترینگ ورزشکاران بعد از جراحی ACL می شود و از این روش می توان در دروه بازتوانی ACL استفاده کرد.
سعید ایل بیگی؛ مرضیه ثاقب جو؛ ملیحه بهمدی
چکیده
زمینه و هدف: افزایش فشار اکسایشی ناشی از فعالیت ورزشی و همچنین قابلیت بدن برای مقابله با عوارض ناشی از آن، موجب سطوح مختلف سلامت و بیماری در افراد می شود. از این رو، مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر دو هفته مکمل یاری کورکومین بر میزان مالون دی آلدئید (MDA) و سوپر اکسید دیسمیوتاز (SOD) سرم پس از یک جلسه فعالیت تناوبی شدید در دختران دارای اضافه ...
بیشتر
زمینه و هدف: افزایش فشار اکسایشی ناشی از فعالیت ورزشی و همچنین قابلیت بدن برای مقابله با عوارض ناشی از آن، موجب سطوح مختلف سلامت و بیماری در افراد می شود. از این رو، مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر دو هفته مکمل یاری کورکومین بر میزان مالون دی آلدئید (MDA) و سوپر اکسید دیسمیوتاز (SOD) سرم پس از یک جلسه فعالیت تناوبی شدید در دختران دارای اضافه وزن و چاق به اجرا در آمد. روش تحقیق: تعداد 22 نفر دختر دارای اضافه وزن و چاق (میانگین سن: 79/1±21 سال؛ وزن: 81/7±80/68 کیلو گرم؛ شاخص توده بدن: 96/1± 18/31 کیلوگرم/متر مربع) به صورت هدفمند انتخاب شده و به طور تصادفی، به دو گروه همگن (تجربی و دارونما) از لحاظ سنی و شاخص توده بدنی تقسیم گردیدند. گروه تجربی، تحت مداخله فعالیت حاد تناوبی شدید (پروتکل فعالیت شاتل ران با 85 تا 95 درصد حداکثر ضربان قلب) و مکمل کورکومین (80 میلی گرم/روز بعد از ناهار) قرار گرفتند. نتایج با استفاده از آزمونهای تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی LSD در سطح 0/05>p استخراج گردید. یافته ها: فعالیت تناوبی شدید موجب افزایش معنی دار MDA (p=0/001) و کاهش معنی دار SOD (p=0/001) شد؛ در حالی که دو هفته مکمل گیری کورکومین موجب کاهش معنی دار MDA (p=0/009) و افزایش معنی دار SOD (p=0/01) گردید. از طرف دیگر، دو هفته مکمل گیری کورکومین قبل از فعالیت تناوبی شدید، موجب عدم تغییر معنی دار MDA (p=0/06) و SOD (p=0/21) شد. نتیجه گیری: دو هفته مکمل دهی کورکومین موجب مهار پراکسیداسیون لیپیدی می شود.
سید عبدالرضا سجادی؛ هادی قائدی؛ مسعود رحمتی
چکیده
زمینه و هدف: تمرینات ورزشی میتواند به حفظ سلامت و شکلپذیری دستگاه عصبی کمک کند. تروپومودولین-۲ (Tmod2) نقشهای مهمی در سیستم عصبی مرکزی داشته و با اعمال مختلفی همچون تشکیل سیناپس جدید و افزایش جوانهزنی عصبی، همراه است. هدف از انجام این مطالعه، بررسی تأثیر تمرین استقامتی با شدت پایین بر سطوح پروتئین Tmod2 و مالون دی آلدئید (MDA) ...
بیشتر
زمینه و هدف: تمرینات ورزشی میتواند به حفظ سلامت و شکلپذیری دستگاه عصبی کمک کند. تروپومودولین-۲ (Tmod2) نقشهای مهمی در سیستم عصبی مرکزی داشته و با اعمال مختلفی همچون تشکیل سیناپس جدید و افزایش جوانهزنی عصبی، همراه است. هدف از انجام این مطالعه، بررسی تأثیر تمرین استقامتی با شدت پایین بر سطوح پروتئین Tmod2 و مالون دی آلدئید (MDA) در بافت هیپوکمپ موشهای صحرائی نر ویستار بود. روش تحقیق: پژوهش حاضر تجربی است. برای این منظور تعداد 20 سر موش صحرایی بهطور تصادفی به دو گروه شامل تمرین (10 موش) و کنترل (10 موش) تقسیم شدند. برنامه تمرین استقامتی به مدت شش هفته و با شدتی برابر با 20 تا 40 درصد حداکثر سرعت دویدن اجرا شد. زمان 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی، موشها تشریح و بافت هیپوکمپ استخراج شد. جهت سنجش بیان Tmod2 از روش ایمونوهیستوشیمی و برای ارزیابی غلظت MDA از روش الایزا استفاده گردید. برای مقایسه گروهها از آزمون آماری t مستقل در سطح معنی داری 0/05>p استفاده شد. یافتهها: تمرین استقامتی، بیان Tmod2 را در گروه تمرین نسبت به کنترل به صورت معنیداری افزایش (0/01=p) و غلظت MDA را به صورت معنیداری کاهش داد (0/001=p). نتیجهگیری: تمرین استقامتی اثر سودمندی بر Tmod2 و سیستم عصبی دارد. با این حال، کاهش غلظت MDA می تواند نشانه شاخص استرس اکسایشی باشد؛ تغییری که خود نشان از اثرات محافظتی این شیوه تمرینی در برابر استرس اکسایشی دارد.
زهره ضیغمی؛ آقاعلی قاسم نیان؛ سمانه هادی
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به نقش روی در فعالسازی آنزیمهای ضد اکسایشی، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر هشت هفته تمرین استقامتی شدید و مصرف مکمل روی بر فعالیت آنزیم گلوتاتیونپراکسیداز و ظرفیت ضد اکسایشی تام عضلۀ اسکلتی موشهای صحرایی نر ویستار بود. روش تحقیق: در این پژوهش، 32 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به طور تصادفی در چهار ...
بیشتر
زمینه و هدف: با توجه به نقش روی در فعالسازی آنزیمهای ضد اکسایشی، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر هشت هفته تمرین استقامتی شدید و مصرف مکمل روی بر فعالیت آنزیم گلوتاتیونپراکسیداز و ظرفیت ضد اکسایشی تام عضلۀ اسکلتی موشهای صحرایی نر ویستار بود. روش تحقیق: در این پژوهش، 32 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به طور تصادفی در چهار گروه (هر گروه 8 سر موش) شامل گروه کنترل، تمرین، مکمل روی، و تمرین + مکمل قرار گرفتند. برنامۀ تمرینی شامل هشت هفته اجرای تمرین استقامتی بر روی نوارگردان (پنج جلسه در هفته) بود. در گروههای مکمل روی و روی+تمرین میزان 227 میلیگرم سولفات روی در هر 100 میلیلیتر آب در دورۀ هشت هفتهای مصرف شد. آب و غذای مصرفی به صورت آزادانه در اختیار نمونهها قرار گرفت و 48 ساعت بعد از اتمام آخرین جلسۀ تمرینی و پس از هشت ساعت ناشتایی، همه موشها تشریح شدند و عضلۀ دوقلوی موشها جدا گردید. با استفاده از روش اسپکتروفتومتری میزان آنزیم گلوتاتیونپراکسیداز و ظرفیت ضد اکسایشی تام عضلۀ دوقلو سنجش شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنیداری 05/0≥p استفاده شد. یافتهها: هشت هفته تمرین استقامتی شدید همراه با مصرف مکمل روی، سبب افزایش معنیدار میزان آنزیم گلوتاتیونپراکسیداز عضلۀ دوقلو نسبت به اجرای تمرین استقامتی شدید به تنهایی شد (0/001=p). علاوه بر این، اجرای تمرین استقامتی شدید سبب کاهش معنیدار میزان آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز عضلۀ دوقلو نسبت به گروه کنترل (0/03=p) شد. همچنین، تمرین استقامتی شدید همراه با مصرف مکمل روی موجب افزایش ظرفیت ضد اکسایشی تام عضلۀ دوقلو نسبت به مصرف مکمل (0/008=p) و اجرای تمرین (0/001=p) شد. نتیجهگیری: با توجه به تاثیر مکمل روی همراه با تمرین استقامتی شدید بر افزایش سطح آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز و ظرفیت ضد اکسایشی تام، احتمالاً مکمل روی مانع از کاهش آنزیم ضد اکسایشی و عوارض ناشی از تمرینات استقامتی شدید خواهد شد.
سیدمرتضی سجادی؛ محمد رضا کردی؛ سید رضا عطارزاده حسینی؛ حمزه اکبری بوکانی؛ مهدی علی اکبری
چکیده
زمینه و هدف: شواهد نشان دادهاند که پروتئین واکنشی C (CRP) تنها یک نشانگر بیولوژیکی التهابی نبوده، بلکه یک عامل خطر مهم مرتبط با بیماریهای دوره سالمندی از جمله اختلالات قلبی- عروقی، متابولیکی و بیماریهای کلیوی است. لذا هدف از این مطالعه سطوح CRP با حساسیت بالا (hs-CRP) و نیم رخ لیپیدی سرم در سالمندان فعال و کم تحرک در پیک اول پاندمی ...
بیشتر
زمینه و هدف: شواهد نشان دادهاند که پروتئین واکنشی C (CRP) تنها یک نشانگر بیولوژیکی التهابی نبوده، بلکه یک عامل خطر مهم مرتبط با بیماریهای دوره سالمندی از جمله اختلالات قلبی- عروقی، متابولیکی و بیماریهای کلیوی است. لذا هدف از این مطالعه سطوح CRP با حساسیت بالا (hs-CRP) و نیم رخ لیپیدی سرم در سالمندان فعال و کم تحرک در پیک اول پاندمی کرونا بود. روش تحقیق: تعداد 77 مرد و زن سالمند (با میانگین سنی 07/6±43/61 سال) بر مبنای شاخص توده بدن (BMI) به سه گروه شامل گروه سالم (BMI با 9/24–5/18 کیلوگرم/متر مربع)، گروه دارای اضافه وزن (BMI با 9/29–25 کیلوگرم/متر مربع)، و گروه چاق (BMI بالاتر از 30 کیلوگرم بر متر مربع) تقسیم شدند. نیمرخ لیپیدی و hs-CRP سرم و نسبت دور کمر به لگن (WHR) در گروههای مورد مطالعه اندازهگیری شد. تحلیل دادهها با استفاده از آزمونهای تحلیل واریانس یکراهه، کای دو (χ2) و تحلیل رگرسیون؛ در سطح معنیداری 05/0≥p انجام شد. یافتهها: میانگین سطح hs-CRP سرم در سالمندان چاق نسبت به سالمندان دارای وزن طبیعی، به طور معنیداری بالاتر بود (0/01=p). همچنین سطوح hs-CRP و لیپوپوتئین کلسترول کم چگال (LDL-C) سرمی در سالمندان با سطح فعالیت بدنی پایین نسبت به سالمندان با سطح فعالیت بدنی متوسط، به طور معنیداری بالاتر بود (به ترتیب با 0/0001=p و 0/006=p). ضریب همبستگی منفی و معنیداری نیز بین سطح فعالیت بدنی با WHR (p=0/01) و BMI (p=0/006) مشاهده گردید. نتیجه گیری: سالمندان چاقی که کم تحرک هستند یا فعالیت بدنی کم در شرایط کووید-19 دارند، به دلیل داشتن hs-CRP و LDL-C بالا، بیشتر در معرض خطر التهاب و کاهش سیستم ایمنی بدن هستند.
میثم علی پور راز؛ علی گلستانی؛ حسین طاهری چادرنشین
چکیده
زمینه و هدف: مولکولهای چسبان سلولی نوع یک و نیمرخ لیپیدی به عنوان عوامل اصلی در بروز آترواسکلروز و بیماریهای التهابی میباشند. بنابراین، هدف مطالعه حاضر بررسی اثر هشت هفته تمرین ترکیبی (مقاومتی- هوازی) همراه مصرف مکمل ویتامین E بر سطوح سرمی مولکولهای چسبان سلولی نوع یک (ICAM-1) و نیمرخ لیپیدی در مردان غیر فعال دارای اضافه وزن بود. ...
بیشتر
زمینه و هدف: مولکولهای چسبان سلولی نوع یک و نیمرخ لیپیدی به عنوان عوامل اصلی در بروز آترواسکلروز و بیماریهای التهابی میباشند. بنابراین، هدف مطالعه حاضر بررسی اثر هشت هفته تمرین ترکیبی (مقاومتی- هوازی) همراه مصرف مکمل ویتامین E بر سطوح سرمی مولکولهای چسبان سلولی نوع یک (ICAM-1) و نیمرخ لیپیدی در مردان غیر فعال دارای اضافه وزن بود. روش تحقیق: بدین منظور 32 مرد سالم غیرفعال و دارای اضافهوزن (نمایه توده بدن، 0/91 ± 26/69 کیلوگرم بر متر مربع) در مطالعه نیمه تجربی حاضر شرکت کردند و به طور تصادفی در چهار گروه برابر از نظر تعداد (هشت نفر) شامل گروههای کنترل، مکمل، تمرین + دارونما و تمرین + مکمل تقسیم شدند. شرکت کنندگان 400 واحد بین المللی ویتامین E را روزانه در مدت هشت هفته مصرف کردند. تمرینات ترکیبی (مقاومتی ـ هوازی) به مدت هشت هفته با تکرار سه جلسه در هفته به اجرا درآمد. نمونههای خونی در حالت ناشتا قبل و بعد از دوره مداخله گرفته شد. از آزمون تحلیل کوواریانس در سطح معنیداری 05/0>p برای ارزیابی دادهها استفاده شد. یافتهها: هیچ گونه تغییر درون گروهی معنیداری در سطوح سرمی ICAM-1، لیپوپروتئین کلسترول با چگالی پایین (LDL-C) و تریگلیسرید (TG) مشاهده نشد (0/05<p). با وجود این، لیپوپروتئین کلسترول با چگالی بالا (HDL-C) در گروه تمرین + مکمل افزایش معنیداری پیدا کرد (0/05>p). تفاوت بینگروهی معنیداری در سطوح سرمی ICAM-1 و نیمرخ لیپیدی بعد از مداخله مشاهده نشد (0/05<p). نتیجهگیری: نتایج مطالعه حاضر مبین این است که تمرین ترکیبی توام با مصرف ویتامین E اثری بر سطوح سرمی ICAM-1 ندارد، ولی باعث بهبود آمادگی هوازی مردان غیرفعال دارای اضافه وزن می شود.