بدرخان رشوان اسماعیل؛ الهه پیرعلائی؛ سعید نیکوخصلت؛ علیرضا رشیدپور؛ غلامرضا حمیدیان
چکیده
زمینه و هدف: تحقیقات قبلی اثرات مخرب p53 و miR-34a در دیابت نوع دو را نشان دادهاند. با این حال، اثرات تمرینات ورزشی بر تغییرات p53 و miR-34a بافت قلبی موشهای مبتلاء به دیابت نوع دو نامشخص است. بنابراین، این مطالعه با هدف بررسی تأثیر تمرین هوازی بر بیان ژنهای p53 و miR-34a در بافت قلب موشهای صحرایی دیابتی نوع دو انجام شد. روش تحقیق: برای این منظور، ...
بیشتر
زمینه و هدف: تحقیقات قبلی اثرات مخرب p53 و miR-34a در دیابت نوع دو را نشان دادهاند. با این حال، اثرات تمرینات ورزشی بر تغییرات p53 و miR-34a بافت قلبی موشهای مبتلاء به دیابت نوع دو نامشخص است. بنابراین، این مطالعه با هدف بررسی تأثیر تمرین هوازی بر بیان ژنهای p53 و miR-34a در بافت قلب موشهای صحرایی دیابتی نوع دو انجام شد. روش تحقیق: برای این منظور، 20 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار (میانگین 28±239 گرم، سن شش الی هشت هفتهای) به صورت تصادفی به چهار گروه شامل گروه کنترل دیابتی، کنترل سالم، تمرین دیابتی، و تمرین سالم تقسیم شدند. غذای حیوانات به صورت پلت با دسترسی آزاد و آب در یک بطری 500 میلیلیتری ارائه شد. برای القاء دیابت نوع دو، رژیم غذایی پرچرب (60 درصد) به مدت دو هفته و سپس تزریق استرپتوزوسین در حالت ناشتا صورت گرفت. پروتکل تمرینی شامل هشت هفته دویدن روی تردمیل به مدت 30-60 دقیقه با سرعت 5-10 متر در دقیقه، پنج روز در هفته و با رعایت اصل اضافه بار بود. بیان ژنهای p53 و miR-34a در نمونههای بافت قلب با Real-Time PCR اندازهگیری شد. دادهها با استفاده از آنالیز واریانس یکطرفه در سطح 05/0≥p مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافتهها: هشت هفته ابتلاء به دیابت منجر به افزایش معنیدار p53 و miR-34a نسبت به گروههای کنترل سالم و تمرین سالم شد (0001/0=p). با این حال، هشت هفته تمرین هوازی کاهش معنیدار بیان ژن miR-34a (02/0=p) و عدم تغییر معنیدار بیان ژن p53 (05/0=p) نسبت به گروه کنترل دیابتی را به همراه داشت. نتیجهگیری: به نظر میرسد بخشی از تأثیرات مورفولوژیکی و سلولی مخرب دیابت نوع دو بر بافت قلبی، از طریق اثرات هشت هفته تمرین هوازی بر بیان ژن miR-34a تحت تأثیر قرار گیرد؛ اما احتمالاً برای مشاهده تأثیرات کاهشی بر p53 به شرایط تمرینی متفاوتی نیاز باشد.
الهه پیرعلائی؛ غلامرضا حمیدیان؛ زهرا مهری رخ؛ علیرضا رشیدپور؛ مرتضی نیک خصال
چکیده
زمینه و هدف: میکرو RNAها و مکملهای آنتیاکسیدانی بهعنوان اهداف درمانی بالقوه برای عوارض قلبیعروقی و هایپرگلیسمی ناشی از دیابت مطرح شدهاند. این مطالعه به بررسی اثر تمرین هوازی همراه با عصاره هیدروالکلی میوه قرهقات بر شاخصهای گلایسمیک و بیان miR-195 در بافت قلبی رتهای مبتلا به دیابت نوع دو پرداخته است. روش تحقیق: تعداد 24 موشهای ...
بیشتر
زمینه و هدف: میکرو RNAها و مکملهای آنتیاکسیدانی بهعنوان اهداف درمانی بالقوه برای عوارض قلبیعروقی و هایپرگلیسمی ناشی از دیابت مطرح شدهاند. این مطالعه به بررسی اثر تمرین هوازی همراه با عصاره هیدروالکلی میوه قرهقات بر شاخصهای گلایسمیک و بیان miR-195 در بافت قلبی رتهای مبتلا به دیابت نوع دو پرداخته است. روش تحقیق: تعداد 24 موشهای صحرایی نر نژاد ویستار (میانگین وزنی 20±200 گرم و سن هشت هفته) بهطور تصادفی به چهار گروه کنترل دیابتی، دیابتی+مکمل، دیابتی+تمرین، و دیابتی+مکمل+تمرین تقسیم شدند. دیابت نوع دو با تغذیه رژیم پرچرب و تزریق استرپتوزوتوسین القا شد. گروههای دریافتکننده مکمل، روزانه ۲۵۰ میلیگرم بر کیلوگرم از وزن بدن عصاره قرهقات دریافت کردند. پروتکل تمرینی شامل دویدن روی نوارگردان با سرعت ۱۸ تا ۲۴ متر در دقیقه، به مدت ۳۰ تا ۶۰ دقیقه به مدت هشت هفته و پنج روز در هفته اجرا شد. پس از پایان مداخله، گلوکز، انسولین، مقاومت به انسولین و miR-195 بافت قلبی اندازهگیری شد. برای تحلیل دادهها از آزمون آماری آنالیز واریانس یکراهه با استفاده از نرمافزار SPSS در سطح معنیداری 05/0>p استفاده شد. یافتهها: پس از هشت هفته مداخله، گلوکز خون ناشتا و مقاومت به انسولین در تمامی گروههای مداخله نسبت به گروه کنترل دیابتی کاهش معنی داری نشان داد (p=0/001). سطح انسولین در گروههای دریافتکننده مکمل نسبت به گروههای دیابتی و تمرین بهتنهایی، بهطور معنی داری کاهش یافت (به ترتیب با p=0/002، p=0/001). بیان miR-195 در تمامی گروههای دیابتی+مکمل، دیابتی+تمرین و دیابتی+مکمل+تمرین؛ نسبت به گروه کنترل دیابتی، کاهش معنی داری داشت ( به ترتیب با p=0/001، p=0/001 ،p=0/01). نتیجهگیری: هر دو مداخله تمرین هوازی و مکملدهی قرهقات باعث بهبود شاخصهای گلایسمیک و بیان miR-195 میشوند؛ و ترکیب مکملدهی قرهقات با تمرین هوازی اثرات مطلوبتری بر بیان miR-195 بافت قلبی موشهای صحرایی دیابتی نوع دو دارد.
زهرا یاورپناه؛ علی حسنی؛ معصومه قربانی
چکیده
مقدمه و هدف: استفاده از مکملها و تمرینات ورزشی جهت رفع اختلالات متابولیک و درمان بیماریها رواج یافته است؛ هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر تمرین هوازی فزآینده و مکمل سینبیوتیک بر سختیشریانی و پروتئین واکنشی C (PRC) در زنان یائسه مبتلا به دیابت نوع دو بود. روش تحقیق: در این پژوهش نیمه تجربی، 39 زن مبتلا به دیابت نوع دو بهطور ...
بیشتر
مقدمه و هدف: استفاده از مکملها و تمرینات ورزشی جهت رفع اختلالات متابولیک و درمان بیماریها رواج یافته است؛ هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر تمرین هوازی فزآینده و مکمل سینبیوتیک بر سختیشریانی و پروتئین واکنشی C (PRC) در زنان یائسه مبتلا به دیابت نوع دو بود. روش تحقیق: در این پژوهش نیمه تجربی، 39 زن مبتلا به دیابت نوع دو بهطور تصادفی به سه گروه تمرین هوازی+دارونما، تمرین هوازی+مکمل سینبیوتیک و مکمل سینبیوتیک تقسیم شدند. برنامه تمرینی با شدت 40 تا 70 ضربان قلب ذخیره بهصورت فزاینده در 12 هفته اجرا شد. آزمودنیهای گروه مکمل، یک ساعت پس از صرف ناهار، یک عدد کپسول سینبیوتیک باکانت (109×1 CFU) را مصرف کردند. برای سنجش CRP، قندخون ناشتا، سطح انسولین پلاسما پس از حداقل ۱۰ ساعت ناشتایی، به میزان پنج سیسی خون از سیاهرگ بازویی اخذ گردید و به روش الایزا و با کیتهای مخصوص اندازهگیری شد. از آزمون t زوجی برای مقایسه درونگروهی و از روش تحلیل واریانس یکراهه برای مقایسه تغییرات بین گروهی در سطح معنیداری 05/0>p استفاده شد. یافتهها: پس از مداخله شاخص پاییبازویی (ABI) در گروه تمرین هوازی+دارونما (03/0=p) و تمرین هوازی+مکمل سینبیوتیک (0/02=p) بهطور معنیداری نسبت به پیش آزمون افزایشیافت. همچنین شاخص قلبی-عروقی مچپایی (CAVI) در گروه تمرین هوازی+دارونما (0/002=p) و تمرین هوازی+مکمل سینبیوتیک (02/0=p)؛ و PRC در هر سه گروه تمرین هوازی+دارونما (001/0=p)، تمرین هوازی+مکمل سینبیوتیک (0001/0=p)، و گروه مکمل سینبیوتیک (002/0=p)؛ کاهش معنیداری را نشان داد. با این حال، سطوح سرمی گلوکز ناشتا، انسولین، شاخص مقاومت به انسولین، شاخص توده بدن و درصد چربی بدن در سه گروه تغییر معنیداری نکرد (05/0<p). همچنین، شاخصهای ABI (0/29=p)، CAVI (0/30=p)، PRC (0/48=p)، و انسولین (0/73=p)؛ تفاوت معنیداری بین گروهها نداشت. نتیجهگیری: بهنظر میرسد تمرین هوازی و مصرف سینبیوتیک در زنان یائسه مبتلا به دیابت نوع دو، میتواند بر روند بهبود شاخصهای سختی شریانی و PRC مؤثر باشد.
محمد رمی؛ سمانه راهدار؛ مریم عظیم پور؛ کیوان خرمی پور
چکیده
زمینه و هدف: بیماری دیابت موجب اختلال در هموستاز گلوکز و تغییرات منفی در عضله قلب میشود. از آنجا که فعالیت ورزشی ممکن است بافت قلبی افراد دیابتی را تحت تاثر قرار دهد، مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) بر محتوای پروتئینهای FOXO3، PI3K و AKT در بافت قلبی موشهای صحرایی نژاد ویستار مبتلا به دیابت نوع دو به اجرا درآمد. ...
بیشتر
زمینه و هدف: بیماری دیابت موجب اختلال در هموستاز گلوکز و تغییرات منفی در عضله قلب میشود. از آنجا که فعالیت ورزشی ممکن است بافت قلبی افراد دیابتی را تحت تاثر قرار دهد، مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) بر محتوای پروتئینهای FOXO3، PI3K و AKT در بافت قلبی موشهای صحرایی نژاد ویستار مبتلا به دیابت نوع دو به اجرا درآمد. روش تحقیق: تعداد 36 سر موش صحرایی به چهار گروه شامل دیابت - کنترل، دیابت - تمرین، کنترل - سالم، و تمرین - سالم؛ تقسیم شدند. پس از دو ماه استفاده از رژیم غذایی پرچرب و القاء دیابت با استرپتوزوتوسین (35 میلی گرم به ازای هرکیلوگرم وزن بدن) در گروههای دیابت- کنترل و دیابت- تمرین؛ حیوانات در گروههای کنترل- سالم و تمرین- سالم پروتکلHIIT را بر اساس درصدی از Vmax به دست آمده و با تناوب های دو دقیقه ای و تعداد تناوبهای فزآینده، به مدت هشت هفته با تکرار پنج جلسه در هفته، به اجرا درآوردند. زمان ۴۸ ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی، بافت قلب استخراج شد و بررسی پروتئینها با استفاده از روش وسترن بلات انجام گرفت. همچنین مطالعه هیستولوژیک در سطح بافتی با استفاده از رنگ آمیزی هماتوکسیلین و ائوزین انجام شد. از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنی داری 05/0>p برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: محتوای پروتئین FOXO3 در گروههای دیابتی به صورت معنیدار نسبت به گروههای سالم، افزایش یافت (0/001=p). همچنین محتوای پروتئینهای PI3K و AKT در گروه دیابت - کنترل نسبت به گروه کنترل - سالم، به صورت معنی دار کاهش یافت (به ترتیب با 001/0=p و 0/009=p)، در حالی که محتوای این دو پروتئین، پس از تمرین افزایش معنیدار پیدا کرد (به ترتیب با 01/0= p و 0/001=p). در سطح بافت قلبی، ضخامت و طول میوسیتهای قلبی بر اثر دیابت افزایش معنیدار نشان داد (0/001=p)؛ اما پس از HIIT، هایپرتروفی پاتولوژیک ایجاد شده به صورت معنیدار کاهش پیدا کرد (به ترتیب با 0/02=p و 0/01=p). نتیجه گیری: هر چند اجرای HIIT تغییری مبنی بر کاهش محتوای پروتئین FOXO3 ایجاد نکرد، توانست محتوای پروتئین های PI3K و AKT را افزایش داده و به طور مطلوب، هایپرتروفی پاتولوژیک ایجاد شده بر اثر دیابت را کنترل کند.
حسن نقی زاده؛ فائزه حیدری
چکیده
زمینه و هدف: تاثیر تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) همراه با مصرف کورکومین بر شاخصهای التهابی در افراد با سندرم متابولیک هنوز به طور دقیق مشخص نیست. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر تعاملی 12 هفته HIIT همراه با مصرف کورکومین بر سطوح پلاسمایی اینترلوکین-6 (IL-6)، عامل نکروز دهنده تومور-آلفا (TNF آلفا) و پروتئین واکنشگر C (CRP) در مردان مبتلا به دیابت ...
بیشتر
زمینه و هدف: تاثیر تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) همراه با مصرف کورکومین بر شاخصهای التهابی در افراد با سندرم متابولیک هنوز به طور دقیق مشخص نیست. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر تعاملی 12 هفته HIIT همراه با مصرف کورکومین بر سطوح پلاسمایی اینترلوکین-6 (IL-6)، عامل نکروز دهنده تومور-آلفا (TNF آلفا) و پروتئین واکنشگر C (CRP) در مردان مبتلا به دیابت نوع دو با چربی خون بالا بود. روش تحقیق: بدین منظور، 60 مرد مبتلا به دیابت نوع دو با چربی خون بالا (شاخص توده بدن 51/1±31/09 کیلوگرم/مترمربع) به صورت تصادفی در چهار گروه 15 نفره شامل گروه HIIT، HIIT+ مصرف کورکومین، مصرف کورکومین، و کنترل-دارونما قرار گرفتند. مداخله HIIT و مصرف 2100 میلیگرم کورکومین سه نوبت در روز، به مدت 12 هفته انجام شد. نمونهگیری با فاصله زمانی 24 ساعت در پیش آزمون و 48 ساعت پس از آخرین جلسه صورت گرفت. شاخص های IL-6، TNF آلفا و CRP به روش الایزا سنجش شدند. نتایج با استفاده از روش تحلیل کوواریانس دو راهه و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معنیداری 0/05>p استخراج گردید. یافتهها: بیشترین تغییرات معنیدار در شاخص توده بدن با 78/5 درصد کاهش (0001/0=p)، چربی بدن با 20/62 درصد کاهش (0/002=p) و حداکثر اکسیژن مصرفی با 11/74 درصد افزایش (0/04=p) در گروه HIIT + مصرف کورکومین مشاهده شد. اثر تعاملی HIIT و مصرف کورکومین سبب کاهش معنیدار TNF آلفا (0/01=p)، IL-6 (p=0/01) و CRP (p=0/02) شد. اثر اصلی HIIT به طور معنیداری TNF آلفا (0/01=p)، IL-6 (p=0/02) و CRP (p=0/03) را کاهش داد و کورکومین باعث کاهش معنیدار TNF آلفا (04/0=p)، IL-6 (0/03=p) و CRP (0/03=p) گردید. بیشترین کاهش معنیداری از پیش آزمون تا پس آزمون در TNF آلفا (87/7 درصد، 0/0001=p)، IL-6 (23/09 درصد، 0/0001=p) و CRP (53/75 درصد، 0/0001=p) در گروه HIIT + مصرف کورکومین مشاهده شد. نتیجهگیری: مداخله HIIT همراه با مصرف کورکومین در مقایسه با اثر هر کدام به تنهایی، باعث بهبودی بیشتر در نشانگرهای التهابی مردان مبتلا به دیابت نوع دو با چربی خون بالا میشود.
الما تبری؛ حمید محبی
چکیده
زمینه و هدف: بخوبی مشخص شده است که عامل نسخه برداری A میتوکندری (TFAM) و عامل تنفسی هسته ای-1 (NRF-1) تنطیم کننده های کلیدی بایوژنز میتوکندری و فسفوریلاسیون اکسیداتیو هستند. این مطالعه اثر 12 هفته تمرینات تناوبی با شدت بالا (HIIT) و متوسط (MIIT) را بر مولکول های تنظیمی بایوژنز میتوکندری (TFAM و NRF-1) عضله اسکلتی رت های نر دیابتی نوع دو بررسی کرد. ...
بیشتر
زمینه و هدف: بخوبی مشخص شده است که عامل نسخه برداری A میتوکندری (TFAM) و عامل تنفسی هسته ای-1 (NRF-1) تنطیم کننده های کلیدی بایوژنز میتوکندری و فسفوریلاسیون اکسیداتیو هستند. این مطالعه اثر 12 هفته تمرینات تناوبی با شدت بالا (HIIT) و متوسط (MIIT) را بر مولکول های تنظیمی بایوژنز میتوکندری (TFAM و NRF-1) عضله اسکلتی رت های نر دیابتی نوع دو بررسی کرد. روش تحقیق: تعداد 40 سر رت نر (سن: 8 هفته، وزن: 20±180 گرم) به دو گروه رژیم غذای پر چرب (HFD) شامل 32 سر و رژیم غذای استاندارد (C) شامل 8 سر تقسیم شدند. پس از القاء دیابت نوع دو از طریق استروپتوزوتوسین در رت های چاق، 8 سر رت دیابتی (D) و 8 سر رت گروه C کشته شدند و 24 سر رت باقیمانده به طور تصادفی به سه گروه کنترل دیابتی (DC)، گروهMIIT ، و گروه HIIT تقسیم گردیدند. برنامه MIIT شامل 13 وهله فعالیت 4 دقیقهای با شدت 70-65 درصد VO2max و برنامه HIIT شامل اجرای 10 وهله فعالیت 4 دقیقهای با شدت 90-85 درصد VO2max با دورههای استراحتی فعال دو دقیقهای بودند که به مدت 12 هفته با تکرار 5 جلسه در هفته، به اجرا در آمدند. از روش وسترن بلات برای اندازه گیری مقادیر پروتئین های TFAM و NRF1 و از آزمون های پارامتریک و ناپارامتریک برای تحلیل داده ها در سطح معنی داری 05/0≥p استفاده شد. یافتهها: سطوح پروتئینی TFAM و NRF1 پس از القاء دیابت نسبت به گروه C به طور معنی داری کاهش یافت (01/0>p). هر دو برنامه HIIT و MIIT منجر به افزایش غیر معنی دار سطوح پروتئینی NRF-1 نسبت به گروه DC شدند (05/0<p)؛ ضمن آن که HIIT بر TFAM اثر معنی داری نداشت (05/0<p). نتیجهگیری: به نظر میرسد برنامه های HIIT و MIIT منجر به بهبود تنفس میتوکندریایی می شوند، اما اثری بر بایوژنز میتوکندری ندارند؛ با این وجود بررسی های بیشتر در این زمینه ضروری است.
مهدیه علیزاده؛ محمدرضا اسد؛ سعید نقیبی
چکیده
زمینه و هدف: دیابت یکی از معضلات سلامتی در تمامی جوامع محسوب می شود و مداخله ورزشی از جمله رویکردهای بهبود وضعیت افراد دیابتی تلقی میگردد. هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر تمرین استقامتی بر بیان ژن امنتین-۱ بافت چربی احشایی در موشهای نر دیابتی نژاد ویستار بود. روش تحقیق: از بین 19 سر رت نر نژاد ویستار، به صورت تصادفی ۶ سر رت به عنوان ...
بیشتر
زمینه و هدف: دیابت یکی از معضلات سلامتی در تمامی جوامع محسوب می شود و مداخله ورزشی از جمله رویکردهای بهبود وضعیت افراد دیابتی تلقی میگردد. هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر تمرین استقامتی بر بیان ژن امنتین-۱ بافت چربی احشایی در موشهای نر دیابتی نژاد ویستار بود. روش تحقیق: از بین 19 سر رت نر نژاد ویستار، به صورت تصادفی ۶ سر رت به عنوان گروه کنترل پایه انتخاب شدند. دیابت بر رت های باقی مانده از طریق رژیم غذایی پر چرب و تزریق درون صفاقی استرپتوزوتوسین القا گردید. سپس رت ها به طور تصادفی به دو گروه دیابتی تمرین استقامتی (6 سر) و کنترل دیابتی (7 سر) تقسیم شدند. تمرین استقامتی شامل دویدن روی نوارگردان با سرعت 50 تا 70 درصد VO2max و با رعایت اصل اضافه بار 5 روز در هفته به مدت 8 هفته انجام گرفت. پس از پایان ۸ هفته تمرین، از طریق استخراج بافت چربی احشایی، نمونه ها جمعآوری گردید. اندازه گیری بیان ژن امنتین -1 با روش RT-PCR انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS از طریق آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنی داری 0/05>p انجام گرفت. یافته ها: تفاوت معنی داری در وزن موش ها در حالت پایه و پس از 8 هفته تمرین استقامتی وجود نداشت (0/05<p). اما 8 هفته تمرین استقامتی تداومی در رت های دیابتی شده باعث افزایش معنیدار بیان ژن امنتین-۱ بافت چربی احشایی شد (0/001<p). نتیجه گیری: با توجه به تاثیر تمرین استقامتی بر افزایش بیان ژن امنتین -1 و نقش این عامل در فعال نمودن مسیر AKT و افزایش برداشت گلوکز توسط بافت چربی، احتمال میرود افزایش بیان این آدیپوکاین نقش مهمی در کاهش قند خون بیماران دیابتی داشته باشد.