حامد اسماعیلی؛ مهرداد عنبریان
چکیده
چکیده زمینه و هدف: خستگی ناشی از دویدن با تغییراتی در مکانیک دویدن همراه است. هدف از مطالعه حاضر تعیین اثر خستگی ناشی از دویدن روی فعالیت برخی از عضلات اندام تحتانی در مرحله اتکای دویدن بود. روش تحقیق: تعداد 20 نفر دونده مرد در این مطالعه شرکت کردند. آزمودنیها قبل و پس از اجرای پروتکل خستگی، 6 بار مسیر 14 متری را دویدند. فعالیت الکترومیوگرافی ...
بیشتر
چکیده زمینه و هدف: خستگی ناشی از دویدن با تغییراتی در مکانیک دویدن همراه است. هدف از مطالعه حاضر تعیین اثر خستگی ناشی از دویدن روی فعالیت برخی از عضلات اندام تحتانی در مرحله اتکای دویدن بود. روش تحقیق: تعداد 20 نفر دونده مرد در این مطالعه شرکت کردند. آزمودنیها قبل و پس از اجرای پروتکل خستگی، 6 بار مسیر 14 متری را دویدند. فعالیت الکترومیوگرافی سطحی عضلات درشتنئی قدامی، دوقلوی داخلی، دوقلوی خارجی، نعلی، پهن خارجی و دوسررانی آزمودنیها قبل و پس از اجرای پروتکل خستگی ثبت شد. درصد فعالیت عضلات، شاخص همانقباضی و زمان رسیدن به حداکثر فعالیت عضلات، در مرحله اتکاء دویدن ارزیابی شدند. داده ها با استفاده از آزمون t وابسته در سطح معنی داری 0/05 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: پس از خستگی در مرحله جذب، فعالیت عضلات دوقلوی داخلی (0/02=p) و دو سررانی (0/02=p) و شاخص هم انقباضی بین عضلات پهن خارجی و دوسر رانی (0/02=p)، پهن خارجی و دوقلوی خارجی (0/001=p) و درشت نئی قدامی و دوقلوی داخلی (0/01=p)؛ کاهش پیدا کرد. در مرحله تولید پس از خستگی، فعالیت عضله درشتنئی قدامی کاهش (0/001=p) و فعالیت عضله دوقلوی داخلی (0/01=p) افزایش پیدا کرد. در این مرحله، همانقباضی عضلات درشت نئی قدامی و دوقلوی داخلی (0/0001=p) و درشتنئی قدامی و نعلی (0/005=p) پس از خستگی کاهش یافت. در مرحله پیشفعالیت، خستگی باعث افزایش فعالیت عضلات درشت نئی قدامی (0/01=p) و دوسر رانی (0/001=p) شد. همچنین خستگی باعث افزایش زمان رسیدن به حداکثر فعالیت عضلات دو سررانی، دوقلوی داخلی و دوقلوی خارجی گردید (0/001=p). نتیجهگیری: خستگی سبب ایجاد تغییراتی در مکانیزم زمان بندی عضلانی هنگام دویدن شد که احتمالاً نتیجه تلاش سیستم عصبی بدن برای کاهش خطر ابتلاء به آسیبهای وارد بر بدن است. از این رو، توجه به زمان بندی حداکثر فعالیت عضلات در دوندگان مبتدی به منظور پیشگیری از آسیب، پیشنهاد می شود.
آسیه میرزا آقاجانی؛ حسن علی خانی؛ زهرا حجتی؛ علی قرائت
چکیده
چکیده زمینه و هدف: از آنجا که استفاده از تمرینات تناوبی موجب تاثیر بیشتر بر عملکرد هوازی می شود؛ در پژوهش حاضر به مقایسه اثر دو نوع تمرین تداومی و تناوبی شدید بر عملکرد هوازی قایقرانان نخبه پرداخته شد. روش تحقیق: از بین 60 قایقران حاضر در مسابقات قهرمان کشوری سال 1394، تعداد 18 قایقران مرد دعوت شده به اردوی تیم ملی روئینگ، به صورت تصادفی ...
بیشتر
چکیده زمینه و هدف: از آنجا که استفاده از تمرینات تناوبی موجب تاثیر بیشتر بر عملکرد هوازی می شود؛ در پژوهش حاضر به مقایسه اثر دو نوع تمرین تداومی و تناوبی شدید بر عملکرد هوازی قایقرانان نخبه پرداخته شد. روش تحقیق: از بین 60 قایقران حاضر در مسابقات قهرمان کشوری سال 1394، تعداد 18 قایقران مرد دعوت شده به اردوی تیم ملی روئینگ، به صورت تصادفی به دو گروه تمرینی تداومی و تناوبی شدید تقسیم شدند. از ارگومتر قایقرانی و دستگاه تجزیه و تحلیل گازهای تنفسی استفاده شد و همزمان، متغیرهای فیزیولوژیک عملکرد هوازی شامل حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2max)، حداقل سرعت رسیدن به حداکثر اکسیژن مصرفی (VVo2max ) و زمان رسیدن به واماندگی (Tmax) اندازه گیری شدند. تمرین تداومی 3 هفته، 10 جلسه پارو زدن در مسافت 10 کیلومتر با شدت70 الی 75 درصد حداکثر ضربان قلب بود. 80 درصد تمرین تناوبی شدید مشابه گروه تداومی بود، اما 20 درصد دیگر به شکل 6 دور پارو زدن یک دقیقه ای با 100 درصد (VVo2max ) و با افزایش یک دور در هر هفته اجرا شد. آزمون t وابسته و مستقل به ترتیب برای مقایسه درون گروهی و بین گروهی در سطح 0/05>p به کار گرفته شد. یافته ها: در گروه تداومی و تناوبی شدید، افزایش معنی دار VO2max (به ترتیب 0/01=p و 0/001=p) و VVo2max (0/02=p و 0/004=p) مشاهده شد؛ اما شاخص زمان واماندگی (Tmax)، فقط در گروه تناوبی شدید افزایش معنی دار داشت (0/001=p). نتایج آزمون t مستقل برای مقایسه دو گروه در شاخص VO2max (p=0/52)، VVo2max (p=0/42) و Tmax (p=0/14)، تفاوت معنی داری را نشان نداد. نتیجه گیری: هر دو نوع تمرین شاخص های VO2max و VVo2max را بهبود بخشیدند، اما میزان بهبودی پس از تمرین تناوبی به طور غیر معنی دار بیشتر بود؛ با اختصاص تنها 20 درصد جلسات تمرین به تمرینات تناوبی شدید، اظهار نظر قطعی به مطالعه بیشتر موکول می گردد.
سمانه ابراهیم پور؛ خدیجه ایران دوست
چکیده
چکیده زمینه و هدف: گرلین هورمونی است که در تنظیم انرژی و چاقی نقش دارد و اتخاذ تدابیری برای تنظیم آن، از اهمیت بسزایی برخوردار است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر مصرف مکمل امگا 3 و تمرین هوازی بر میزان گرلین پلاسمایی و میزان اشتها در زنان چاق میباشد. روش تحقیق: از بین زنان سالم چاق (BMI≥30) شهر لاهیجان، تعداد 60 نفر داوطلب از مراجعه کنندگان ...
بیشتر
چکیده زمینه و هدف: گرلین هورمونی است که در تنظیم انرژی و چاقی نقش دارد و اتخاذ تدابیری برای تنظیم آن، از اهمیت بسزایی برخوردار است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر مصرف مکمل امگا 3 و تمرین هوازی بر میزان گرلین پلاسمایی و میزان اشتها در زنان چاق میباشد. روش تحقیق: از بین زنان سالم چاق (BMI≥30) شهر لاهیجان، تعداد 60 نفر داوطلب از مراجعه کنندگان به باشگاه های ورزشی سطح شهر در محدوده سنی 35 تا 45 سال، انتخاب شدند و سپس به طور تصادفی در چهار گروه تمرین، تمرین+ مکمل، مکمل و کنترل قرار گرفتند. آزمودنی های گروه های تمرین + مکمل و تمرین، 12 هفته برنامه تمرینی هوازی را اجرا نمودند. همچنین گروه های تمرین+ مکمل و مکمل، روزانه 2 عدد کپسول یک گرمی امگا 3 استفاده نمودند. برنامه تمرینات هوازی شامل 12 هفته و هر هفته 4 جلسه بود که با شدت 55 تا 65 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره به اجرا درآمد. ویژگی های آنتروپومتریک و سطوح گرلین پلاسمایی و میزان اشتها، 48 ساعت قبل از برنامه تمرینی و 48 ساعت پس از پایان آخرین جلسه تمرینی در مرحله لوتئالی آزمودنی ها اندازه گیری شدند. از آزمونهای آماری t وابسته، تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی برای تحلیل دادهها در سطح معنیداری 0/05 استفاده شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که میزان گرلین و اشتها در گروه های تمرین و مکمل+ تمرین، افزایش معنی داری پیدا کرد (0/0001=p)؛ در حالیکه در گروه مکمل و کنترل تغییرات معنی داری مشاهده نشد (0/05<p). نتیجه گیری: به نظر میرسد که مکمل یاری امگا 3 به تنهایی بر میزان گرلین و اشتها تاثیر معنی داریندارد و تغییرات مشاهده شده بیشتر بر اثر تمرینات هوازی ایجاد شده است؛ این به معنای توجه به انجام فعالیتهای ورزشی هوازی برای تغییر و تعدیل اشتها و گرلین پلاسما در زنان چاق می باشد.
بهلول قربانیان؛ آقاعلی قاسم نیان
چکیده
زمینه و هدف: سایتوکاین های پیش التهابیعامل نکروز توموری آلفا (TNF-α) و ضد التهابی اینترلوکین-10 (IL-10) به ترتیب نقش مهمی در ایجاد و جلوگیری از التهاب سیستمیک و بروز بیماری های ناشی از چاقی از جمله بیماری عروق کرونر (CAD) دارند. هدف این مطالعه بررسی تاثیر هشت هفته تمرین استقامتی تناوبی ترکیبی بر مقادیر پلاسمایی TNF-α، IL-10، مقاومت انسولینی ...
بیشتر
زمینه و هدف: سایتوکاین های پیش التهابیعامل نکروز توموری آلفا (TNF-α) و ضد التهابی اینترلوکین-10 (IL-10) به ترتیب نقش مهمی در ایجاد و جلوگیری از التهاب سیستمیک و بروز بیماری های ناشی از چاقی از جمله بیماری عروق کرونر (CAD) دارند. هدف این مطالعه بررسی تاثیر هشت هفته تمرین استقامتی تناوبی ترکیبی بر مقادیر پلاسمایی TNF-α، IL-10، مقاومت انسولینی و نیمرخ چربی در نوجوانان پسر دارای اضافه وزن و چاق بود. روش تحقیق: در این مطالعه نیمه تجربی 28 آزمودنی (سن 1/89±16/93 سال، وزن 9/98±88/07 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 2/55±28/35 کیلوگرم بر مترمربع) به طور تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه تجربی (13 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. پروتکل تمرین به مدت 8 هفته، 4 روز در هفته، 70 دقیقه در هر جلسه اجرا شد. نمونه های خونی قبل و بعد تمرین جهت ارزیابی متغیرهای مورد نظر گرفته شد. سطوح پلاسمائی TNF-α وIL-10 با استفاده روش الایزای ساندویچی با کیت های تجاری اندازه گیری شدند. دادهها با آزمون آماری t مستقل و ضریب همبستگی پیرسون در سطح معنی داری pیافته ها: نتایج نشان داد بعد از مداخله تمرین مقادیر پلاسمائی TNF-α و IL-10 گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل تغییر معنی دار نداشت (به ترتیب 0/32= p و 0/53= p ) اما مقادیر متغیرهای شاخص مقاومت انسولینی، تری گلسیرید، کلسترول تام، نسبت لیپوپروتئین کم چگال به لیپوپروتئین پرچگال، نسبت کلسترول تام به لیپوپروتئین پرچگال، درصد چربی بدن، شاخص توده بدنی و اندازه دور کمر در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل در اثر تمرین، کاهش معنی دار و حداکثر اکسیژن مصرفی، افزایش معنی داری داشت p<0.05)). نتیجهگیری: به نظر می رسد تمرین استقامتی تناوبی ترکیبی به مدت 8 هفته برای کنترل وزن، کاهش چربی های خون و بهبود آمادگی هوازی مناسب است، اما پتانسیل ایجاد تغییرات مطلوب در سایتوکاین هایی مثل TNF-α و IL-10 را ندارد. احتمالاً انجام این تمرینات با شدت و حجم بالا کارساز خواهد بود؛ موضوعی که نیاز به مطالعات بیشتر دارد.
هدی عبدی حمزه کلایی؛ عباسعلی گائینی؛ محمدرضا کردی؛ ولی اله دبیدی روشن
چکیده
زمینه و هدف: بسیاری از مطالعات گذشته آثار کوتاه مدت مواد ممنوعه نیروزا را تائید کردند، با این حال آثار درازمدت مصرف این مواد بر دستگاههای مختلف بدن، به ویژه دستگاه قلبی عروقی نامشخص است. هدف پژوهش حاضر، مطالعه آثار دراز مدت قلبی عروقی ناشی از استروئیدهای آنابولیک -آندروژنیک در مصرفکنندگان پیشکسوت درگیر در ورزشهای قدرتی ...
بیشتر
زمینه و هدف: بسیاری از مطالعات گذشته آثار کوتاه مدت مواد ممنوعه نیروزا را تائید کردند، با این حال آثار درازمدت مصرف این مواد بر دستگاههای مختلف بدن، به ویژه دستگاه قلبی عروقی نامشخص است. هدف پژوهش حاضر، مطالعه آثار دراز مدت قلبی عروقی ناشی از استروئیدهای آنابولیک -آندروژنیک در مصرفکنندگان پیشکسوت درگیر در ورزشهای قدرتی بود. روش تحقیق: 23 شرکتکننده مرد به سه گروه اندامپرور پیشکسوت (8 نفر)، اندام پرور جوان در حال مصرف استروئیدهای آنابولیک -آندروژنیک (8 نفر) و کنترل (7 نفر) تقسیم شدند. ترکیب بدنی شرکتکنندگان و نیز پاسخ شاخصهای همودینامیکی مرتبط با استرس قلبی- عروقی از قبیل فشار خون سیستولی و دیاستولی، حاصلضرب دوگانه، میانگین فشار سرخرگی و ضربان قلب، قبل و پس از فعالیت ورزشی درماندهساز روی تردمیل اندازهگیری شد. یافته ها: روش تحلیل واریانس یک سویه در تغییرات شاخصهای مورد نظر پس از فعالیت نسبت به قبل، بین گروه پیشکسوت و گروه کنترل تفاوت معنی داری نشان نداد (0/05<p). با وجود این، ضربان قلب (0/001=p)، فشارخون دیاستولی (پیشکسوت- جوان، 0/002=p؛ کنترل- جوان، 0/01=p) و حاصلضرب دوگانه (کنترل- جوان، 0/05=p؛ پیشکسوت- جوان، 0/04=p) پس از فعالیت نسبت به قبل آن، بهطور معنداری در گروه جوان در حال مصرف بالاتر از گروه پیشکسوت و کنترل بود. نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر موید برگشتپذیر بودن عملکرد همودینامیکی قلب و عروق متعاقب قطع مصرف بلند مدت مواد استروئیدهای آنابولیک اندروژنیک میباشد؛ هر چند مطالعه بیشتر برای تائید این یافته ها ضروری است.
عباس معمارباشی؛ حیدر جودت؛ معرفت سیاه کوهیان
چکیده
زمینه و هدف: رشته بدن سازی بیش از دیگر ورزش ها، نیازمند تغذیه صحیح و علمی میباشد. هدف از این تحقیق، طراحی و ارزیابی رژیم غذایی رایانهای و بررسی تأثیر آن بر برخی از ویژگیهای پیکرسنجی و عملکردی ورزشکاران رشته بدن سازی بود. روش تحقیق: در این تحقیق نیمه تجربی، تعداد 7 دانشجوی بدنساز به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ...
بیشتر
زمینه و هدف: رشته بدن سازی بیش از دیگر ورزش ها، نیازمند تغذیه صحیح و علمی میباشد. هدف از این تحقیق، طراحی و ارزیابی رژیم غذایی رایانهای و بررسی تأثیر آن بر برخی از ویژگیهای پیکرسنجی و عملکردی ورزشکاران رشته بدن سازی بود. روش تحقیق: در این تحقیق نیمه تجربی، تعداد 7 دانشجوی بدنساز به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. رژیم غذایی معمولی آزمودنیها به مدت یک هفته با نرم افزار تغذیه و رژیمدرمانی، از نظر انرژی و ترکیبات مغذی تجزیه و تحلیل شد. سپس رژیم غذایی بر اساس نیاز آزمودنیها و نیازمندیهای فعالیت ورزشی (65- 55 % کربوهیدرات، 25-20% چربی و 20-18% پروتئین) به کمک نرم افزار برای یک هفته طراحی شد و توسط آزمودنیها اجرا گردید. در دو مرحله پیش و پس آزمون، شاخصهای وزن، درصد چربی، محیط اندام ها (دور سینه، کمر، باسن، بازو، ران و مچ دست)، میزان اوره و کراتینین ادرار، ، نیروی ایزومتریک پنجه دست، نیروی لیفت کمر و پاها و آزمونهای پرش طول ایستاده، پرش عمودی، پرس سینه، یک تکرار بیشینه پا ، دراز نشست و بارفیکس و با روش های استاندارد بعمل آمد و رژیم غذایی روزانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. آزمودنیها در طول هر دو مرحله، 3 جلسه در هفته تمرین با وزنه داشتند. برای بررسی تاثیر برنامه غذایی از آزمون t همبسته و همچنین برای بررسی رابطه بین متغیرها، از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد و سطح معنی داری 0/05<p منظور گردید. یافتهها: افزایش معنیداری در مقادیر دور بازو، دور ران، نیروی پنجه دست و عضلات کمر و پاها، و نتایج آزمونهای پرش طول ایستاده، پرش عمودی، پرس سینه، یک تکرار بیشینه پا، درازونشست، بارفیکس و نیز کاهش معنیداری در درصد چربی و دور سینه وجود داشت (0/05<p). نتیجهگیری: اتخاذ یک هفته رژیم غذایی متعادل از نظر انرژی و درشت مغذیها، متناسب با نیازهای فردی و ورزشی و همراه با تمرینات مناسب؛ حتی بدون استفاده از مکملها، میتواند موجب بهبود ترکیب بدنی، مشخصههای پیکری و عملکرد ورزشکاران رشته بدنسازی شود.
محبوبه عجم زیبد؛ حسین طاهری چادرنشین؛ سید حسین ابطحی ایوری
چکیده
زمینه و هدف: مطالعات نتایج متناقضی را پیرامون اثر حاد تمرین ورزشی بر شاخصهای التهابی، آسیب اکسایشی و آسیب عضلانی مطرح ساختهاند. از این رو، هدف مطالعه حاضر بررسی اثر حاد فعالیت مقاومتی شدید بر سطوح سرمی عامل نکروز دهنده تومور آلفا (TNF-α) به عنوان شاخص التهابی، مالون دی آلدهید (MDA) به عنوان شاخص فشار اکسایشی، و لاکتات دهیدروژناز ...
بیشتر
زمینه و هدف: مطالعات نتایج متناقضی را پیرامون اثر حاد تمرین ورزشی بر شاخصهای التهابی، آسیب اکسایشی و آسیب عضلانی مطرح ساختهاند. از این رو، هدف مطالعه حاضر بررسی اثر حاد فعالیت مقاومتی شدید بر سطوح سرمی عامل نکروز دهنده تومور آلفا (TNF-α) به عنوان شاخص التهابی، مالون دی آلدهید (MDA) به عنوان شاخص فشار اکسایشی، و لاکتات دهیدروژناز (LDH) و کراتین کیناز (CK) به عنوان دو شاخص آسیب عضلانی بود. روش تحقیق: بدین منظور 20 زن سالم غیرفعال (میانگین سن 1/56±21/55 سال و شاخص توده بدنی 3/26±21/68 کیلوگرم بر متر مربع) به طور تصادفی به دو گروه فعالیت مقاومتی شدید و کنترل تقسیم شدند. آزمودنیها فعالیت مقاومتی حاد را با شدت 85 درصد یک تکرار بیشینه در 8 ایستگاه (پرس سینه، پرس پا، قایقی نشسته، پرس بالای سر، باز کردن زانو، باز کردن بازو، خم کردن بازو و بلند کردن پاشنه) در 3 نوبت انجام دادند. قبل و بلافاصله بعد از فعالیت مقاومتی، نمونههای خونی جمع آوری شدند. با استفاده از کیتهای تجاری متغیرهای MDA و TNF-α به روش الایزا اندازهگیری شدند و سطوح LDH و CK به روش فتومتریک مورد سنجش قرار گرفتند. از آزمون tوابسته و مستقل به ترتیب برای مقایسه درون گروهی و بین گروهی متغیرهای وابسته در سطح (0/05>p) استفاده شد. یافتهها: یک جلسه فعالیت مقاومتی شدید موجب افزایش معنیدار (0/001=p) سطوح سرمی TNF-α و MDA شد. همچنین، سطوح سرمی شاخصهای آسیب عضلانی LDH (p=0/03) و CK(p=0/001) متعاقب فعالیت مقاومتی حاد به طور معنیداری افزایش یافت. نتیجه گیری: یک جلسه فعالیت مقاومتی شدید با آسیب اکسایشی و عضلانی در زنان غیرفعال همراه است و اتخاذ تدابیر تمرینی و تغذیهای هنگام اجرای این نوع تمرینات، ضروری به نظر میرسد.
اعظم بهراد؛ رویا عسکری؛ محمدرضا حامدی نیا
چکیده
زمینه و هدف: در مطالعه حاضر تأثیر دو شیوه تمرینی استقامتی تناوبی شدید و مقاومتی دایرهای بر عملکرد ریوی و ترکیب بدن در دختران دارای اضافه وزن بررسی شد. روش تحقیق: از بین دختران داوطلب واجد شرایط 45 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه تمرین مقاومتی دایرهای، تناوبی شدید و کنترل جای گرفتند. گروههای تمرینی 8 هفته، هفتهای 3 جلسه به ...
بیشتر
زمینه و هدف: در مطالعه حاضر تأثیر دو شیوه تمرینی استقامتی تناوبی شدید و مقاومتی دایرهای بر عملکرد ریوی و ترکیب بدن در دختران دارای اضافه وزن بررسی شد. روش تحقیق: از بین دختران داوطلب واجد شرایط 45 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه تمرین مقاومتی دایرهای، تناوبی شدید و کنترل جای گرفتند. گروههای تمرینی 8 هفته، هفتهای 3 جلسه به تمرین پرداختند. تمرین مقاومتی در 7 ایستگاه، 2 نوبت، 15-8 تکرار و شدت 85-65 درصد یک تکرار بیشینه و تمرین تناوبی به صورت دویدنهای 2 دقیقهای با شدت 95-85 درصد ضربان قلب بیشینه، 11-8 تکرار و استراحت فعال (40-30 درصد ضربان قلب بیشینه) اجرا گردید. قبل و بعد از دوره تمرینی، شاخصهای تنفسی، ترکیب بدن، قدرت و استقامت عضلانی و حداکثر اکسیژن مصرفی اندازهگیری شدند. نتایج با آزمونهای تحلیل واریانس یکسویه، تعقیبی LSD و t وابسته استخراج گردید و سطح معنیداری 0/05>p در نظر گرفته شد. یافتهها: بین تأثیر دو نوع تمرین بر بازدم با فشار در اولین ثانیه (FEV1) ، ظرفیت حیاتی با فشار (FVC)، نسبت بازدم با فشار در ثانیه اول بر ظرفیت حیاتی با فشار (FEV1/FVC) و جریان بازدمی 75- 25 درصد (FEF 25- 75%)، وزن، شاخص توده بدن و محیط کمر به لگن؛ تفاوت معنیداری وجود نداشت (0/05<p)؛ اما FVC در گروهتمرین مقاومتی نسبت به حالت پایه بهبود یافت (0/03=p). توده بدون چربی تنها در گروه مقاومتی افزایش معنیداری داشت (0/03=p)، اما درصد چربی در دو گروه تمرین مقاومتی و تناوبی (به ترتیب با 0/008=p و 0/01=p) کاهش معنیداری پیدا کرد. نتیجهگیری: انجام یک دوره تمرینات تناوبی شدید یا مقاومتی دایرهای تأثیر معنیداری بر اغلب شاخصهای تنفسی پویا نداشتند؛ اما به نظر میرسد تمرین مقاومتی به بهبود بیشتری در FVC و ترکیب بدنی شرکتکنندگان منجر می شود.
الناز دیزجی؛ حیدر صادقی؛ رغد معمار
چکیده
زمینه و هدف: کنترل پاسچر در اکثر ورزشها بهویژه کاراته، اهمیت به سزایی دارد. به نظر میرسد سابقه فعالیت در ورزش کاراته روی شاخص هایی نظیر تعادل بین دو اندام تحتانی تأثیرگذار است. هدف پژوهش حاضر مقایسه کنترل پاسچر پای برتر و غیر برتر زنان کاتاکا و کومیتهکای تیمملی کاراته تحت شرایط مختلف حسی بود. روش تحقیق: 12 کومیتهکا و 8 کاتاکای ...
بیشتر
زمینه و هدف: کنترل پاسچر در اکثر ورزشها بهویژه کاراته، اهمیت به سزایی دارد. به نظر میرسد سابقه فعالیت در ورزش کاراته روی شاخص هایی نظیر تعادل بین دو اندام تحتانی تأثیرگذار است. هدف پژوهش حاضر مقایسه کنترل پاسچر پای برتر و غیر برتر زنان کاتاکا و کومیتهکای تیمملی کاراته تحت شرایط مختلف حسی بود. روش تحقیق: 12 کومیتهکا و 8 کاتاکای عضو تیمملی کاراته بانوان در سال 1392 به عنوان آزمودنی انتخاب شدند. قوس کف پای آزمودنیها حین راهرفتن با پای برهنه روی پلت فورم ایمد و نوسانات پاسچر با دستگاه تعادل سنج بایودکس حین ایستادن تک پا با چشمان باز و بسته در سطح پایدار و ناپایدار ،سنجیده شد. آزمون تحلیل واریانس با اندازههای مکرر برای مقایسه متغیرها استفاده گردید و سطح معنی دار 0/05 منظور گردید. یافتهها: زمانی که نوسانات پاسچر با چشم باز بررسی شد، تفاوت معنی داری بین پای برتر و غیر برتر مشاهده نشد (0/05<p )؛ اما وقتی بینایی حذف گردید، شاخصهای پایداری کلی (0/02=p) و داخلی- خارجی (0/03=p) در سطح ناپایدار تفاوت معنی دار داشتند. به علاوه، بین دو گروه در هیچکدام از شرایط حسی تفاوت معنی داری (0/05<p ) مشاهده نشد. نتیجه گیری: به نظر میرسد ملاک قرار دادن تعادل برای انتخاب رشته کاتا و کومیته، چندان مناسب نیست؛ زیرا در سطح بالای عملکردی، تفاوتی بین افراد کاتاکا و کومیتهکا وجود ندارد. همچنین ممکن است برتری یک پا و به طبع آن استفاده نابرابر از پاها روی تعادل تاثیر بگذارد به طوری که احتمالاً تعادل بهتر کاراتهکاران روی پای غیر برتر به علت بهبود حس عمقی این پا است. در نهایت، احتمالا بین سازگاری منفی دستگاه عضلانی- اسکلتی با الگوهای تکراری مهارت در ورزشکاران رابطه وجود دارد و این موضوع مستلزم پرکردن خلا موجود در زمینه شناخت، پیشگیری و درمان این پدیده می باشد.
اکبر رحیمی؛ رامین بلوچی؛ رسول اسلامی؛ مهدی شاهرخی
چکیده
زمینه و هدف: افتادن یک مشکل بهداشتی بزرگ برای سالمندان است که اثرات قابل توجهی بر سلامت و کیفیت زندگی آن ها دارد، اما احتمالاً از طریق توسعه قدرت عضلانی، قابل پیشگیری است.هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه بین قدرت عضلات پشت و تعادل پویا و ترس از سقوط در سالمندان بود. روش تحقیق: 68 سالمند زن و مرد با میانگین سنی 5/43±70 سال، قد 8/95± 157/29 سانتی ...
بیشتر
زمینه و هدف: افتادن یک مشکل بهداشتی بزرگ برای سالمندان است که اثرات قابل توجهی بر سلامت و کیفیت زندگی آن ها دارد، اما احتمالاً از طریق توسعه قدرت عضلانی، قابل پیشگیری است.هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه بین قدرت عضلات پشت و تعادل پویا و ترس از سقوط در سالمندان بود. روش تحقیق: 68 سالمند زن و مرد با میانگین سنی 5/43±70 سال، قد 8/95± 157/29 سانتی متر، و میانگین وزنی 9/63 ± 70/46 کیلوگرم؛ به صورت تصادفی از بین افراد داوطلب عضو کانون جهاندیدگان شیراز انتخاب شدند. برای اندازه گیری قدرت عضلات بازکننده ستون فقرات از دینامومتر، تعادل پویا از سیستم ثباتی بایودکس و ترس از سقوط از پرسشنامه تعدیل شده مقیاس کارآمدی افتادن استفاده شد. روش تحقیق حاضر از نوع تجربی و علی رابطهای بود و برای استخراج نتایج از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد و سطح معنی داری 0/05>p در نظر گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین قدرت عضلات پشت با تعادل پویا در سطح قدامی- خلفی همبستگی منفی معنی دار وجود دارد (0/0001=p)، در حالی که بین قدرت عضلات پشت با تعادل پویا در سطح داخلی- خارجی همبستگی معنی دار مشاهده نگردید (0/29=p). به علاوه، بین قدرت عضلات پشت با ترس از سقوط، همبستگی مثبت معنیدار به دست آمد (0/01=p). نتیجهگیری: قدرت عضلات پشت، عاملی موثر در حفظ تعادل پویا در جهت قدامی- خلفی و ترس از سقوط در سالمندان است.