سارا زارع کاریزک؛ مجید کاشف؛ عباسعلی گائینی؛ مصطفی نجاتیان
چکیده
زمینه و هدف: بازتوانی قلبی اثر مثبتی بر ساختار و عملکرد قلبی دارد، اما تاثیر انواع تمرین در این زمینه بعد از عمل جراحی پیوند شریان کرونر تامل برانگیز است. بنابراین هدف از مطالعه حاضر، بررسی تفاوت اثر دو نوع تمرین ورزشی تناوبی و تداومی بر میزان هایپرتروفی مرضی درونگرا و عملکرد قلبی بیماران پس از عمل جراحی پیوند شریان کرونر بود. روش ...
بیشتر
زمینه و هدف: بازتوانی قلبی اثر مثبتی بر ساختار و عملکرد قلبی دارد، اما تاثیر انواع تمرین در این زمینه بعد از عمل جراحی پیوند شریان کرونر تامل برانگیز است. بنابراین هدف از مطالعه حاضر، بررسی تفاوت اثر دو نوع تمرین ورزشی تناوبی و تداومی بر میزان هایپرتروفی مرضی درونگرا و عملکرد قلبی بیماران پس از عمل جراحی پیوند شریان کرونر بود. روش تحقیق: 36 بیمار تحت عمل جراحی پیوند شریان کرونر قرار گرفته که مبتلا به پرفشارخونی و هایپرتروفی مرضی قلبی درونگرا بودند به صورت هدفمند انتخاب و در سه گروه کنترل (بدون تمرین)، تمرین تداومی و تناوبی (تعداد 3 جلسه در هفته و به مدت 8 هفته) جای گذاری شدند. 48 ساعت قبل و بعد از دوره تمرینی، از اکوکاردیوگرافی به روش دوبعدی و فرمول های مخصوص برای محاسبه میزان شاخص جرم بطنی، نسبت ضخامت دیواره به ابعاد پایان دیاستولی بطن چپ، کسر تخلیه و تخمین درجه اختلال عملکرد دیاستولی بطن چپ، استفاده شد. از آزمون های t همبسته، تحلیل واریانس یک راهه، ویلکاکسون، کروسکال والیس و یومن ویتنی برای تجزیه و تحلیل نتایج در سطح معنی داری 0/05 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که میزان شاخص جرم بطن چپ و نسبت ضخامت دیواره به ابعاد پایان دیاستولی بطن چپ، در هر دو گروه تداومی و تناوبی کاهش پیدا کردهاند که این کاهشها تنها در گروه تناوبی معنی دار بود و تفاوت معنی داری نیز با تغییرات سایر گروه ها داشت (0/001>p). عملکرد سیستولی و دیاستولی نیز در هر دو گروه تجربی بهبود داشتند که این بهبود تنها در گروه تناوبی معنی دار بود (0/001>p) و تفاوت معنی داری نیز با تغییرات سایر گروه ها داشت (0/05>p).نتیجه گیری: تمرین تناوبی در مقایسه با تمرین تداومی باعث کاهش بیشتر در هایپرتروفی مرضی درون گرا و بهبود بیشتر در عملکرد سیستولی و دیاستولی بعد از عمل جراحی پیوند شریان کرونر می شود.
لطفعلی بلبلی؛ بهمن میرزایی؛ نوید لطفی
چکیده
زمینه و هدف: علاوه بر عوامل جسمانی، فیزیولوژیکی، روان شناختی و تکنیکی، عوامل محیطی از قبیل دما نیز بر اجرای ورزشکاران و بهویژه سلامت آن ها اثر گذارند. از این رو، در مطالعه حاضر سعی شد که تأثیر شرایط دمایی مختلف بر سطح شاخصهای التهابی و استرس اکسایشی کشتی گیران نوجوان بررسی گردد. روش تحقیق: تعداد 21 نفر از کشتی گیران نوجوان ...
بیشتر
زمینه و هدف: علاوه بر عوامل جسمانی، فیزیولوژیکی، روان شناختی و تکنیکی، عوامل محیطی از قبیل دما نیز بر اجرای ورزشکاران و بهویژه سلامت آن ها اثر گذارند. از این رو، در مطالعه حاضر سعی شد که تأثیر شرایط دمایی مختلف بر سطح شاخصهای التهابی و استرس اکسایشی کشتی گیران نوجوان بررسی گردد. روش تحقیق: تعداد 21 نفر از کشتی گیران نوجوان باشگاه های استان کردستان (سن: 0/8±15/04 سال، وزن: 12/67±59/20 کیلوگرم، قد: 7/39±163/47 سانتی متر، چربی بدن: 3/39±10/03 درصد) در مطالعه حاضر شرکت کردند. بر اساس ویژگی های ترکیب بدن و آنتروپومتریکی آزمودنیها به سه گروه تقسیم شدند. پس از ایجاد شرایط دمایی مورد نظر (دماهای 10، 18 و 30 درجه سانتی گراد) از آزمودنیها خواسته شد که پروتکل تمرینی مبتنی بر فنون کشتی را انجام دهند. نمونههای خونی در زمان های قبل از فعالیت، بلافاصله و 30 دقیقه بعد از فعالیت جمعآوری شدند. برای تجزیه و تحلیل یافته ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنیداری 0/05>p استفاده شد. یافتهها: یافتهها نشان داد که سطح اینترلوکین -6 (0/01=p) و عامل نکروز دهنده توموری آلفا (0/01=p) در گروه دمای بالا پس از فعالیت افزایش معنیداری دارد و تغییر معنیداری در سایر گروهها مشاهده نشد. همچنین، میزان افزایش اینترلوکین -6 در گروه دمای بالا بیشتر بود و بین گروه دمای طبیعی و دمای بالا (0/001=p) و گروه دمای پایین و دمای بالا (0/001=p) تفاوت معنیداری مشاهده شد. علاوه بر این، تغییرات درونگروهی مالوندیآلدئید در هر سه گروه از نظر آماری معنیدار نبود (0/56=p). همچنین، بین تغییرات گروهها اختلاف معنیداری مشاهده نشد (0/25=p). نتیجهگیری: نتایج نشان داد فشار گرمایی میتواند سبب تشدید التهاب و استرس اکسایشی در کشتی گیران نوجوان شود. از این رو، با توجه به حساس بودن دوره نوجوانی توصیه میشود که به دمای سالن های تمرینی و مسابقات این رده سنی توجه ویژهای صورت گیرد.
حسن فرهادی؛ سهیلا رحیمی فردین؛ بهروز بقایی
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت مصرف آنتی اکسیدانهای گیاهی در جلوگیری از شاخصهای التهابی و آسیب عضلانی، هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر مصرف هشت هفته مکمل انار بر شاخصهای التهابی و آسیب عضلانی در مردان دارای اضافهوزن غیر ورزشکار بود. روش تحقیق: 20 مرد سالم در یک طرح نیمه تجربی - دوسوکور، بهصورت تصادفی در دو گروه مکمل انار (10=n) و ...
بیشتر
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت مصرف آنتی اکسیدانهای گیاهی در جلوگیری از شاخصهای التهابی و آسیب عضلانی، هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر مصرف هشت هفته مکمل انار بر شاخصهای التهابی و آسیب عضلانی در مردان دارای اضافهوزن غیر ورزشکار بود. روش تحقیق: 20 مرد سالم در یک طرح نیمه تجربی - دوسوکور، بهصورت تصادفی در دو گروه مکمل انار (10=n) و دارونما (10=n) به مدت هشت هفته، سه جلسه در هفته با شدت 50 تا 80 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2max) دویدند؛ بعد از هشت هفته، تمامی آزمودنیها در آزمونهای ورزشی 60 و 75 (VO2max) شرکت کردند. نمونه خون وریدی در مرحله پایه، بلافاصله بعد و 24 ساعت پس از شدتهای مختلف فعالیت هوازی، برای اندازه گیری شاخص های التهابی و آسیب عضلانی گرفته شد. از آزمون آماری t همبسته و تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر با آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. یافتهها: میزان عامل نکروز دهنده تومور آلفا (TNF-α) و پروتئین واکنشگرC (CRP) در هر دو شدت، بلافاصله پس از فعالیت ورزشی در هر دو گروه مکمل انار و دارونما افزایش معنیدار داشت (0/001=p) و میزان TNF-α 24 ساعت پس از فعالیت ورزشی در گروه مکمل و دارونما با هر دو شدت 60 و 75 درصد (VO2max) به ترتیب کاهش معنیداری داشت (0/001=p) (p=0/001)، (p=0/01) (p=0/01). و بین گروهها تفاوت معنیداری یافت نشد (0/07=P)، ولی شاخص CRP 24 ساعت پس از فعالیت در گروه مکمل در مقایسه با دارونما بویژه، در 75 درصد شدت، کاهش معنیداری داشت (0/3=p). با این حال تغییرات کراتین کیناز (CK) در هیچکدام از گروهها در مراحل متفاوت با شدتهای مختلف 60 و 75 درصد معنیدار نبود. نتیجه گیری: مصرف مکمل انار طی هشت هفته فعالیت ورزشی، در کنترل و کاهش شاخصهای التهابی بویژه CRP در افراد سالم موثر نشان داد. با این وجود با توجه به مطالعات اندک در این زمینه، انجام مطالعات بیشتر، ضروری به نظر میرسد.
بهروز حاجیلو؛ مهرداد عنبریان؛ مجتبی گلپریان
چکیده
زمینه و هدف: تقویت عضلات ناحیه پشت از جمله عضله پشتی بزرگ و ذوزنقه جزء اصلی برنامه های تمرینات قدرتی را تشکیل میدهد. هدف از این مطالعه مقایسه فعالیت ماهیچه نگاری عضلات پشتی بزرگ و ذوزنقه در دو نوع مختلف از تمرینات قدرتی بود. روش تحقیق: در این مطالعه نیمه تجربی، 12 مرد (سن: 3/19±23/4 سال، وزن بدن: 2/84±78/5 کیلوگرم، قد: 4/28± 179/8 ...
بیشتر
زمینه و هدف: تقویت عضلات ناحیه پشت از جمله عضله پشتی بزرگ و ذوزنقه جزء اصلی برنامه های تمرینات قدرتی را تشکیل میدهد. هدف از این مطالعه مقایسه فعالیت ماهیچه نگاری عضلات پشتی بزرگ و ذوزنقه در دو نوع مختلف از تمرینات قدرتی بود. روش تحقیق: در این مطالعه نیمه تجربی، 12 مرد (سن: 3/19±23/4 سال، وزن بدن: 2/84±78/5 کیلوگرم، قد: 4/28± 179/8 سانتی متر) که با اجرای تمرینات قدرتی و کار با وزنه آشنایی داشتند، شرکت کردند. فعالیت ماهیچه نگاری سطحی عضلات پشتی بزرگ و ذوزنقه فوقانی، میانی و تحتانی حین اجرای تمرینات کشش به پایین لت و پارویی سیم کش در سه وضعیت (دست ها باز، موازی و نزدیک به یکدیگر) ثبت شد. داده ها با روش آماری آنالیز واریانس با اندازه های تکراری تجزیه و تحلیل شدند (0/05>p). یافته ها: عضله پشتی بزرگ در حرکت کشش به پائین لت و در وضعیت دست ها باز، بیشترین فعالیت را نشان داد (0/003=p). همچنین هر سه بخش عضله ذوزنقه در حرکت پارویی سیم کش در هر سه وضعیت دستها فعالیت بیشتری نسبت به حرکت کشش به پائین لت داشت (0/001=p، p=0/01 ،p=0/001). نتیجه گیری: یافته های مطالعه حاضر نشان داد که برای تقویت عضله پشتی بزرگ حرکت کشش به پائین لت در حالت دست ها باز موثر است. در حالی که برای تقویت عضله ذوزنقه، حرکت پارویی سیم کش اثر بخشی تمرین را افزایش خواهد داد.
فرزانه موثقی؛ حیدر صادقی؛ سبحان سبحانی؛ جواد نعمتی
چکیده
زمینه و هدف: انقباض برونگرا از لحاظ مکانیکی کاراییاش بیشتر بوده اما استراتژی فعالسازی منحصر بفردی را به کار میگیرد که عضله را مستعد آسیب میکند. کنترل قامت در بسیاری از فعالیت های ورزشی و روزمره ضروری میباشد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی تاثیر فعالیت برونگرا حاد آسیبزا با سرعت انقباض بالای عضله بازکننده زانوی پای برتر بر ...
بیشتر
زمینه و هدف: انقباض برونگرا از لحاظ مکانیکی کاراییاش بیشتر بوده اما استراتژی فعالسازی منحصر بفردی را به کار میگیرد که عضله را مستعد آسیب میکند. کنترل قامت در بسیاری از فعالیت های ورزشی و روزمره ضروری میباشد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی تاثیر فعالیت برونگرا حاد آسیبزا با سرعت انقباض بالای عضله بازکننده زانوی پای برتر بر شاخصهای آسیب عضلانی و کنترل قامت در دختران جوان تمرین کرده بود. روش تحقیق: 10 دختر جوان (1/66±21/9 سال) تمرینکرده بهطور داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. جهت ایجاد آسیب عضلانی، آزمودنیها 300 انقباض برونگرا با شدت 150 درصد حداکثر گشتاور همطول و سرعت ゚/s240 را بر روی عضلات بازکننده زانوی پای برتر انجام دادند. شاخصهای آسیب عضلانی (حداکثر گشتاور همطول، میزان درد، محیط ران)، کنترل قامت (مسافت و سرعت حرکت مرکز فشار در دو محور) قبل، یک و 48 ساعت پس از فعالیت برونگرا اندازهگیری شدند. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار 16SPSS و آزمون آنالیز واریانس با اندازهگیری مکرر، انجام گردید. یافتهها: تمامی شاخصهای آسیب عضلانی مورد مطالعه، متعاقب فعالیت برونگرا به طور معنیداری تغییر یافت (0/05>p) که نشان دهنده ایجاد آسیب عضلانی بود. بر خلاف آن، تفاوت معنیداری بین مسافت و سرعت حرکت مرکز فشار در دو محور، قبل، یک و 48 ساعت پس از فعالیت برونگرا مشاهده نشد. نتیجهگیری: در مجموع نتایج تحقیق حاضر نشان داد که فعالیت برونگرا آسیبزا با سرعت بالا که به طور خاص بر روی عضله بازکننده زانو انجام شود، کنترل قامت دختران جوان تمرینکرده در ایستادن تک پا را تحت تاثیر قرار نمیدهد.
شهاب الدین باقری؛ صدرالدین شجاع الدین؛ علی اشرف جمشیدی؛ امیر لطافت کار؛ محمدرضا نیکو
چکیده
زمینه و هدف:اعتقاد بر این است که اختلال عملکرد عضلات چهارسر یکی از علتهای سندرم درد کشککی- رانی است و عدم تعادل عضلات پهن داخلی مایل و پهن خارجی بیشتر مورد تاکید قرار گرفته است. هدف مطالعه حاضر مقایسه نسبت فعالیت ماهیچهنگاری عضلات پهن داخلی مایل به پهن خارجی حین آشفتگی وضعیتی در ورزشکاران مبتلا به سندرم درد کشککی- رانی و سالم بود. ...
بیشتر
زمینه و هدف:اعتقاد بر این است که اختلال عملکرد عضلات چهارسر یکی از علتهای سندرم درد کشککی- رانی است و عدم تعادل عضلات پهن داخلی مایل و پهن خارجی بیشتر مورد تاکید قرار گرفته است. هدف مطالعه حاضر مقایسه نسبت فعالیت ماهیچهنگاری عضلات پهن داخلی مایل به پهن خارجی حین آشفتگی وضعیتی در ورزشکاران مبتلا به سندرم درد کشککی- رانی و سالم بود. روش تحقیق: 12 ورزشکار در رشتههای بسکتبال، هندبال، فوتسال و دومیدانی، مبتلا به سندرم درد کشککی- رانی (سن 3/70± 23/27 سال، قد 7/00± 179 سانتی متر، وزن 12 ±73/86 کیلوگرم) و 12 ورزشکار سالم (سن 3/17± 23/45 سال، قد 4/00± 1/77 سانتی متر، وزن 8/53± 68/84 کیلوگرم) در یک تحقیق نیمه تجربی شرکت داشتند. درد با استفاده از مقیاس سنجش عددی درد ارزیابی شد. فعالیت ماهیچهنگاری عضلات پهن داخلی مایل و پهن خارجی حین آشفتگی وضعیتی با استفاده از یک سیستم 16-کاناله جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون t مستقل در سطح معنیداری 0/05 استفاده شد. یافتهها: میانگین نسبت فعالیت ماهیچهنگاری پهن داخلی مایل به پهن خارجی در گروه ورزشکاران مبتلا کمتر از گروه کنترل بود. بین میانگین فعالیت ماهیچهنگاری دو گروه در جهت قدامی (0/56=p) و در جهت خلفی (0/52=p) تفاوت معنیدار مشاهده نشد. نتیجهگیری: بین نسبت فعالیت ماهیچهنگاری عضله پهن داخلی مایل به پهن خارجی در ورزشکاران مبتلا به سندرم درد کشککی- رانی در طول آشفتگی وضعیتی در مقایسه با ورزشکاران سالم، تفاوتی وجود نداشت و این احتمال وجود دارد که درد طولانی مدت سبب سازگار شدن واکنشهای تعادلی عضلانی در ورزشکاران مبتلا به سندرم درد کشککی- رانی شده باشد. نتایج حاصل از مطالعه حاضر به درمانگران در درک بهتر شناسایی تغییرات در استراتژیهای کنترل حرکتی و نیز در طراحی یک برنامه توانبخشی برای ورزشکاران مبتلا به سندرم درد کشککی- رانی مفید خواهد بود.
زهره خسروکیانی؛ امیر لطافت کار؛ یحیی سخنگویی
چکیده
زمینه و هدف: گردن درد مزمن غیراختصاصی مشکل شایع و با تغییرات در سیستم حسی حرکتی میباشد که علاوه بر درد و نگرانی فردی، بار مالی بالایی بر جامعه دارد. هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر تمرینات کنترل جهت حرکت بر دقت بازسازی سر، درد و ناتوانی زنان دارای گردن درد مزمن غیر اختصاصی میباشد. روش تحقیق: 30 آزمودنی زن (5/7±36/5 سال) دارای گردن درد مزمن ...
بیشتر
زمینه و هدف: گردن درد مزمن غیراختصاصی مشکل شایع و با تغییرات در سیستم حسی حرکتی میباشد که علاوه بر درد و نگرانی فردی، بار مالی بالایی بر جامعه دارد. هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر تمرینات کنترل جهت حرکت بر دقت بازسازی سر، درد و ناتوانی زنان دارای گردن درد مزمن غیر اختصاصی میباشد. روش تحقیق: 30 آزمودنی زن (5/7±36/5 سال) دارای گردن درد مزمن غیراختصاصی در این تحقیق شرکت کردند. درد، ناتوانی و دقت بازسازی سر به ترتیب با شاخص درد، شاخص ناتوانی گردن و کلاه دوچرخهسواری مجهز به لیزر قبل و بعد از هشت هفته تمرینات کنترل جهت حرکت، اندازهگیری شدند. آزمونهای آماری شاپیرو-ویلک و تحلیل کوواریانس برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد. یافتهها: بعد از اجرای هشت هفته تمرینات، تغییرات معنیداری در درد (0/005=p)، ناتوانی (0/001=p) و دقت حرکت (0/01=p) گروه تجربی مشاهده شد. نتیجهگیری: مداخله تمرینی در بهبود دقت بازسازی سر، کاهش شاخص درد و ناتوانی در افراد دارای گردن درد مزمن موفق بوده است. با توجه به اندازه اثر (0/39) بالای گزارش شده برای تمرینات کنترل جهت حرکت، پیشنهاد میشود که این برنامه تمرینی بهعنوان روش مکمل درمان افراد دارای گردن درد مزمن غیراختصاصی در آینده مورد استفاده قرار داد.
محمد علی آبادی؛ حسن دانشمندی؛ علی اصغر نورسته
چکیده
زمینه و هدف: عمده فعالیت بازیکنان هندبال و والیبال با اندام فوقانی صورت میگیرد، از این رو احتمال وقوع آسیب در این اندام زیاد است. هدف از تحقیق حاضر، بررسی آسیب های اندام فوقانی در بازیکنان هندبال و والیبال باشگاهی ایران و ارتباط آن با برخی ویژگی های بدنی بود. روش تحقیق: 45 هندبالیست مرد (میانگین سنی 3/62±24/71 سال، قد 5/67±186/58 ...
بیشتر
زمینه و هدف: عمده فعالیت بازیکنان هندبال و والیبال با اندام فوقانی صورت میگیرد، از این رو احتمال وقوع آسیب در این اندام زیاد است. هدف از تحقیق حاضر، بررسی آسیب های اندام فوقانی در بازیکنان هندبال و والیبال باشگاهی ایران و ارتباط آن با برخی ویژگی های بدنی بود. روش تحقیق: 45 هندبالیست مرد (میانگین سنی 3/62±24/71 سال، قد 5/67±186/58 سانتی متر و وزن 9/81±86/66 کیلوگرم) و 35 والیبالیست مرد (میانگین سنی 4/57±25/71 سال، قد 5/92±193/59 سانتی متر و وزن 6/93±88/02 کیلوگرم)، به طور غیرتصادفی در این مطالعه شرکت کردند. برای مشخص کردن آسیب ها، پرسشنامه محقق ساخته با ضریب اعتبار 0/84 توسط آزمودنی ها تکمیل گردید. مجموعهای از شاخصهای تنسنجی به لحاظ کمی اندازه گیری و ارزیابی شدند. ارزیابی قد ایستاده و گستره دست ها با متر نواری، فاصله دو زائده آخرومی، طول بازو و طول ساعد با آنتروپومتر و زاویه حمل با زاویه سنج یونیورسال صورت گرفت. پس از تعیین طبیعی بودن توزیع داده ها از طریق آزمون کلموگروف-اسمیرنوف، از آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن برای تعیین رابطه بین متغیرها استفاده شد و سطح معنی داری 0/05>p منظور گردید. یافته ها: نتایج تحقیق نشان دادند که در این ورزشکاران، بین آسیب پارگی تاندون یا لیگامنت در اندام فوقانی و عرض شانه (0/007=p) همبستگی منفی و معنی داری وجود دارد. از طرف دیگر، بین آسیب شکستگی در اندام فوقانی و وزن (0/02=p)، قد (0/01=p)، گستره دست ها (0/01=p)، عرض شانه (0/01=p)، طول بازوی دست برتر (0/01=p)، طول بازوی دست غیربرتر (0/01=p) و طول ساعد دست غیربرتر (0/04=p) همبستگی مثبت و معنی داری مشاهده شد. نتیجه گیری: برخی از ویژگی های بدنی با میزان شیوع آسیب های اندام فوقانی در رشته های والیبال و هندبال رابطه داشته و می توانند به عنوان یک عامل خطر محسوب شوند. بر این اساس توجه به برنامه های آماده سازی اختصاصی ورزشکاران در الگوهای حرکتی، عضلات و مفاصل درگیر از کاربردی ترین راهبردهای پیشگیرانه است که می تواند به کاهش آسیب های ورزشی و افزایش دوره قهرمانی ورزشکاران نخبه کمک نماید.