علی مصطفی لو؛ سید علیرضا حسینی کاخک؛ امیرحسین حقیقی
چکیده
زمینه و هدف: تمرینهای مقاومتی با شیوههای نوین مانند محدودیت جریان خون که با شدتهای پایینتری انجام میشوند در مقایسه با تمرینهای مقاومتی سنتی میتواند اثرات مطلوبتری بر قدرت و اندازه عضله داشته باشد. از این رو، هدف از مطالعه حاضر بررسی سازگاری هورمونهای تستوسترون و رشد در پاسخ به هشت هفته تمرینهای مقاومتی برونگرا با ...
بیشتر
زمینه و هدف: تمرینهای مقاومتی با شیوههای نوین مانند محدودیت جریان خون که با شدتهای پایینتری انجام میشوند در مقایسه با تمرینهای مقاومتی سنتی میتواند اثرات مطلوبتری بر قدرت و اندازه عضله داشته باشد. از این رو، هدف از مطالعه حاضر بررسی سازگاری هورمونهای تستوسترون و رشد در پاسخ به هشت هفته تمرینهای مقاومتی برونگرا با و بدون محدودیت جریان خون بود. روششناسی: در این مطالعه 40 فوتبالیست در یک طرح تحقیق نیمه تجربی شرکت کردند. آزمودنیها به طور تصادفی به چهار گروه تمرین مقاومتی برونگرا با محدودیت جریان خون (10=n)، تمرین مقاومتی برونگرا بدون محدودیت جریان خون (10=n)، تمرین مقاومتی سنتی (10=n) و کنترل (10=n) تقسیم شدند. جهت ارزیابی قدرت عضلات بالاتنه و قدرت عضلات پا به ترتیب از آزمونهای پرس سینه و پرس پا استفاده شد و همچنین قبل و پس از یک دوره تمرین هشت هفتهای نمونهگیریهای خونی با هدف تعیین غلظت هورمونهای رشد و تستوسترون گرفته شد. از روش تجزیه و تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی به منظور مقایسه بین گروهها استفاده گردید (05/0≥P).یافتهها: نتایج مطالعه نشان داد که هیچ کدام از برنامه های تمرینی تاثیر معناداری بر سطوح سرمی هورمون تستوسترون (27/0 =p) و هورمون رشد (88/0 =p) ندارد (05/0<P).نتیجهگیری: به طور کلی میتوان بیان کرد، بین سه روش تمرینی در بهبود اثرات ناشی از تمرین مقاومتی اختلاف معنی داری مشاهده نشد، لذا احتمالاً هشت هفته تمرین برونگرا با و بدون محدودیت جریان خون و تمرین سنتی علیرغم عدم تاثیر بر سازگاری هورمونیهای رشد و تستوسترون باعث تغییرات مطلوبی در فاکتور قدرت فوتبالیستهای مرد شد.
فخرالدین ایزدی منش؛ امیرحسین حقیقی؛ سید علیرضا حسینی کاخک؛ مجید اسدی شکاری؛ حمید معرفتی
چکیده
زمینه و هدف: اتوفاژی، یک فرآیند تخریب وابسته به لیزوزوم حفاظت شده است که به حفظ هموستاز و سازگاری متابولیکی سلول کمک میکند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تمرین تداومی با شدت متوسط بر بیان ژنهای C/EBPβ و mTOR مرتبط با اتوفاژی، در قشر پیشانی موشهای صحرایی وابسته به METH بود. روش تحقیق: تعداد 32 سر موش صحرایی ...
بیشتر
زمینه و هدف: اتوفاژی، یک فرآیند تخریب وابسته به لیزوزوم حفاظت شده است که به حفظ هموستاز و سازگاری متابولیکی سلول کمک میکند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تمرین تداومی با شدت متوسط بر بیان ژنهای C/EBPβ و mTOR مرتبط با اتوفاژی، در قشر پیشانی موشهای صحرایی وابسته به METH بود. روش تحقیق: تعداد 32 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار، به طور تصادفی به چهار گروه مساوی (8=n) سالین، METH اولیه، METH ثانویه، و METH - تمرین تقسیم شدند. METH به مقدار پنج میلیگرم/کیلوگرم به مدت 21 روز تزریق شد. آزمون وامانده ساز و میانگین سرعت بیشینه موشها برای طراحی برنامه تمرین محاسبه و برنامه تمرین شامل 24 دقیقه دویدن با شدت 60-65 درصد سرعت بیشینه بر روی نوارگردان، به مدت هشت هفته (پنج جلسه در هفته) انجام شد. در پایان، برای ارزیابی تغییرات بیان ژنی شاخصهای C/EBPβ و mTOR، بافت قشر پیشانی موشهای صحرایی استخراج شد. نتایج با استفاده از روش تحلیل واریانس یک راهه در سطح معنی داری 05/0≥p استخراج گردید. یافته ها: تزریق مت آمفتامین در گروههای مت آمفتامین اولیه و ثانویه، منجر به افزایش معنی دار بیان ژن C/EBPβ نسبت به گروه سالین شد (به ترتیب با 001/p=0 و 005/0=p)؛ اما در گروه مت آمفتامین اولیه نسبت به گروه سالین، منجر به کاهش معنی دار بیان ژن mTOR شد (04/p=0). تمرینات تداومی با شدت متوسط در گروه مت آمفتامین-تمرین، منجر به کاهش معنی دار بیان ژن C/EBPβ نسبت به گروه METH اولیه شد (04/p=0)؛ اما نسبت به گروههای METH اولیه و ثانویه، موجب افزایش معنی دار بیان ژن mTOR گردید. نتیجهگیری: احتمالاً تزریق مت آمفتامین باعث تشدید بیان ژن اتوفاژیک C/EBPβ در قشر پیشانی مغز میشود؛ در حالی که تمرینات تداومی با شدت متوسط، میتواند به عنوان یک راهکار پیشگیرانه، باعث تعدیل و تنظیم اتوفاژی ناشی از مت آمفتامین، از طریق افزایش بیان ژن mTOR در مغز شود.
فهمیه درویشی سلطان آبادی؛ رویا عسکری؛ سید علیرضا حسینی کاخک؛ بهرام صادقی
چکیده
زمینه و هدف: تمرین ورزشی برای کاهش اختلالات عملکرد جسمانی کودکان ناتوان ذهنی مورد توجه است. هدف پژوهش حاضر مطالعه تاثیر دو برنامه تمرین ترکیبی (ترامپولین - راکتی و طناب ز نی - راکتی) بر شاخصهای آمادگی جسمانی و قابلیت حرکتی کودکان کمتوان ذهنی بود. روش تحقیق: تعداد 24 دانشآموز پسر کمتوان ذهنی، با دامنه سنی 15-8 سال و دارای نمره بهره ...
بیشتر
زمینه و هدف: تمرین ورزشی برای کاهش اختلالات عملکرد جسمانی کودکان ناتوان ذهنی مورد توجه است. هدف پژوهش حاضر مطالعه تاثیر دو برنامه تمرین ترکیبی (ترامپولین - راکتی و طناب ز نی - راکتی) بر شاخصهای آمادگی جسمانی و قابلیت حرکتی کودکان کمتوان ذهنی بود. روش تحقیق: تعداد 24 دانشآموز پسر کمتوان ذهنی، با دامنه سنی 15-8 سال و دارای نمره بهره هوشی 50 تا 70، به صورت هدفمند انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تجربی و یک گروه کنترل تقسیم شدند (هر یک هشت نفر). یکی از گروههای تجربی، تمرین (هشت هفته، سه جلسه در هفته، 60 دقیقه در هر جلسه) با ترامپولین – راکت؛ و گروه تجربی دوم، تمرین طنابزنی - راکت را به اجرا درآوردند. گروه کنترل در مداخله تمرینی شرکت نداشته و برنامه های معمول آموزشگاه را دنبال کردند. قبل و بعد از دوره تمرینی از همه افراد آزمونهای آمادگیجسمانی و قابلیت حرکتی گرفته شد. از روش تجزیه و تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی برای تجزیه و تحلیل دادهها در سطح معنیداری 05/0≥p بهره برداری گردید. یافته ها: هر دو برنامه تمرینی در مقایسه با گروه کنترل، باعث بهبود شاخصهای تعادل ایستا با چشمان بسته، تعادل پویا، استقامت عضلات شکمی، توان عضلات اندامهای تحتانی و قابلیت حرکتی گردید؛ اما بین دو برنامه تمرینی تفاوت معنیداری مشاهده نشد. شاخص تعادل ایستا پای چپ با چشمان باز و توان انفجاری فقط در گروه طنابزنی - راکتی در مقایسه با گروه ترامپولین - راکتی و کنترل؛ بهبود معنیداری پیدا کرد؛ با این حال، شاخصهای آمادگی قلبی - تنفسی و توان عضلات دستها بین سه گروه تفاوت معنیداری نداشت. نتیجهگیری: کودکان کمتوان ذهنی احتمالا میتوانند برای بهبود برخی شاخصهای عملکرد جسمانی و قابلیت حرکتی خود از هر دو برنامه تمرینی اجرا شده استفاده کنند.
بابک مصطفی فرخانی؛ مرضیه ثاقب جو؛ سید علیرضا حسینی کاخک؛ مهدی هدایتی
چکیده
زمینه و هدف: تمرین هوازی و استفاده از محدودیت جریان خون (BFR) در بهبود توان هوازی ورزشکاران اثر مثبت دارد. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر پنج هفته تمرین استقامت در سرعت تولیدی با و بدون BFR در تناوبهای استراحتی بر سطوح سرمی عامل رشد اندوتلیال عروقی (VEGF)، عامل القای هایپوکسی-1 آلفا (HIF-1α) و عملکرد هوازی و بیهوازی مردان فوتبالیست بود. ...
بیشتر
زمینه و هدف: تمرین هوازی و استفاده از محدودیت جریان خون (BFR) در بهبود توان هوازی ورزشکاران اثر مثبت دارد. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر پنج هفته تمرین استقامت در سرعت تولیدی با و بدون BFR در تناوبهای استراحتی بر سطوح سرمی عامل رشد اندوتلیال عروقی (VEGF)، عامل القای هایپوکسی-1 آلفا (HIF-1α) و عملکرد هوازی و بیهوازی مردان فوتبالیست بود. روش تحقیق: تعداد 39 مرد فوتبالیست (میانگین سنی 49/0±17 سال، قد 32/3±177 سانتیمتر و وزن 24/1±68 کیلوگرم) به صورت تصادفی به سه گروه مساوی شامل 1) تمرین استقامت در سرعت تولیدی با BFR (SEPB)، 2) تمرین استقامت در سرعت تولیدی بدون BFR (SEP) و 3) کنترل (C، تمرین معمول فوتبال) تقسیم شدند. برنامه تمرین (دویدن با حداکثر سرعت در تناوبهای 30 ثانیهای و استراحت 150 ثانیهای بین آنها) و BFR (اعمال شده در قسمت بالای ران و با امتیاز هفت از 10 در مقیاس فشار درک شده) به مدت پنج هفته و سه جلسه در هفته انجام شد. سطوح سرمی VEGF و HIF-1α، حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2max)، عملکرد هوازی، توان بیهوازی، شاخص خستگی و سرعت دویدن، قبل و بعد از برنامه تمرین اندازهگیری شد. آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری تکراری جهت تحلیلهای آماری در سطح معنیداری 05/0≥p مورد استفاده قرار گرفت. یافتهها: VO2max و عملکرد هوازی در گروههای SEPB و SEP و سرعت دویدن 30 متر در گروههای SEP و C بهبود معنیداری داشت، بهگونهای که افزایش VO2max و عملکرد هوازی در گروه SEPB نسبت به گروه SEP، به طور معنیداری بیشتر بود. سطوح VEGF و HIF-1α در هر سه گروه نسبت به پیشآزمون کاهش معنیداری یافت. توان بیهوازی و شاخص خستگی نیز در هر سه گروه نسبت به پیشآزمون، بهترتیب کاهش و افزایش معنیداری یافت. نتیجهگیری: تمرین استقامت در سرعت تولیدی، منجر به بهبود VO2max، عملکرد هوازی و سرعت دویدن 30 متر در مردان فوتبالیست میشود و استفاده از BFR در تناوبهای استراحتی، میتواند بهبودی بیشتری در برخی از این شاخصها ایجاد نماید. مطالعات بیشتری جهت شناسایی دلایل کاهش سطوح سرمی VEGF و HIF-1α همراه با بهبود شاخصهای هوازی متعاقب تمرین استقامت در سرعت تولیدی مورد نیاز است.