الهام قاسمی؛ جواد نخزری خداخیر
چکیده
زمینه و هدف: مصرف برخی مکملهای ضدالتهابی میتواند در کاهش التهاب ناشی از فعالیتهای شدید، موثر باشد. هدف از مطالعه حاضر، مقایسه پاسخ نترین-1، عامل نکروز تومور آلفا (TNF-𝛼) و اینترلوکین-17 (IL-17) به یک جلسه فعالیت تداومی و تناوبی شدید پس از مکملدهی کوتاه مدت کوئرستین، در دختران فعال بود. روش تحقیق: تعداد 40 دانشجوی دختر فعال (میانگین سنی ...
بیشتر
زمینه و هدف: مصرف برخی مکملهای ضدالتهابی میتواند در کاهش التهاب ناشی از فعالیتهای شدید، موثر باشد. هدف از مطالعه حاضر، مقایسه پاسخ نترین-1، عامل نکروز تومور آلفا (TNF-𝛼) و اینترلوکین-17 (IL-17) به یک جلسه فعالیت تداومی و تناوبی شدید پس از مکملدهی کوتاه مدت کوئرستین، در دختران فعال بود. روش تحقیق: تعداد 40 دانشجوی دختر فعال (میانگین سنی 03/61±3/21 سال؛ شاخص توده بدنی 12/79±3/21 کیلوگرم/متر مربع) بهصورت هدفمند انتخاب و بهطور تصادفی به چهار گروه فعالیت تداومی + مکمل، تناوبی + مکمل، تداومی + دارونما و فعالیت تناوبی + دارونما تقسیم شدند. آزمودنیها بهمدت دو هفته مکمل کوئرستین (روزانه 1000 میلی گرم) یا دارونما مصرف کردند و در ابتدا و انتهای دوره نیز یک جلسه فعالیت تداومی و تناوبی را اجرا کردند. خونگیری در چهار مرحله؛ در ابتدا و پس از دو هفته مکمل دهی (قبل و پس از فعالیت) انجام شد. دادهها با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس دوراهه با اندازه گیری مکرر، تحلیل واریانس یکراهه و تعقیبیLSD ؛ در سطح معنیداری 05/0≥ p تحلیل گردید. یافته ها: فعالیت تداومی و تناوبی سبب کاهش معنیدار نترین-1 ( به ترتیب 01/0 p=و 001/0 p=) و افزایش TNF-𝛼 (به ترتیب 01/0 p=و 01/0 p=) گردید، درحالیکه دو هفته مکملگیری کوئرستین با کاهش غیر معنیدار نترین-1 (به ترتیب با 19/0p= و 32/0p=) و افزایش غیرمعنیدار TNF-𝛼 (به ترتیب با 54/0p= و 16/0p=)؛ در پاسخ به فعالیت تداومی و تناوبی همراه بود. همچنین تفاوت معنیداری در مقادیر نترین-1 (18/0p=) و TNF-𝛼 (42/0p=) بین گروههای تداومی و تناوبی مشاهده نشد. نهایتا این که پاسخ IL-17 نیز به فعالیت تناوبی و تداومی، قبل و پس از مکملدهی، تفاوت معنیداری نشان نداشت (14/0p=).نتیجه گیری: مصرف کوتاه مدت مکمل کوئرستین با بهبود وضعیت التهابی سبب پیشگیری از التهاب ناشی از فعالیت حاد تناوبی و تداومی در دختران فعال میگردد.
الهام قاسمی؛ شیلا نایبی فر؛ فاطمه نورا
چکیده
زمینه و هدف: پروتئینهای شبه آنژیوپویتین نوع 3 (ANGPTL3) و 4 (ANGPTL4) از تنظیمگرهای نوظهور متابولیسم چربیها میباشند که در بروز بیماریهای مرتبط با چاقی مانند بیماریهای قلبی و عروقی نقش دارند. هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر هشت هفته تمرینات تناوبی با شدت بالا (HIIT) همراه با مکمل اسپیرولینا بر سطوح سرمی ANGPTL3، ANGPTL4 و نیمرخ لیپیدی در زنان ...
بیشتر
زمینه و هدف: پروتئینهای شبه آنژیوپویتین نوع 3 (ANGPTL3) و 4 (ANGPTL4) از تنظیمگرهای نوظهور متابولیسم چربیها میباشند که در بروز بیماریهای مرتبط با چاقی مانند بیماریهای قلبی و عروقی نقش دارند. هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر هشت هفته تمرینات تناوبی با شدت بالا (HIIT) همراه با مکمل اسپیرولینا بر سطوح سرمی ANGPTL3، ANGPTL4 و نیمرخ لیپیدی در زنان سالمند چاق بود. روش تحقیق: این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده با طرح پیشآزمون و پسآزمون است. تعداد 60 نفر از زنان سالمند چاق (میانگین سنی 24/72±6/60 سال؛ شاخص توده بدنی 53/3±20/31 کیلوگرم/متر مربع) به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و بهصورت تصادفی در چهار گروه مساوی مکمل+ تمرین، دارونما + تمرین، مکمل و کنترل جای گرفتند. گروههای تمرینی به مدت هشت هفته به اجرای HIIT (سه جلسه در هفته) پرداختند، در حالیکه گروههای مکمل روزانه دو عدد کپسول 500 میلیگرم اسپیرولینا مصرف کردند. متغیرهای پژوهش در ابتدا و انتهای مطالعه اندازهگیری شدند. دادهها با استفاده از آزمونهای تحلیل کوواریانس و تعقیبی توکی و با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 22 در سطح معنیداری 05/0≥ p تجزیهوتحلیل شدند. یافتهها: پس از هشت هفته HIIT به همراه مصرف اسپیرولینا سطوح سرمی ANGPTL3 (01/0> p)،ANGPTL4 (001/0> p)، تریگلیسرید (001/0> p)، وزن (001/0> p) و درصد چربی بدن (001/0> p) در گروههای مکمل+ تمرین، دارونما + تمرین و مکمل کاهش یافت. درحالیکه تنها در گروههای مکمل+ تمرین و دارونما + تمرین سطوح کلسترول تام (001/0> p) و لیپوپروتئین با چگالی پائین (001/0> p) کاهش معنیدار و لیپوپروتئین با چگالی بالا (001/0> p) افزایش معنیدار نشان داد. نتیجهگیری: به نظر میرسد تمرینات تناوبی شدید و مکمل اسپیرولینا باعث تنظیم متابولیسم لیپید و بهبود نیمرخ لیپیدی و کاهش خطر ابتلا به بیماریهای قلبی و عروقی در سالمندان چاق میگردد.