مجتبی خاکی؛ عباسعلی گائینی؛ محمد رضا کردی؛ محمد رضا رحمتی؛ عباس حسینی؛ سامان حاجی زاده
چکیده
زمینه و هدف: امروزه یافتن بهترین روش بازیافت برای ورزشکاران اهمیت زیادی پیدا کرده است. هدف تحقیق حاضر بررسی آثار تکرار فعالیتهای سرعتی (RSA) و 12 دقیقه غوطهوری در آب سرد (CWI) 14 درجه سانتیگراد بلافاصله بعد از RSA، بر مقادیر سرمی شاخصهای التهابی خستگی اینترلوکین-6 (IL-6) و عامل نکروز تومور آلفا (TNF-α) در مردان فعال بود. روش تحقیق: روش ...
بیشتر
زمینه و هدف: امروزه یافتن بهترین روش بازیافت برای ورزشکاران اهمیت زیادی پیدا کرده است. هدف تحقیق حاضر بررسی آثار تکرار فعالیتهای سرعتی (RSA) و 12 دقیقه غوطهوری در آب سرد (CWI) 14 درجه سانتیگراد بلافاصله بعد از RSA، بر مقادیر سرمی شاخصهای التهابی خستگی اینترلوکین-6 (IL-6) و عامل نکروز تومور آلفا (TNF-α) در مردان فعال بود. روش تحقیق: روش تحقیق نیمه تجربی و جامعه آماری مردان فعال با دامنه سنی 20 تا 26 سال بودند. بدین منظور تعداد 20 نفر مرد فعال با دامنه سنی 20 تا 26 سال پس از انجام RSA به صورت تصادفی به دو گروه 10 نفره کنترل استراحت غیر فعال (PAS) و تجربی CWI تقسیم شدند. از هر دو گروه قبل و بعد از فعالیت ورزشی و بلافاصله و 24 ساعت بعد از غوطهوری در آب سرد نمونه خونی گرفته شد. برای بررسی تأثیر RSA بر مقادیر سرمی شاخصهای التهابی از آزمون ناپارامتریک ویلکاکسون و برای بررسی تأثیر CWI بر این مقادیر از آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر استفاده شد (05/0>p). یافتهها: نتایج تحقیق نشان داد که RSA موجب افزایش مقادیر سرمی TNF-α و IL-6 می شود (به ترتیب با 02/0=p و 0001/0=p). CWI پس از RSA موجب کاهش معنیدار مقادیر سرمی TNF-α شد (006/0=p). CWI و PAS پس از RSA هیچکدام مانع افزایش معنیدار مقادیر سرمی IL-6 نشدند، اما در گروه آب سرد این افزایش کمتر بود (001/0=p). CWI پس از RSA باعث کاهش معنیدار مقادیر سرمی TNF-α در 24 ساعت پس از CWI شد (01/0=p). شاخص های CWI و PAS پس از RSA باعث کاهش معنی دار (01/0=p) (01/0=p) مقادیر سرمی IL-6 در 24 ساعت پس از CWI شدند. نتیجه گیری: غوطه وری در آب سرد و سرما با کاهش موضعی نفوذپذیری عروق خونی موجب محدود کردن یا به تأخیر انداختن تجمع برخی عوامل التهابی می شود.
رامین مهمان دوست؛ علیرضا صفرزاده؛ فرشته میرمحمدرضایی
چکیده
زمینه وهدف: مطالعات نشان دادهاند که ورزش هوازی منظم باروری را بهبود میبخشد. با این وجود نتایج تحقیقها در رابطه با تاثیر تمرین مقاومتی بر باروری متناقض است. بنابراین هدف از این مطالعه، بررسی اثر تمرین مقاومتی با دو حجم متفاوت بر مقادیر سرمی هورمونهای جنسی و برخی از پارامترهای سیمن موشهای صحرایی نر است. روش تحقیق: بیست ...
بیشتر
زمینه وهدف: مطالعات نشان دادهاند که ورزش هوازی منظم باروری را بهبود میبخشد. با این وجود نتایج تحقیقها در رابطه با تاثیر تمرین مقاومتی بر باروری متناقض است. بنابراین هدف از این مطالعه، بررسی اثر تمرین مقاومتی با دو حجم متفاوت بر مقادیر سرمی هورمونهای جنسی و برخی از پارامترهای سیمن موشهای صحرایی نر است. روش تحقیق: بیست و چهار سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با میانگین وزن 6/7±7/157 گرم به طور تصادفی به 3 گروه (۸ سر در هر گروه) کنترل، تمرین مقاومتی با حجم بالا و پایین تقسیم شدند. برنامه تمرین مقاومتی شامل بالارفتن از نردبان ۳ روز در هفته و به مدت ۸ هفته بود. وزن بدن، غلظت سرمی تستوسترون (Ts)، هورمون تحریک کننده فولیکولی (FSH) و هورمون لوتئینی (LH) اندازهگیری شد و تعداد و کل حرکات اسپرم نیز محاسبه گردید. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معنیداری 05/0>p بررسی شدند. یافته ها: بعد از 8 هفته تمرین مقاومتی با حجم بالا سطوح سرمی LHدر مقایسه با گروه کنترل پایین تر بود (03/0=p). مقادیر سرمی FSH در گروه تمرین مقاومتی با حجم پایین به طور معنی داری در مقایسه با گروه تمرین مقاومتی با حجم بالا سطوح بالاتری داشت (009/0=p). در بین گروهها سطوح سرمی تستوسترون، مقادیر وزن بدن، همچنین تعداد اسپرم و کل حرکات آن تفاوت معنیداری مشاهده نشد (05/0<p). نتیجه گیری: طبق یافته های تحقیق حاضر به نظر میرسد افزایش نامناسب در حجم تمرینات مقاومتی میتواند موجب کاهش سطوح سرمی برخی هورمونهای جنسی شود. از این رو ممکن است منجر به اختلال در روند اسپرماتوژنز گردد.
طاهر افشارنژاد رودسری؛ علیرضا امانی
چکیده
زمینه و هدف: تمرین مقاومتی (RT) یکی از موثرترین استراتژیها برای پیشگیری از تضعیف و تخریب عضلانی ناشی از سن است؛ زیرا قدرت و عملکرد عضلانی را بهبود می بخشد. از آنجایی که کاهش توده عضلانی در ایجاد سارکوپنی مشارکت دارد، اثر تمرین مقاومتی بر هایپرتروفی عضلانی و فرآیندهای میوژنیک آن در سالمندی مهم و بحثبرانگیز است. هدف از این تحقیق بررسی ...
بیشتر
زمینه و هدف: تمرین مقاومتی (RT) یکی از موثرترین استراتژیها برای پیشگیری از تضعیف و تخریب عضلانی ناشی از سن است؛ زیرا قدرت و عملکرد عضلانی را بهبود می بخشد. از آنجایی که کاهش توده عضلانی در ایجاد سارکوپنی مشارکت دارد، اثر تمرین مقاومتی بر هایپرتروفی عضلانی و فرآیندهای میوژنیک آن در سالمندی مهم و بحثبرانگیز است. هدف از این تحقیق بررسی اثر تمرین مقاومتی بر قدرت، توده عضلانی و سطوح پروتئین میوژنین در عضلات دوقلوی موشهای سالمند بود. روش تحقیق: 16 سر موش صحرایی نر سالمند (24 ماهه) به طور مساوی به دو گروه تمرین مقاومتی و کنترل تقسیم شدند. گروه تمرین مقاومتی تحت هشت هفته تمرین مقاومتی پیشرونده (3 جلسه در هفته) بالارفتن از نردبان با وزنه بستهشده به دم قرار گرفت. 48 ساعت پس از آخرین جلسه، نیروی ایزومتریک، وزن عضله و سطوح پروتئین میوژنین عضلهدوقلو هر دو گروه اندازهگیری شد. برای تجزیه و تحلیل از آزمون t مستقل در سطح معنیداری 05/0p< استفاده شد. یافته ها: نیروی مطلق و نسبی عضله (نسبت به وزن بدن) در گروه تمرین مقاومتی به طور معنیداری بیش از کنترل بود (05/0p˂). وزن تر دوقلو بین دو گروه تفاوت معنی داری نداشت (05/0p>). تحلیل وسترنبلات بافت عضلانی نشان داد که سطوح پروتئین میوژنین تفاوت معنیداری بین دو گروه ندارد (05/0p>). نتیجهگیری: به دنبال تمرین مقاومتی در موشهای سالمند ظرفیت تولید نیرو و کیفیت عضلانی (نیرو نسبت به توده عضلانی) از طریق رخدادهایی که به نظر میرسد ناشی از درگیری سازگاریهای عصبی- عضلانی باشد افزایش مییابد. علاوه بر این یافتهها پیشنهاد می کنند که افزایش در قدرت عضلانی پس از تمرین مقاومتی در موشهای سالمند به وسیله تغییرات توده عضلانی و بیان پروتئین میوژنین قابل توجیه نیست.
احمد میر؛ محمد علی آذربایجانی؛ حسن متین همائی؛ حامد فنایی
چکیده
زمینه و هدف: کاهش ریلکسین در دوران یائسگی یکی از عواملی است که سبب تغییرات فیزیولوژیک در زنان می شود، با توجه به کمبود اطلاعات در خصوص تاثیر فعالیت ورزشی بر غلظت ریلکسین، هدف مطالعه حاضر بررسی اثر شدت های مختلف تمرین مقاومتی و هوازی بر سطوح غلظت ریلکسین سرم موش های اوارکتومی شده بود. روش تحقیق: در این مطالعه تجربی، 60 سر موش صحرایی ماده ...
بیشتر
زمینه و هدف: کاهش ریلکسین در دوران یائسگی یکی از عواملی است که سبب تغییرات فیزیولوژیک در زنان می شود، با توجه به کمبود اطلاعات در خصوص تاثیر فعالیت ورزشی بر غلظت ریلکسین، هدف مطالعه حاضر بررسی اثر شدت های مختلف تمرین مقاومتی و هوازی بر سطوح غلظت ریلکسین سرم موش های اوارکتومی شده بود. روش تحقیق: در این مطالعه تجربی، 60 سر موش صحرایی ماده با میانگین وزنی (10±230 گرم) به صورت تصادفی در 6 گروه 10 تایی شامل: اوارکتومی، اوارکتومی+تمرین مقاومتی شدید، اوارکتومی+تمرین مقاومتی با شدت کم، اوارکتومی+تمرین شنا تناوبی شدید، اوارکتومی+تمرین شنا تداومی و گروه شم قرار گرفتند. نخست حیوانات اوارکتومی شدند و یک هفته پس از آن موش های گروه تمرین با تکرار 3 جلسه در هفته به مدت 8 هفته تمرینات ورزشی را انجام دادند. پس از آن سطوح غلظت ریلکسین سرم به روش (ELISA) اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک راهه در سطح معنی داری (05/0>p) انجام گردید. یافته ها: غلظت ریلکسین سرمی پس از 8 هفته تمرین، در گروه شم (0001/0p=)، گروه تمرین مقاومتی با شدت زیاد (0001/0p=) و گروه تمرین شنا تناوبی با شدت زیاد (002/0p=) در مقایسه با گروه کنترل افزایش معنی دار نشان داد و عدم معنی داری در گروه تمرین شنا تداومی (10/0p=) و گروه تمرین مقاومتی با شدت کم (43/0p=) مشاهده گردید. نتیجه گیری: ریلکسین آثار مثبتی بر بافت های مختلف بدن دارد، این هورمون در دوران یائسگی کاهش می یابد ولی با انجام فعالیت های ورزشی پر شدت غلظت این هورمون افزایش خواهد داشت.
شیوا جهانی گلبر؛ عباسعلی گایینی؛ مریم کوشکی؛ محسن ثالثی؛ جواد نعمتی
چکیده
زمینه و هدف: پروتئین وابسته به رشد 43 (CAP-43) و پروتئین وابسته به آدنیلات سیکلاز 1 (CAP-1) با ترمیم سلولهای عصبی ارتباط دارند. اما هنوز نقش تمرین ورزشی بر این دو پروتئین در مخچه مشخص نشده است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی تأثیر شش هفته تمرین استقامتی بر بیان ژن CAP-43 و CAP-1 در بافت مخچه موشهای صحرایی نر نژاد ویستار میباشد. روش تحقیق: 20 سر موش ...
بیشتر
زمینه و هدف: پروتئین وابسته به رشد 43 (CAP-43) و پروتئین وابسته به آدنیلات سیکلاز 1 (CAP-1) با ترمیم سلولهای عصبی ارتباط دارند. اما هنوز نقش تمرین ورزشی بر این دو پروتئین در مخچه مشخص نشده است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی تأثیر شش هفته تمرین استقامتی بر بیان ژن CAP-43 و CAP-1 در بافت مخچه موشهای صحرایی نر نژاد ویستار میباشد. روش تحقیق: 20 سر موش صحرایی سالم نر نژاد ویستار به روش تصادفی به 2 گروه، آزمایش (10 سر)و کنترل (10 سر) تقسیم شدند؛ گروه آزمایش 5 روز در هفته به مدت 6 هفته با سرعت بین 11 تا 18 متر بر دقیقه و بین 10 تا 30 دقیقه تمرین کردند. گروه کنترل هیچگونه تمرین ورزشی نداشتند. از روش کمی سازی Real time-PCR و 2-Δ ΔCTبرای اندازه گیری بیان ژن استفاده شد. از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف طبیعی بودن دادهها استفاده شد و به علت طبیعی نبودن پراکندگی یافته ها از آزمون آماری ناپارامتریک U من-ویتنی استفاده شد. یافتهها: افزایش معنی داری در بیان ژن پروتئینهای GAP-43 (002/0= p) و CAP-1 (002/0= p) در گروه آزمایش نسبت به کنترل مشاهده شد. نتیجهگیری: با توجه به نقش مهم پروتئینهای GAP-43 و CAP-1 در ترمیم سیستم عصبی به نظر می رسد تمرین استقامتی با افزایش بیان ژن این دو پروتئین در مخچه به عنوان یک روش غیر تهاجمی در ترمیم یا یا بازسازی سلولی و بهبود عملکرد مخچه موثر می باشد.
علی معینی نجف آبادی؛ فرهاد رحمانی نیا؛ بهمن میرزایی؛ علی اسلامپور
چکیده
زمینه و هدف: مکمل ورزشی CGT ترکیبی از سه ماده ی کراتین، گلوتامین و تورین می باشد که به ترتیب 50، 30 و 20 درصد محتوای کل مکمل را تشکیل می دهند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر مکمل دهی ترکیبی کراتین، گلوتامین و تورین بر پاسخ شاخص های آسیب عضلانی و کبدی ناشی از فعالیت ورزشی تناوبی شدید در مردان تمرین کرده بود. روش تحقیق: 19 نفر مرد تمرین کرده ...
بیشتر
زمینه و هدف: مکمل ورزشی CGT ترکیبی از سه ماده ی کراتین، گلوتامین و تورین می باشد که به ترتیب 50، 30 و 20 درصد محتوای کل مکمل را تشکیل می دهند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر مکمل دهی ترکیبی کراتین، گلوتامین و تورین بر پاسخ شاخص های آسیب عضلانی و کبدی ناشی از فعالیت ورزشی تناوبی شدید در مردان تمرین کرده بود. روش تحقیق: 19 نفر مرد تمرین کرده (سن 73/0±28/22 سال، نمایه توده بدن 66/1±35/22 کیلوگرم بر متر مربع و درصد چربی بدن 93/2±87/8) به صورت تصادفی به دو گروه مصرف مکمل (9 نفر) و دارونما (10 نفر) تقسیم شدند. گروه مکمل به مدت 2 هفته مکمل CGT را به مقدار 12 گرم در روز و گروه دارونما به همان میزان پودر نشاسته مصرف کرد. هر 2 گروه در مرحله قبل و بعد از مکمل گیری پروتکل فعالیت ورزشی تناوبی شدید (HIIE) را انجام دادند. نمونههای خونی در 6 مرحله گرفته شد. اطلاعات جمعآوریشده با استفاده از روشهای آماری توصیفی و استنباطی و سطح معنیداری 05/0>pمورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که سطوح کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز بلافاصه و دو ساعت پس از فعالیت ورزشی منتخب، در هر دو گروه مکمل و دارونما افزایش معنی داری داشته (05/0>p)، ولی سطوح آلانین آمینو ترانسفراز و آسپارتات آمینو ترانسفراز تغییر معنی داری نداشته است (05/0<p). مصرف مکمل CGT باعث کاهش معنی دار پاسخ کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز به HIIE در زمان های بلافاصه و 2 ساعت پس از فعالیت شد (05/0> p). با این حال، مصرف مکمل CGT تاثیر معنی داری بر تغییرات آلانین آمینوترانسفراز و آسپارتات آمینوترانسفراز بلافاصله و 2 ساعت پس از HIIE نداشت (05/0<p). نتیجهگیری: به طور کلی نتایج نشان داد که مکمل دهی کوتاه مدت CGT از آسیب عضلانی ناشی از فعالیت ورزشی شدید جلوگیری می کند.
سید رضا میرجوادی؛ ساناز میرزایان شانجانی؛ یاسر کاظم زاده
چکیده
زمینه و هدف: تحقیقات زیادی نشان داده اند که قرار گرفتن در معرض اکسیژن زیاد، با تأثیر مثبت بر بازگشت به حالت اولیه عملکرد ورزشی را بهبود میبخشند.هدف از این تحقیق، تعیین تأثیر استفاده از مکمل اکسیژن در وهلههای ریکاوری بر پاسخ لاکتات، اسیدیته و بیکربنات خون در شناگران تمرین کرده جوان بود. روش تحقیق: در این مطالعه، 20 شناگر تمرین ...
بیشتر
زمینه و هدف: تحقیقات زیادی نشان داده اند که قرار گرفتن در معرض اکسیژن زیاد، با تأثیر مثبت بر بازگشت به حالت اولیه عملکرد ورزشی را بهبود میبخشند.هدف از این تحقیق، تعیین تأثیر استفاده از مکمل اکسیژن در وهلههای ریکاوری بر پاسخ لاکتات، اسیدیته و بیکربنات خون در شناگران تمرین کرده جوان بود. روش تحقیق: در این مطالعه، 20 شناگر تمرین کرده با میانگین سنی 20 تا 28 سال بهطور تصادفی به دو گروه (10 نفر گروه تجربی و 10 نفر گروه کنترل) تقسیم شدند. آزمودنیها پس از گرم کردن، شنای کرال سینه را با 80 تا 90 درصد رکورد به دست آمده و استراحت 1:30 دقیقهای طی 12 بار در طول استخر اجرا کردند. پروتکل گروه تجربی شامل استفاده از مکمل اکسیژن با غلظت 40 درصد و ۱۰ لیتر در دقیقه به صورت مکمل و استنشاق توسط ماسک متصل به سیلندر در وهلههای ریکاوری (استراحت 1:30 دقیقهای) و در گروه کنترل وهلههای ریکاوری بهصورت غیرفعال بود. نمونه خون آزمودنیها قبل و بعد از تمرین از سیاهرگ ورید بازویی گرفته شد. از آزمون تی مستقل برای مقایسه میانگین بین گروهی و از آزمون تی همبسته برای مقایسه درون گروهی بهره برداری گردید. تمام عملیات آماری پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 و سطح معنیداری 05/0>p به اجرا درآمد.یافتهها: نتایج نشان داد میانگین میزان لاکتات، PH و بیکربنات خون شناگران دو گروه قبل و بعد از تمرین به لحاظ آماری تفاوت معنیداری داشت (001/0=p) به طوری که پس از فعالیت ورزشی شدید میزان لاکتات خون در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل به طور معنیداری کمتر بود (003/0=p)، همچنین میزان PH بعد از فعالیت ورزشی شدید در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل به طور معنیداری بالاتر بود (035/0=p). میانگین میزان بی کربنات خون شناگران نیز در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل به طور معنیداری بالاتر بود (000/0=p). نتیجهگیری: با توجه به یافتههای تحقیق حاضر بهنظر میرسد، استفاده از مکمل اکسیژن حین فعالیت ورزشی شدید بر لاکتات، اسیدیته و بی کربنات خون مؤثر است و میتواند به عنوان یک روش مداخلهای تأثیرگذار در بازیابی شرایط فیزیولوژیک بدن طی تمرینات مورد توجه قرار گیرد.
سید محمد علی عظیمی دخت؛ رضا قراخانلو؛ ناصر نقدی؛ داور خدادادی؛ علی اصغر زارع زاده مهریزی
چکیده
زمینه و هدف: مطالعات پیشین نشان داده اند که عامل نوروتروفیک مشتق شده از مغز (BDNF) در القاء اثرات مفید فعالیت ورزشی بر مغز به ویژه هیپوکامپ نقش بسیار حیاتی دارد. با این وجود مسیرهای پیام دهی درگیر در افزایش BDNF ناشی از تمرین ورزشی اجباری در هیپوکامپ به خوبی شناخته نشده است. از این رو، هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین ...
بیشتر
زمینه و هدف: مطالعات پیشین نشان داده اند که عامل نوروتروفیک مشتق شده از مغز (BDNF) در القاء اثرات مفید فعالیت ورزشی بر مغز به ویژه هیپوکامپ نقش بسیار حیاتی دارد. با این وجود مسیرهای پیام دهی درگیر در افزایش BDNF ناشی از تمرین ورزشی اجباری در هیپوکامپ به خوبی شناخته نشده است. از این رو، هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین اجباری نوارگردان با شدت کم بر بیان ژن های گیرنده فعال کننده تکثیر پروکسی زوم گاما هم فعال ساز آلفا (PGC-1α)، فیبرونکتین نوع 3 حاوی پروتئین 5 (FNDC5) و BDNFدر هیپوکامپ موش های صحرایی نر بود. روش تحقیق: تعداد 18 سر موش صحرائی نر نژاد ویستار به طور تصادفی به 3 گروه کنترل (6 سر)، شم (6 سر) و تمرین اجباری (6 سر) تقسیم شدند. حیوانات در گروه تمرین ورزشی به انجام 8 هفته تمرین اجباری (5 جلسه در هفته) با شدت پایین (سرعت 15 متر بر دقیقه) بر روی نوارگردان پرداختند. 24 ساعت پس از آخرین جلسة تمرینی همه موش ها بی هوش شدند. سر حیوانات جدا شد و هیپوکامپ استخراج گردید و در دمای 80- درجة سانتیگراد برای تجزیه تحلیل های بعدی نگهداری شد. به منظور سنجش میزان بیان ژن ها در هیپوکامپ از روش واکنش زنجیره پلیمراز زمان واقعی (Real-Time-PCR) استفاده شد. داده ها با روش تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح 05/0>p تجزیه تحلیل شد. یافته ها: نتایج این تحقیق نشان داد سطوح ژن های PGC-1α (003/0P<)، FNDC5 (006/0P<) و BDNF (02/0P<) در گروه تمرین اجباری نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری بالاتر بود. اما تفاوتی بین گروه شم و کنترل در میزان mRNA ژنها مشاهده نشد. نتیجه گیری: به نظر میرسد تمرین اجباری با شدت کم احتمالاً از مسیر پیام دهی وابسته به PGC-1αمنجر به افزایش بیان FNDC5 و در نتیجه افزایش بیان BDNF میگردد. بنابراین، این نوع از تمرین ورزشی را می توان به منظور القاء اثرات مفید ورزش بر هیپوکامپ، به کار گرفت.
هادی عبدی؛ نبی شمسایی؛ محمد جعفری
چکیده
زمینه و هدف: انفارکتوس میوکارد یکی از دلایل اصلی مرگ و میر در سرتاسر جهان است که به وسیلهی نکروز ایسکمیک ایجاد می شود. هدف تحقیق حاضر بررسی نقش تمرین هوازی در بیان پروتئین SDF-1/CXCR4 و آپوپتوز سلولهای قلبی به دنبال انفارکتوس تجربی میوکارد در موشهای صحرایی نر بود. روش تحقیق: 26 سر موش صحرایی نر (وزن 5 ± 235 گرم) به 4 گروه سالم (شم)، ...
بیشتر
زمینه و هدف: انفارکتوس میوکارد یکی از دلایل اصلی مرگ و میر در سرتاسر جهان است که به وسیلهی نکروز ایسکمیک ایجاد می شود. هدف تحقیق حاضر بررسی نقش تمرین هوازی در بیان پروتئین SDF-1/CXCR4 و آپوپتوز سلولهای قلبی به دنبال انفارکتوس تجربی میوکارد در موشهای صحرایی نر بود. روش تحقیق: 26 سر موش صحرایی نر (وزن 5 ± 235 گرم) به 4 گروه سالم (شم)، کنترل، تمرین هوازی و پایه تقسیم شدند. جهت القاء انفارکتوس میوکارد از تزریق زیرجلدی ایزوپرنالین (mg/kg 150) در دو روز متوالی بلافاصله 24 ساعت استفاده شد. گروه تمرین هوازی، 48 ساعت پس از القاء انفارکتوس میوکارد برنامه تمرینی را شروع کردند. برنامه تمرین شامل 4 هفته، 5 جلسه در هفته دویدن بر روی نوارگردان با سرعت 16-10 متر در دقیقه و مدت 50-10 دقیقه با شیب 5 درجه بود. جهت بررسی بیان پروتئین و آپوپتوز به ترتیب از رنگ آمیزی ایمونوهیستوشیمی (IHC) و رنگآمیزی تانل استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه در سطح 05/0>p تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که تزریق زیرجلدی ایزوپرنالین باعث القاء آپوپتوز و افزایش بیان پروتئین عامل مشتق از سلول استرومال آلفا و گیرنده آن در بافت قلب موش های انفارکتوسی گردید. همچنین، نتایج نشان داد که بین گروه تمرین هوازی و گروه کنترل تفاوت معنی داری (001/0p<) از نظر تعداد سلولهای آپوپتوزی وجود داشت، اما از نظر میزان تظاهر پروتئین SDF-1/CXCR4 بین دو گروه فوق تفاوت آماری معنی داری مشاهده نگردید(05/0<p). نتیجه گیری: به طور کلی نتایج تحقیق نشان داد که انجام تمرین هوازی بعد از انفارکتوس میوکارد می تواند باعث کاهش مرگ آپوپتوزی سلول های قلبی گردد، اما تأثیر معنی داری بر تظاهر پروتئین مسیرهای سیگنالینگ مؤثر در رگزایی مانند SDF-1/CXCR4 ندارد.
رسول اسلامی
چکیده
زمینه و هدف: چاقی و اضافه وزن در دوران کودکی و نوجوانی از اهمیت ویژهای برخوردار است. بنابراین، هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر 10 هفته تمرین ترکیبی بر میزان کمرین، آیریزین، مقاومت به انسولین و نیمرخ لیپیدی در دختران دارای اضافه وزن بود. روش تحقیق: تعداد 24 نفر از دانش آموزان دختر دارای اضافه وزن (با میانگین سنی 62/0±23/11 سال و شاخص توده ...
بیشتر
زمینه و هدف: چاقی و اضافه وزن در دوران کودکی و نوجوانی از اهمیت ویژهای برخوردار است. بنابراین، هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر 10 هفته تمرین ترکیبی بر میزان کمرین، آیریزین، مقاومت به انسولین و نیمرخ لیپیدی در دختران دارای اضافه وزن بود. روش تحقیق: تعداد 24 نفر از دانش آموزان دختر دارای اضافه وزن (با میانگین سنی 62/0±23/11 سال و شاخص توده بدن 48/0±97/27 کیلوگرم بر مترمربع) به صورت تصادفی ساده به دو گروه کنترل (12=n) و تمرین ترکیبی (12=n) تقسیم شدند. آزمودنی های گروه تجربی به مدت10 هفته به اجرای برنامه تمرین ترکیبی پرداختند و گروه کنترل نیز بدون مداخله تمرینی به فعالیت های روزانه خود مشغول بودند. اندازه گیری آیریزین، مقاومت به انسولین و نیمرخ لیپیدی (کلسترول، تری گلیسیرید، لیپوپروتئین با چگالی کم و بالا) قبل و پس از پایان پروتکل تحقیق انجام گرفت. برای تجزیه و تحلیل آماری از آزمون کوواریانس استفاده شد و سطح معنیداری نیز 05/0 p≤ در نظر گرفته شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که 10 هفته تمرین ترکیبی باعث کاهش معنی دار کمرین، انسولین، کلسترول، تری گلیسیرید و LDL-C شد (001/0>p). با این حال، مقادیر آیریزین، گلوکز و HDL-C تحت تاثیر تمرین ترکیبی قرار نگرفت (به ترتیب، 18/0=p، 37/0=p، 06/0=p). نتیجه گیری: تمرینات ترکیبی میتواند به عنوان بخشی از برنامه ورزشی دختران دارای اضافه وزن توصیه شده و جایگزین مناسبی برای تمرینات مرسوم هوازی باشد.
منصور کرجی بانی؛ فرزانه منتظری فر؛ کریم دهقانی؛ مهدی مقرنسی؛ سید رضا موسوی گیلانی؛ علیرضا داشی پور
چکیده
زمینه و هدف: آدیپوکاینها در بیماریهای وابسته به چاقی نقش دارند و ممکن است نشانهای از افزایش خطر ابتلا به بیماریهای قلبی-عروقی باشند. هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر 10 هفته تمرین سرعتی و استقامتی و یک دوره بی تمرینی بر سطوح سرمی نسفاتین-1، نیمرخ لیپیدی، درصد چربی بدن و شاخص توده بدنمردان سالم غیرفعال بود. روش تحقیق: در این مطالعه ...
بیشتر
زمینه و هدف: آدیپوکاینها در بیماریهای وابسته به چاقی نقش دارند و ممکن است نشانهای از افزایش خطر ابتلا به بیماریهای قلبی-عروقی باشند. هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر 10 هفته تمرین سرعتی و استقامتی و یک دوره بی تمرینی بر سطوح سرمی نسفاتین-1، نیمرخ لیپیدی، درصد چربی بدن و شاخص توده بدنمردان سالم غیرفعال بود. روش تحقیق: در این مطالعه 39 نفر از دانشجویان پسر غیرفعال به صورت تصادفی ساده در سه گروه 13 نفره (تمرین سرعتی، تمرین استقامتی و کنترل) قرار گرفتند. گروه های تمرین (تمرین استقامتی با شدت 60 تا 85 و تمرین سرعتی با شدت 80 تا 100 حداکثر اکسیژن مصرفی) یک برنامه تمرینی 10 هفته ای با تکرار 3 جلسه در هفته را اجرا کردند و پس از آن 4 هفته بی تمرینی را تجربه کردند. خون گیری پس از 12 ساعت ناشتایی در مراحل مختلف و با شرایط مشابه انجام شد و مقادیر سرمی متغیرهای وابسته توسط کیت های تحقیقاتی اندازه گیری گردید. نتایج با استفاده از آزمون های شاپیرو-ویلک، تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی حداقل اختلاف معنی دار در سطح معنی داری 05/0>p استخراج گردید. یافته ها: نتایج نشان داد، پس از 8 هفته تمرین در مقایسه بین گروهی تفاوت معنی داری در متغیرهای تحقیق بین گروه های مطالعه مشاهد نشد(05/0<p). اما در گروه تمرین استقامتی درصد چربی بدن با کاهش معنی داری همراه بود (05/0>p). همچنین در گروه تمرین سرعتی مقادیر کلسترول(TC)، تری گلیسیرید(TG) کاهش معنی دار و HDL-C افزایش معنی داری داشت (05/0>p). پس از 4 هفته دوره کوتاه مدت بی تمرینی، تغییر معنی داری در متغیرهای تحقیق مشاهده نگردید (05/0<p). نتیجه گیری: می توان بیان کرد در این مطالعه در مقایسه بین دو شیوه تمرین استقامتی و سرعتی، با توجه به تغییرات بیشتر و بهبود برخی عوامل خطرزای نیمرخ لیپیدی پس از تمرین سرعتی در مقایسه با گروه تمرین استقامتی، این شیوه تمرینی مفیدتر و موثرتر بوده است. مشخص شد با توقف تمرین و دوره کوتاه مدت بی تمرینی با افزایش برخی عوامل خطرزای قلبی- عروقی، سازگاریهای مطلوب تمرین از بین رفته و افراد در معرض عوامل خطرزای قلبی- عروقی قرار می گیرند.
سوما خسروی؛ وحید تادیبی؛ داریوش شیخ الاسلامی وطنی
چکیده
زمینه و هدف: عصاره چای سبز به عنوان یک آنتی اکسیدان اثرگذار بر کاهش استرس اکسیداتیو ناشی از فعالیت مقاومتی معرفی شده است. هدف از این پژوهش بررسی اثر مکمل یاری کوتاه مدت عصاره چای سبز بر شاخص های منتخب اکسایشی و ضداکسایشی پس از فعالیت مقاومتی با دو نوع شدت متوسط و بالا در مردان تمرین کرده بود. روش تحقیق: تعداد 11 مرد کشتی ...
بیشتر
زمینه و هدف: عصاره چای سبز به عنوان یک آنتی اکسیدان اثرگذار بر کاهش استرس اکسیداتیو ناشی از فعالیت مقاومتی معرفی شده است. هدف از این پژوهش بررسی اثر مکمل یاری کوتاه مدت عصاره چای سبز بر شاخص های منتخب اکسایشی و ضداکسایشی پس از فعالیت مقاومتی با دو نوع شدت متوسط و بالا در مردان تمرین کرده بود. روش تحقیق: تعداد 11 مرد کشتی گیر تمرین کرده با وزنه در یک طرح متقاطع دوسوکور کنترل شده با دارونما شامل چهار دوره مکمل یاری یک هفته ای با دارونما یا عصاره چای سبز با دوز مصرفی روزانه 900 میلیگرم شرکت کردند. آزمودنی ها دو وهله فعالیت مقاومتی با شدت متوسط و دو وهله فعالیت مقاومتی با شدت بالا را پس از مصرف مکمل و یا دارونما انجام دادند که این وهله ها توسط دوره های دو هفته ای پاکسازی از هم جدا شدند. وهله های فعالیت مقاومتی با شدت بالا شامل شش حرکت در شش ست و چهار تکرار با شدت 90 درصد یک تکرار بیشینه، و وهله های فعالیت مقاومتی با شدت متوسط شامل شش حرکت در سه ست و ده تکرار با شدت 70 درصد یک تکرار بیشینه انجام شد. پیش و پس از وهله های فعالیت مقاومتی برای اندازه گیری شاخص های اکسایشی و ضداکسایشی خونگیری صورت می گرفت. با توجه به توزیع غیرطبیعی داده ها، برای تجزیه و تحلیل یافته ها از آزمون کروسکالوالیس استفاده و سطح معنی داری کمتر از 05/0 در نظر گرفته شد. یافته ها: هیچگونه تفاوت معنی داری بین استفاده از مکمل یا دارونما، چه در فعالیت مقاومتی با شدت بالا و چه با شدت متوسط، برای متغیرهای مالون دی آلدئید، ظرفیت تام آنتی اکسیدانی و آنزیم سوپراکساید دیسموتاز دیده نشد. نتیجه گیری: یک هفته مصرف مکمل چای سبز اثر معنیداری بر شاخص های اکسایشی و ضداکسایشی پس از فعالیت مقاومتی با شدت متوسط یا بالا در مردان کشتی گیر ندارد.