محمد علی کیالی کوشک قاضی؛ محمد فرامرزی؛ ساناز میرزایان شانجانی؛ یاسر کاظم زاده
چکیده
زمینه و هدف: فوتبال به عنوان محبوبترین رشته ورزشی در جهان شناخته میشود و با توجه به ماهیت این رشته ورزشی و آسیبهای آن محققین هنوز تاثیر تمرینات ورزشی بر سطوح مختلف را به خوبی نشناختهاند. لذا هدف از تحقیق حاضر مقایسه اثر یک دوره تمرین پلایومتریک روی سطوح سالن و چمن بر بیومارکرهای نوین آسیب عضلانی در بازیکنان فوتبال بود. روش تحقیق: ...
بیشتر
زمینه و هدف: فوتبال به عنوان محبوبترین رشته ورزشی در جهان شناخته میشود و با توجه به ماهیت این رشته ورزشی و آسیبهای آن محققین هنوز تاثیر تمرینات ورزشی بر سطوح مختلف را به خوبی نشناختهاند. لذا هدف از تحقیق حاضر مقایسه اثر یک دوره تمرین پلایومتریک روی سطوح سالن و چمن بر بیومارکرهای نوین آسیب عضلانی در بازیکنان فوتبال بود. روش تحقیق: در این مطالعه نیمه تجربی 36 بازیکن فوتبال لیگ دست یک و دست دو رده جوانان و امید کشوری با محدوده سنی 18-22 سال به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. سپس به طور تصادفی در سه گروه شامل: تمرین پلایومتریک بر روی چمن (12 نفر)، تمرین پلایومتریک در سالن (12نفر) و گروه کنترل (12نفر) تقسیم شدند. تمرینات منتخب پلایومتریک روی سطوح سالن و چمن به مدت هشت هفته، دو جلسه در هفته و هر جلسه 60 دقیقه انجام شد. در ابتدا و انتهای دوره تحقیق مقادیر تروپونین T ویژه عضلات اسکلتی (sTnT) و DNA میتوکندریایی (mtDNA) در سه گروه اندازهگیری شد. جهت تجزیه تحلیل یافتهها از آزمونهای آماری t وابسته و آنالیز واریانس یکراهه همراه با آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. یافتهها: یافتههای این تحقیق نشان داد که تفاوت معنی داری در sTnT در گروه های تحقیق وجود ندارد(47/0=p)؛ اما مقادیر mtDNA در گروه-های تمرین در چمن (001/0=p) و تمرین در سالن(001/0=p) به طور معنیداری بالاتر از گروه کنترل بود. همچنین این مقادیر در گروه تمرین در چمن به طور معنیداری بالاتر از گروه تمرین در سالن بود(001/0=p). نتیجهگیری: به نظر میرسد تمرین پلایومتریک در هر دو سطح (چمن و سالن) با افزایش mtDNA میگردد؛ ولی اثر تمرین در چمن نسبت به تمرین در سالن مطلوبتر است. همچنین با توجه به سطح آمادگی بازیکنان به نظر میرسد انجام مطالعات بیشتر با طیف وسیعتری از شاخصهای آسیب عضلانی برای تبیین میزان آسیب عضلانی در فوتبالیستها مورد نیاز است.
محمدحسین نوری؛ حیدر صادقی؛ محمد رضا امیرسیف الدینی؛ علی عباسی
چکیده
زمینه و هدف: بهکارگیری ابزار مناسب، روشهای علمی و سیستماتیک استعدادیابی می تواند فرآیند شناسایی و پرورش استعدادهای ورزشی افراد را برای رسیدن به سطح قهرمانی سرعت بخشیده و شرایطی فراهم آورد که ورزشکاران مستعد هر چه سریعتر به بالاترین سطح عملکردی خود دست پیدا کرده و عمر قهرمانی بیشتری را تجربه کنند. مطالعات صورت گرفته در حوزه ...
بیشتر
زمینه و هدف: بهکارگیری ابزار مناسب، روشهای علمی و سیستماتیک استعدادیابی می تواند فرآیند شناسایی و پرورش استعدادهای ورزشی افراد را برای رسیدن به سطح قهرمانی سرعت بخشیده و شرایطی فراهم آورد که ورزشکاران مستعد هر چه سریعتر به بالاترین سطح عملکردی خود دست پیدا کرده و عمر قهرمانی بیشتری را تجربه کنند. مطالعات صورت گرفته در حوزه استعدادیابی ورزشی، در قالب تعیین شاخصهای مؤثر، یا تهیه نورم از ورزشکاران نخبه (هنجاریابی) صورت گرفته اند. هدف این تحقیق طراحی الگوی هوشمند استعدادیابی فوتبال بر اساس شاخصهای اصلی و وزندار حاصل از تحلیل سلسله مراتبی متغیرهای بیومکانیکی، روانشناختی، فیزیولوژیکی و مهارتی بر پایه منطق فازی بود. روش تحقیق: در این پژوهش با استفاده از پرسشنامه تحلیل سلسله مراتبی از مربیان و متخصصین استعدادیابی فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران نظرخواهی گردید و با بهکارگیری نرم افزار اکسپرت چویس پرسشنامه ها تحلیل و مهمترین شاخصهای استعدادیابی فوتبال انتخاب گردید. سپس بر اساس نورم ورزشکاران 14 تا 16 سال نخبه و ملیپوش فوتبال ایران در شاخصهای تعیین شده، الگویی هوشمند بر پایه منطق فازی طراحی گردید. یافته ها: الگوی هوشمند رکورد فوتبالیست های 14 تا 16 سال در متغیرهای اصلی را بهعنوان ورودی دریافت کرد و فوتبالیستها را در مقایسه با نورم ملیپوشان 14 تا 16 سال، در وضعیتهای نامتناسب با رشته فوتبال، نیمهمتناسب، متناسب، استعداد درخشان و نادر طبقهبندی کرد. نتیجه گیری: الگوی هوشمند استعدادیابی رکورد فوتبالیستها را در متغیرهای چابکی و انعطافپذیری (بیومکانیکی)، انگیزه و تمرکز و اعتمادبهنفس (روانشناختی)، ظرفیت قلبی تنفسی (فیزیولوژیکی)، دریبل و کنترل توپ (مهارتی) که از طریق فرآیند تحلیل سلسله مراتبی متغیرها بهعنوان اساسیترین شاخصها تعیین و وزن دهی شدهاند را دریافت و پس از مقایسه با نورم فوتبالیست های نخبه و ملی پوش، قابلیت و استعداد آنان را در خروجی الگو رتبه بندی و نمایان میسازد. بر اساس یافته ها، الگوی هوشمند، میتواند برای شناسایی ورزشکاران مستعد رشته فوتبال در ردههای پایه مورد استفاده قرار گیرد.
امیر عباس منظمی؛ سجاد منظمی؛ احمد همت فر؛ امیرحسین منظمی
چکیده
زمینه و هدف: درمرحله گرم کردن، استفاده از نوع و زمانهای متفاوت کشش پیش از شروع فعالیتهای ورزشی از اهمیت زیادی برخوردار است. بنابراین هدف از تحقیق حاضر تعیین آثار حاد کشش ایستا، بالستیک و PNF بر عملکرد پرش عمودی، چابکی و دوی سرعت 50 متر در بازیکنان مرد جوان فوتبال بود. روش تحقیق: از تعداد 30 نفر از بازیکنان فوتبال مرد جوان که حداقل 2 سال ...
بیشتر
زمینه و هدف: درمرحله گرم کردن، استفاده از نوع و زمانهای متفاوت کشش پیش از شروع فعالیتهای ورزشی از اهمیت زیادی برخوردار است. بنابراین هدف از تحقیق حاضر تعیین آثار حاد کشش ایستا، بالستیک و PNF بر عملکرد پرش عمودی، چابکی و دوی سرعت 50 متر در بازیکنان مرد جوان فوتبال بود. روش تحقیق: از تعداد 30 نفر از بازیکنان فوتبال مرد جوان که حداقل 2 سال سابقه تمرینی داشتند، 11 نفر به طور تصادفی انتخاب و در 6 حالت متفاوت شامل دو حالت کشش ایستا (s5×2 و s10×2)، دو حالت کشش بالستیک (s5×2 و s10×2)، کشش PNF (s15×s6×s10) و کنترل (بدون کشش) بودند، بررسی شدند. از آزمون پرش عمودی سارجنت، آزمون چابکی بالسوم و دوی سرعت 50 متر جهت اندازه گیری متغیرها استفاده شد. آزمون تحلیل واریانس دو سویه با اندازه گیری تکراری جهت مقایسه تفاوت ها در حالتهای متفاوت تحقیق مورد بهره برداری قرار گرفت و سطح معنی داری 05/0>p منظور گردید. یافته ها: کششهای بالستیک (s5×2) و (s10×2) موجب افزایش معنیدار در عملکرد پرش عمودی (به ترتیب با 0/03=p و 0/03=p) و دوی سرعت (به ترتیب با 0/04=p و 0/04=p)؛ و کششهای ایستا (s5×2) و (s10×2) موجب کاهش معنیدار در عملکرد چابکی (به ترتیب با 0/02=p و 0/04=p)؛ و کشش PNF تنها موجب کاهش معنیدار در عملکرد پرش عمودی (0/02=p) گردیدند. نتیجه گیری: کشش بالستیک نسبت به دیگر روشهای کشش، در زمان گرم کردن برتری دارد. از کششهای ایستا و PNF می توان در زمانهای کوتاه استفاده کرد، اما زمان بیشتر از 20 ثانیه در این گونه کششها، موجب افت عملکرد پرش عمودی، چابکی و دوی سرعت در بازیکنان فوتبال مرد جوان میگردد.
عماد شکوهی؛ علی اصغر نورسته؛ علی شمسی ماجلان؛ محمد علی سنجری
چکیده
زمینهوهدف: ثبات پاسچرال، به معنی توانایی بدن در حفظ مرکز ثقل در محدوده ثبات است. بازیکنان فوتبال به یک ثبات عملکردی قاب لاطمینان وابسته هستند، بنابراین آسیب های مچ ممکن است باعث یک وقفه در بازی حرفه ای بازیکنان فوتبال شود. هدف ار پژوهش حاضر مقایسه ثبات پاسچرال بازیکنان فوتبال با آسیب مزمن مچ پا در آزمون عملکردی پرش- فرود بود. روشتحقیق: ...
بیشتر
زمینهوهدف: ثبات پاسچرال، به معنی توانایی بدن در حفظ مرکز ثقل در محدوده ثبات است. بازیکنان فوتبال به یک ثبات عملکردی قاب لاطمینان وابسته هستند، بنابراین آسیب های مچ ممکن است باعث یک وقفه در بازی حرفه ای بازیکنان فوتبال شود. هدف ار پژوهش حاضر مقایسه ثبات پاسچرال بازیکنان فوتبال با آسیب مزمن مچ پا در آزمون عملکردی پرش- فرود بود. روشتحقیق: 28 بازیکنان فوتبال شامل 14 فرد با بی ثباتی مچ پا و 14فرد سالم در پژوهش شرکت کردند. برای بررسی ثبات پاسچرال و اندازه گیری متغیرهای زمان رسیدن به ثبات(TTS) و جابجایی مرکز فشار (COP)، آزمودنی ها فعالیت عملکردی پرش- فرود را بر روی صفحه نیرو انجام دادند.ارزیابی آسیب مچ پا به دو صورت، پرسش از خود فرد و پرسشنامه انجام گردید. برای تجزیه و تحلیل آماری از آزمون t مستقل در سطح معنی داری 05/pیافتهها: نتایج نشان داد که در پرش رو به جلو، متغیر COP در جهت داخلی- خارجی (002/p=0) و قدامی- خلفی (01/p=0) و همچنین در پرش جانبی، متغیر COPدر جهت داخلی- خارجی (008/p=0) و قدامی- خلفی (02/p=0) بین بازیکنان فوتبال با و بدون بی ثباتی مزمن مچ پا، تفاوت معنی داری دارد؛ به گونه ای که COP در بازیکنان با بی ثباتی بیشتر از بازیکنان سالم بود. در حالی که زمان رسیدن به ثبات در بازیکنان با بی ثباتی و بازیکنان سالم بسیار نزدیک به یکدیگر بود، و در متغیر TTS تفاوت معنی داری بین دو گروه وجود نداشت ( 05/p<0). نتیجهگیری: با توجه به نقش اساسی رباط های داخلی- خارجی مچ پا در ثبات پا، به نظر می رسد که آسیب این ناحیه در تغییرات مرکز فشار اثر می گذارد و بازیکنان فوتبال با آسیب بی ثباتی مزمن مچ پا، تغییرات بیشتری در مرکز فشار نسبت به بازیکنان سالم دارند. با توجه به نقش حس عمقی در کنترل پاسچر، ورزشکاران مبتا به آسیب دیدگی مچ پا می توانند با انجام تمرینات حس عمقی و افزایش قدرت اندام تحتانی خود تا حد زیادی نقایص ثبات و تعادل خود را برطرف کنند.
نیما قره داغی؛ محمدرضا کردی؛ عباسعلی گائینی
چکیده
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر چهار هفته تمرین متناوب هوازی شدید ویژه فوتبال بر شاخص های عملکردی هوازی بازیکنان فوتبال می باشد. روش تحقیق: به این منظور18 بازیکن فوتبال شرکت کننده در لیگ آزادگان ایران با میانگین سنی 24 / 2± 88 / 21 سال، قد 174/22±5/32سانتی متر، وزن± 5/7 67/77 کیلوگرم و درصد چربی 12/38+ 3/29، در غالب دو گروه ...
بیشتر
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر چهار هفته تمرین متناوب هوازی شدید ویژه فوتبال بر شاخص های عملکردی هوازی بازیکنان فوتبال می باشد. روش تحقیق: به این منظور18 بازیکن فوتبال شرکت کننده در لیگ آزادگان ایران با میانگین سنی 24 / 2± 88 / 21 سال، قد 174/22±5/32سانتی متر، وزن± 5/7 67/77 کیلوگرم و درصد چربی 12/38+ 3/29، در غالب دو گروه تمرین ) 12 نفر( و کنترل ) 6 نفر( برای شرکت در این پژوهش داوطلب شدند. یک برنامه چهار هفته ای تمرین متناوب هوازی شدید )هاف(، سه جلسه در هفته، شامل چهار دوره حرکت با توپ در یک مسیر ویژه از پیش طراحی شده، اجرا گردید. دوره های کاری فعالیت به صورت چهار دوره چهار دقیقه ای با شدت 90 - 95 درصد حداکثر ضربان قلب بود که با سه دقیقه استراحت فعال، و با 70 درصد حداکثر ضربان قلب، اجرا شد. داده ها با استفاده از آزمون های آماری tمستقل و زوجی و آنوا با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها:نتایج نشان داد که پس از چهار هفته تمرین، VO2max، و زمان واماندگی بازیکنان اندکی افزایش یافت، اما سطوح هماتوکریت و هموگلوبین در بین دو گروه تمرینی و کنترل تغییر معناداری نکرد. با این حال، کاهش معناداری در نشانگرهای آسیب عضلانی خون پس از تمرین مشاهده شد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج تحقیق می توان اظهار داشت که چهار هفته تمرین هاف شاخص های آسیب عضلانی بازیکنان فوتبال را به طور معنادار متاثر ساخت.