زهرا یاورپناه؛ علی حسنی؛ معصومه قربانی
چکیده
مقدمه و هدف: استفاده از مکملها و تمرینات ورزشی جهت رفع اختلالات متابولیک و درمان بیماریها رواج یافته است؛ هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر تمرین هوازی و مکمل سینبیوتیک بر سختی شریانی و پروتئین واکنشی C در زنان یائسه مبتلابه دیابت نوع 2 بود. مواد و روشها: در این پژوهش نیمه تجربی، 39 زن مبتلابه دیابت نوع 2 بهطور تصادفی به سه گروه تمرین ...
بیشتر
مقدمه و هدف: استفاده از مکملها و تمرینات ورزشی جهت رفع اختلالات متابولیک و درمان بیماریها رواج یافته است؛ هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر تمرین هوازی و مکمل سینبیوتیک بر سختی شریانی و پروتئین واکنشی C در زنان یائسه مبتلابه دیابت نوع 2 بود. مواد و روشها: در این پژوهش نیمه تجربی، 39 زن مبتلابه دیابت نوع 2 بهطور تصادفی به سه گروه تمرین هوازی+دارونما، تمرین هوازی+مکمل سینبیوتیک و مکمل سینبیوتیک تقسیم شدند. مدت برنامه تمرینی 12 هفته بود (سه جلسه در هفته که بخش اصلی تمرین در جلسه اول شامل ۲۵ دقیقه فعالیت با شدت ۴۰ تا ۴۵ درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره بود و هر دو هفته ۵ دقیقه به مدتزمان و ۵ درصد بهشدت فعالیت اضافه شد). آزمودنیهای گروه مکمل یک ساعت پس از صرف ناهار، یک عدد کپسول سینبیوتیک با کانت 109×1 CFU)) را مصرف کردند. از آزمون آنوا جهت بررسی اختلاف بین گروهی و آزمونT همبسته جهت بررسی اختلاف درونگروهی آزمودنیها استفاده گردید.یافتهها: نتایج درونگروهی نشان داد که شاخص پایی بازویی (ABI) در گروه تمرین هوازی+دارونما (039/0P=) و تمرین هوازی+مکمل سینبیوتیک (028/0P=) بهطور معناداری افزایشیافته است. همچنین شاخص قلبی عروقی مچپایی (CAVI) در گروه تمرین هوازی+دارونما (002/0P=) و تمرین هوازی+مکمل سینبیوتیک (022/0P=)، پروتئین واکنشیC در هر 3 گروه تمرین هوازی+دارونما (001/0P=)، تمرین هوازی+مکمل سینبیوتیک (0001/0P=) و گروه مکمل سینبیوتیک (002/0P=) کاهش معناداری را نشان داد. سطوح سرمی گلوکز ناشتا، انسولین، شاخص مقاومت به انسولین، BMI و درصد چربی بدن در هر 3 گروه نیز کاهش داشت، اما این کاهش معنادار نبود. نتایج حاصل از آنوا در مقایسه بین گروهی تفاوت معناداری را در گروههای پژوهش نشان نداد ABI (292/0P=)، CAVI (303/0P=)، CRP (483/0P=)، انسولین (730/0P=).بحث و نتیجهگیری: بهنظر میرسد تمرین هوازی و مصرف سینبیوتیک در زنان یائسه دیابتی نوع2 میتواند بر روند بهبود شاخصهای سختی شریانی و پروتئین واکنشی C مؤثر باشد.
جواد عارفی؛ علی حسنی؛ ملیحه اردکانی زاده
چکیده
زمینه و هدف: فعالیت بدنی تغییرات ساختاری و عملکردی در قلب بهویژه بطن چپ ایجاد میکند که بهشدت و مدت ورزش بستگی دارد. پژوهش حاضر اثر مدتزمان شنا را بر بیان ژن هیپرتروفی، عامل افزایش دهنده میوسیت 2c (MEF2c) بطن چپ موشهای صحرایی نر بررسی مینماید. روش تحقیق: تعداد 18سر موش نر (20±200 گرم) به سه گروه کنترل، شنای میانمدت ...
بیشتر
زمینه و هدف: فعالیت بدنی تغییرات ساختاری و عملکردی در قلب بهویژه بطن چپ ایجاد میکند که بهشدت و مدت ورزش بستگی دارد. پژوهش حاضر اثر مدتزمان شنا را بر بیان ژن هیپرتروفی، عامل افزایش دهنده میوسیت 2c (MEF2c) بطن چپ موشهای صحرایی نر بررسی مینماید. روش تحقیق: تعداد 18سر موش نر (20±200 گرم) به سه گروه کنترل، شنای میانمدت و بلندمدت تقسیم شدند. گروههای تمرینی (10 هفته و 5 روز در هفته) در آب 2±28 درجه شنا کردند. در هر جلسه گروه میانمدت یک ساعت و گروه بلندمدت از هفته پنجم تا دهم سه ساعت شنا کردند. برای سنجش بیان ژن MEF2c از روش Real-time PCR استفاده شد. نتایج با استفاده از روش تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنیداری 0/05>p استخراج گردید. یافتهها: نتایج نشان داد که 10 هفته تمرین شنا در هر دو گروه تمرینی در مقایسه با گروه کنترل، منجر به کاهش بیان ژن MEF2c (p=0/001) می شود. بهعلاوه، وزن قلب و نسبت وزن قلب/ سطح رویة بدن در گروه شنای میانمدت و بلندمدت در مقایسه با گروه کنترل؛ افزایش معنی داری (0/05>p) پیدا کرد. نتیجهگیری: تمرین شنای به اجرا درآمده توانست بیان ژن MEF2c مرتبط با هایپرتروفی بطن چپ را کاهش دهد و زمینه را برای فعالیت عوامل مرتبط با هایپرتروفی مهیا سازد. ازاینرو انجام این تمرینات به ویژه شنای طولانیمدت را میتوان بهعنوان مدلی برای بهبود عملکرد قلب توصیه نمود.
جهانگیر احمدی؛ علی حسنی؛ عادل دنیائی
چکیده
زمینهوهدف: هدف از تحقیق حاضر بررسی شش هفته تمرین مقاومتی همراه با مصرف مکمل جینسینگ (آسیایی) بر توان هوازی و بی هوازی دانشجویان مرد غیرفعال دانشگاه شاهرود بود. روشتحقیق: بدین منظور 50 دانشجو با میانگین سنی 2± 19 سال و شاخص توده بدن 3± 22 کیلو گرم داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. آزمودنی ها به صورت تصادفی به چهار گروه شامل گروه مکمل ...
بیشتر
زمینهوهدف: هدف از تحقیق حاضر بررسی شش هفته تمرین مقاومتی همراه با مصرف مکمل جینسینگ (آسیایی) بر توان هوازی و بی هوازی دانشجویان مرد غیرفعال دانشگاه شاهرود بود. روشتحقیق: بدین منظور 50 دانشجو با میانگین سنی 2± 19 سال و شاخص توده بدن 3± 22 کیلو گرم داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. آزمودنی ها به صورت تصادفی به چهار گروه شامل گروه مکمل + تمرین ( 13 نفر)، گروه دارونما + تمرین (13 نفر)، گروه مکمل(12 نفر) و گروه کنترل (12 نفر) تقسیم شدند. گروه های تمرینی به مدت شش هفته، سه جلسه در هفته و طبق برنامه مدون به تمرین پرداختند. قبل و بعد از برنامه تمرین و مکمل دهی، آزمون هوازی بروس، آزمون ب یهوازی وینگیت و ارزیابی ترکیب بدن به عمل آمد. به منظور بررسی طبیعی بودن توزیع داد ه ها از آزمون کولموگروف – اسمیرنف و برای استخراج نتایج، از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر(4×2) و t وابسته در سطح معنی داری 05/p<0 استفاده شد. یافتهها: اوج توان بی هوازی (02/p=0 ) و حداکثر توان هوازی (p=0/001) در سه گروه تجربی (مداخله) به طور معنی دار بهبود پیدا کرد، در حالی که میانگین توان بی هوازی(p=0/12)، حداقل توان بی هوازی (09/p=0) و شاخص خستگی بین چهار گروه تفاوت معنی داری (32/p=0) نداشت. نتیجهگیری: در مقایسه با تمرین مقاومتی تنها، تمرین مقاومتی همراه با مکمل جینسینگ نقش بیشتری در بهبود توان هوازی و بی هوازی افراد غیر فعال دارد.
علی اصغر مازنی؛ علی اصغر محمدی؛ محمد شبانی؛ علی حسنی
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این پژوهش، مقایسه توان هوازی، توان بی هوازی، شاخص توده بدن درصد چربی دانشجویان ورزشکار و غیر ورزشکار دانشگاه آزاد اسامی واحد کاشمر بود. روش تحقیق: 30 دانشجوی مرد ورزشکار عضو تیم های ورزشی دانشگاه آزاد اسامی واحد کاشمر و 30 دانشجوی غیر ورزشکار در رده سنی 25 – 20 سال به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب گردیدند. اندازه گیری ...
بیشتر
زمینه و هدف: هدف از این پژوهش، مقایسه توان هوازی، توان بی هوازی، شاخص توده بدن درصد چربی دانشجویان ورزشکار و غیر ورزشکار دانشگاه آزاد اسامی واحد کاشمر بود. روش تحقیق: 30 دانشجوی مرد ورزشکار عضو تیم های ورزشی دانشگاه آزاد اسامی واحد کاشمر و 30 دانشجوی غیر ورزشکار در رده سنی 25 – 20 سال به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب گردیدند. اندازه گیری توان هوازی به وسیله آزمون آستراند، توان بی هوازی از طریق آزمون پرش عمودی، درصد چربی زیر پوستی به وسیله کالیپر از سه ناحیه سینه، شکم و ران انجام گرفت. شاخص توده بدن آزمودنی ها نیز از تقسیم وزن (به کیلوگرم) بر مجذور قد (متر) محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده توسط نرم افزار SPSS نسخه 14 و به کمک آزمون تی مستقل ( t-test) در سطح معنی داری 0/05>p انجام گرفت. یافته ها: تفاوت معنی دار آماری بین توان هوازی و شاخص توده بدن دانشجویان ورزشکار و غیر ورزشکار وجود نداشت، در حالی که مقادیر توان بی هوازی ورزشکاران به طور معنی داری ( 0/03=p) بالاتر از آزمودنی های غیر ورزشکار بود. در مقابل، درصد چربی زیر پوستی غیر ورزشکاران به طور معنی داری ( 0/001=p) بالاتر از ورزشکاران بود. نتیجه گیری: تمرینات ورزشی در دوره دانشجویی و محیط دانشگاه، موجب بهبود توان بی هوازی و کاهش درصد چربی زیر پوستی در دانشجویان ورزشکار در مقایسه با دانشجویان غیرورزشکار می گردد.