رقیه افرونده؛ مرضیه پاپی صاد؛ فرناز سیفی اسکی شهر
چکیده
زمینه و هدف: بی تمرینی موجب تغییراتی در پاسخ لاکتات خون و عوامل آمادگی جسمانی می شود. بنابراین هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر سه هفته بی تمرینی بر پاسخ لاکتات خون به تمرین میت زنی و عوامل آمادگی جسمانی مرتبط با تکواندو در دختران نوجوان بود. روش تحقیق: هجده تکواندوکار دختر با میانگین سنی 64/1±13 سال و سابقه ورزشی 05/1±07/6 سال به صورت تصادفی ...
بیشتر
زمینه و هدف: بی تمرینی موجب تغییراتی در پاسخ لاکتات خون و عوامل آمادگی جسمانی می شود. بنابراین هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر سه هفته بی تمرینی بر پاسخ لاکتات خون به تمرین میت زنی و عوامل آمادگی جسمانی مرتبط با تکواندو در دختران نوجوان بود. روش تحقیق: هجده تکواندوکار دختر با میانگین سنی 64/1±13 سال و سابقه ورزشی 05/1±07/6 سال به صورت تصادفی به دو گروه تمرین (9 نفر) و بی تمرین (9 نفر) تقسیم شدند. متغیرهای تحقیق قبل و بعد از سه هفته در هر دو گروه اندازه گیری شدند. گروه بی تمرین در این 3 هفته تمرینات خود را قطع کردند، اما گروه دیگر به برنامه تمرینی خود ادامه دادند. لاکتات خون قبل و بلافاصله بعد از تمرین میت زنی اندازه گیری شد؛ بدین صورت که پس از 20 دقیقه گرم کردن، تمرین میت زدن (تمرین پرقدرت، با شدت زیاد در مدت زمان کم) با 3 تکرار و هر تکرار به صورت 20 ثانیه فعالیت و 20 ثانیه استراحت به اجرا درآمد. هم چنین شاخص های چابکی، توان بی هوازی، توان عضلانی و سرعت عکس العمل با آزمون های معتبر مورد ارزیابی قرار گرفتند. آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر برای بررسی تغییرات درون گروهی و آزمون MANCOVA برای مقایسه بین گروه ها مورد استفاده قرار گرفت و سطح معنی داری 05/0> pدر نظر گرفته شد. یافته ها: در هر دو گروه در پاسخ به تمرینات میت زنی، لاکتات خون به طور معنی داری افزایش معنی داری پیدا کرد (001/0=p)؛ اما این پاسخ بعد از سه هفته مداخله در نظر گرفته شده، تفاوت معنی داری نداشت (00/1=p). بعد از سه هفته بی تمرینی، متغیرهای توان عضلانی (01/0=p)، چابکی (04/0=p) و توان بی هوازی (01/0=p) بطور معنی داری نسبت به قبل از سه هفته بی تمرینی افت پیدا کرد؛ اما سرعت عکس العمل تغییر معنی داری نداشت (17/0=p). نتیجه گیری: به نظر می رسد سه هفته بی تمرینی دختران تکواندوکار تغییری در پاسخ لاکتات خون به تمرین میت زنی، و سرعت عکس العمل بوجود نمی آورد، اما موجب افت سایر شاخص های آمادگی جسمانی وابسته به مهارت می شود.
منصور کرجی بانی؛ فرزانه منتظری فر؛ کریم دهقانی؛ مهدی مقرنسی؛ سید رضا موسوی گیلانی؛ علیرضا داشی پور
چکیده
زمینه و هدف: آدیپوکاینها در بیماریهای وابسته به چاقی نقش دارند و ممکن است نشانهای از افزایش خطر ابتلا به بیماریهای قلبی-عروقی باشند. هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر 10 هفته تمرین سرعتی و استقامتی و یک دوره بی تمرینی بر سطوح سرمی نسفاتین-1، نیمرخ لیپیدی، درصد چربی بدن و شاخص توده بدنمردان سالم غیرفعال بود. روش تحقیق: در این مطالعه ...
بیشتر
زمینه و هدف: آدیپوکاینها در بیماریهای وابسته به چاقی نقش دارند و ممکن است نشانهای از افزایش خطر ابتلا به بیماریهای قلبی-عروقی باشند. هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر 10 هفته تمرین سرعتی و استقامتی و یک دوره بی تمرینی بر سطوح سرمی نسفاتین-1، نیمرخ لیپیدی، درصد چربی بدن و شاخص توده بدنمردان سالم غیرفعال بود. روش تحقیق: در این مطالعه 39 نفر از دانشجویان پسر غیرفعال به صورت تصادفی ساده در سه گروه 13 نفره (تمرین سرعتی، تمرین استقامتی و کنترل) قرار گرفتند. گروه های تمرین (تمرین استقامتی با شدت 60 تا 85 و تمرین سرعتی با شدت 80 تا 100 حداکثر اکسیژن مصرفی) یک برنامه تمرینی 10 هفته ای با تکرار 3 جلسه در هفته را اجرا کردند و پس از آن 4 هفته بی تمرینی را تجربه کردند. خون گیری پس از 12 ساعت ناشتایی در مراحل مختلف و با شرایط مشابه انجام شد و مقادیر سرمی متغیرهای وابسته توسط کیت های تحقیقاتی اندازه گیری گردید. نتایج با استفاده از آزمون های شاپیرو-ویلک، تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی حداقل اختلاف معنی دار در سطح معنی داری 05/0>p استخراج گردید. یافته ها: نتایج نشان داد، پس از 8 هفته تمرین در مقایسه بین گروهی تفاوت معنی داری در متغیرهای تحقیق بین گروه های مطالعه مشاهد نشد(05/0<p). اما در گروه تمرین استقامتی درصد چربی بدن با کاهش معنی داری همراه بود (05/0>p). همچنین در گروه تمرین سرعتی مقادیر کلسترول(TC)، تری گلیسیرید(TG) کاهش معنی دار و HDL-C افزایش معنی داری داشت (05/0>p). پس از 4 هفته دوره کوتاه مدت بی تمرینی، تغییر معنی داری در متغیرهای تحقیق مشاهده نگردید (05/0<p). نتیجه گیری: می توان بیان کرد در این مطالعه در مقایسه بین دو شیوه تمرین استقامتی و سرعتی، با توجه به تغییرات بیشتر و بهبود برخی عوامل خطرزای نیمرخ لیپیدی پس از تمرین سرعتی در مقایسه با گروه تمرین استقامتی، این شیوه تمرینی مفیدتر و موثرتر بوده است. مشخص شد با توقف تمرین و دوره کوتاه مدت بی تمرینی با افزایش برخی عوامل خطرزای قلبی- عروقی، سازگاریهای مطلوب تمرین از بین رفته و افراد در معرض عوامل خطرزای قلبی- عروقی قرار می گیرند.
عباس پورحیدری؛ فرهاد رحمانی نیا
چکیده
زمینه و هدف: با وجود اهمیت آمادگی جسمانی مطلوب برای افراد نظامی و انتظامی، نشان داده شده است که چاقی و افزایش وزن در نیروهای نظامی و انتظامی رو به گسترش است. هدف کلی پژوهش حاضر، بررسی آثار تمرین هوازی و بی تمرینی بر شاخص مقاومت به انسولین، نیمرخ لیپیدی و ترکیب بدنی مردان دارای اضافه وزن نیروی انتظامی بود. روش تحقیق: تعداد 40 نفر از مردان ...
بیشتر
زمینه و هدف: با وجود اهمیت آمادگی جسمانی مطلوب برای افراد نظامی و انتظامی، نشان داده شده است که چاقی و افزایش وزن در نیروهای نظامی و انتظامی رو به گسترش است. هدف کلی پژوهش حاضر، بررسی آثار تمرین هوازی و بی تمرینی بر شاخص مقاومت به انسولین، نیمرخ لیپیدی و ترکیب بدنی مردان دارای اضافه وزن نیروی انتظامی بود. روش تحقیق: تعداد 40 نفر از مردان نیروی انتظامی دارای اضافه وزن با میانگین سنی6/3±29/8 سال، قد 6±175/5 سانتی متر، وزن 6/2±87/42 کیلوگرم و شاخص توده بدن 4/4±28/55؛ به صورت هدفمند در تحقیق شرکت کردند و به طور تصادفی به دو گروه 20 نفری شامل گروه تمرینات هوازی و یک گروه شاهد تقسیم گردیدند. برنامه تمرینی هوازی مشتمل بر دویدن مداوم با روند ثابت به مدت 8 هفته، سه جلسه در هفته، با شدت 65 تا 75 درصد حداکثر ضربان قلب، به مدت 20 دقیقه در هر جلسه و افزایش یک دقیقه ای به زمان تمرین در هر جلسه؛ اجرا شد. پس از انجام پروتکل تمرینات هوازی توسط گروه تجربی و آزمون گیری برای بار دوم، آزمودنی ها به مدت 6 هفته در شرایط بی تمرینی قرار گرفتند. بعد از 6 هفته بی تمرینی، تمامی آزمون ها تکرار شدند. برای مطالعه اثر درون گروهی و بین گروهی، از آزمون آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی توکی در سطح 0/05≥p استفاده شد. یافته ها: اجرای 8 هفته تمرین هوازی موجب کاهش معنی دار مقاومت به انسولین (0/003=p)، درصد چربی (0/001=p)، شاخص توده بدن (0/004=p)، و بهبودی نیمرخ لیپیدی (0/05>p) شد؛ اما پس از 6 هفته بی تمرینی، تمامی سازگاری های ایجاد شده حالت اولیه قبل از تمرین برگشت. نتیجه گیری: تمرین هوازی مداوم و منظم می تواند در بهبود عوامل خطرزای قلبی – عروقی در نیروهای انتظامی موثر باشد، در حالی که با بی تمرینی، این آثار مثبت از بین می رود.