سید زانیار اطهری؛ میر علیرضا نورآذر؛ محمدرضا نصیرزاده
چکیده
زمینه و هدف: آواریکتومی (برداشت تخمدان) باعث القاء استرس اکسیداتیو در بدن میشود. دانه کتان به عنوان منبع غنی از آنتیاکسیدانهای طبیعی همراه با فعالیت بدنی منظم، میتواند اثرات مخرب ناشی از استرس اکسیداتیو را مهار کند. هدف تحقیق حاضر بررسی اثر ترکیبی عصاره کتان و تمرین هوازی بر وضعیت اکسیداتیو بافت قلب در موشهای صحرایی آواریکتومی ...
بیشتر
زمینه و هدف: آواریکتومی (برداشت تخمدان) باعث القاء استرس اکسیداتیو در بدن میشود. دانه کتان به عنوان منبع غنی از آنتیاکسیدانهای طبیعی همراه با فعالیت بدنی منظم، میتواند اثرات مخرب ناشی از استرس اکسیداتیو را مهار کند. هدف تحقیق حاضر بررسی اثر ترکیبی عصاره کتان و تمرین هوازی بر وضعیت اکسیداتیو بافت قلب در موشهای صحرایی آواریکتومی شده بود. روش تحقیق: در این مطالعه تجربی، از 36 سر موش صحرایی ماده بالغ نژاد ویستار، با میانگین وزن 25±250 گرم استفاده شد. موشها بهطور تصادفی به شش گروه مساوی (n=6) شامل گروه های کنترل، شم (شاهد جراحی)، آواریکتومی شده، آواریکتومی- عصاره بذر کتان، آواریکتومی- تمرین، و نهایتا آواریکتومی- تمرین- عصاره بذر کتان؛ تقسیم شدند. تمرینات هوازی به مدت 8 هفته، هر هفته 5 روز بر روی نوارگردان به اجرا درآمد و گروه های تیمار با عصاره بذر کتان، روزانه به مقدار 400 میلیگرم/کیلوگرم وزن بدن عصاره بذر کتان بهصورت گاواژ دریافت کردند. در پایان دوره مطالعه، نمونه بافت قلب از حیوانات مختلف اخذ گردید و ظرفیت تام آنتی اکسیدانی (TAC)، غلظت مالون دی آلدهید (MDA)، به همراه فعالیت آنزیم های سوپر اکساید دیسمیوتاز (SOD)، گلوتاتیون پراکسیداز (GPx) و پارااکسوناز-1 (PON1) اندازهگیری گردیدند. داده های جمع آوری شده با آزمون های آماری تحلیل واریانس یکطرفه و تعقیبی توکی در سطح 0/05>p مورد بررسی قرار گرفتند. یافتهها: فعالیت آنزیمهای SOD، GPX، PON1 و میزان TAC در موشهای گروه آواریکتومی بهطور معنیداری کمتر از موشهای گروه کنترل بود؛ در حالی که MDA به طور معنی داری افزایش پیدا کرد (05/p<0). از طرف دیگر، فعالیت آنزیمهای SOD، GPX، PON1 و میزان TAC در موشهای صحرایی گروه آواریکتومی- تمرین - عصاره بهطور معنیداری در مقایسه با گروههای آواریکتومی، آواریکتومی- عصاره و آواریکتومی- تمرین افزایش پیدا کرد؛ در حالی که MDA به طور معنی داری کاهش یافت (05/p<0). نتیجهگیری: ترکیب عصاره بذر کتان و تمرین هوازی تاثیر بهتری در بهبود فعالیت سیستم آنتیاکسیدانی و کاهش شاخص اکسیداسیون بافت قلب در موش صحرایی آواریکتومی شده دارد.
مهدی مقرنسی؛ فرهاد شهامت نشتیفانی؛ محسن فؤادالدینی؛ مریم بان پروری؛ جواد بیات؛ مهران حسینی
چکیده
زمینه و هدف: مطالعات نشان داده اند که کلستروم یا آغوز گاوی دارای خاصیت ضداکسایشی است اما تاکنون مطالعه ای که اثربخشی آن را بر آسیب ورزشی مورد ارزیابی قرار داده باشد یافت نشد. مطالعه حاضر به منظور بررسی اثرات مصرف مکمل آغوز گاوی بر آسیب عضلانی ناشی از ورزش شدید اجرا گردید. روش تحقیق: 48 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به طور تصادفی به شش ...
بیشتر
زمینه و هدف: مطالعات نشان داده اند که کلستروم یا آغوز گاوی دارای خاصیت ضداکسایشی است اما تاکنون مطالعه ای که اثربخشی آن را بر آسیب ورزشی مورد ارزیابی قرار داده باشد یافت نشد. مطالعه حاضر به منظور بررسی اثرات مصرف مکمل آغوز گاوی بر آسیب عضلانی ناشی از ورزش شدید اجرا گردید. روش تحقیق: 48 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به طور تصادفی به شش گروه مساوی تقسیم شدند گروه 1 (کنترل)، گروه 2 (ورزش هوازی)، گروه 3 (ورزش بی هوازی)، گروه 4 (مکمل بدون ورزش)، گروه 5 (مکمل با ورزش هوازی)، گروه 6 (مکمل با ورزش بی هوازی). پس از انجام 1 هفته ای بارگیری مکمل و تمرین، نمونه گیری خون از تمام موش ها انجام و سطح پلاسمایی آنزیم های LDH و CK توسط کیت های استاندارد و دستگاه اتوآنالایز تعیین گردید. داده ها با آزمون های آماری ANOVA و آزمون تعقیبی توکی در سطح 0/05>p تحلیل شد. یافته ها: مقادیر پلاسمایی LDH (p=0/010) و CK (p=0/006) درگروه ورزش بی هوازی به طور معنی داری در مقایسه با گروه کنترل افزایش یافت. اختلاف معنی داری بین گروه ورزش هوازی و گروه کنترل در متغیرهای CK و LDH (p=0/86) وجود نداشت. موش های دریافت کننده مکمل و ورزش بی هوازی شدید (گروه 6) به طور معنی داری سطح CK و LDH کمتری در مقایسه با گروه ورزش بی هوازی بدون مکمل (گروه 3) داشتند (0/001=p)، نتایج نشان داد که بارگیری 7 روزه مکمل آغوز توانست افزایش سطوح CK و LDH ناشی از تمرین بی هوازی را در موش ها مهار نماید. نتیجه گیری: مکمل آغوز با توجه به خواص ضداکسایشی، می تواند به عنوان یک مکمل ورزشی جهت کاهش آسیب های عضلانی استفاده گردد.
آزاده حسینی؛ عبدالحسین پرنو؛ اسحق کریمی؛ بهاره حسینی
چکیده
زمینهوهدف: عامل نوروتروفیک مشتق از مغز (BDNF) یکی از اعضای خانواده نوروتروفین هاست که نقش کلیدی در تنظیم بقاء، رشد و حفظ نورون ها دارد. BDNF در سازگاری ناشی از تمرین ورزشی مشارکت می کند؛ اما اثر تمرین مقاومتی برآن هنوز به خوبی شناخته نشده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر 4 هفته تمرین مقاومتی بر سطح پلاسمایی BDNF در موش های صحرایی بود. روشتحقیق: ...
بیشتر
زمینهوهدف: عامل نوروتروفیک مشتق از مغز (BDNF) یکی از اعضای خانواده نوروتروفین هاست که نقش کلیدی در تنظیم بقاء، رشد و حفظ نورون ها دارد. BDNF در سازگاری ناشی از تمرین ورزشی مشارکت می کند؛ اما اثر تمرین مقاومتی برآن هنوز به خوبی شناخته نشده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر 4 هفته تمرین مقاومتی بر سطح پلاسمایی BDNF در موش های صحرایی بود. روشتحقیق: 20 سر موش صحرائی ماده ویستار به طور تصادفی به 2 گروه کنترل ( 5 سر) و گروه تمرین مقاومتی (15 سر) تقسیم شدند. دوره تمرینی 4هفته، 3 جلسه در هر هفته انجام شد. در هر جلسه حیوانات وزنه های وصل شده به دم را با بالارفتن از نردبان به صورت 5 تکرار سه نوبتی حمل کردند. در گروه تمرین، در زمان های 24 ، 48 و 72 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین،موش ها بیهوش شدند و خونگیری به عمل آمد. برای سنجش محتوای BDNF پلاسما از روش الایزا و کیت پرومگا G7611 استفاده گردید و داده ها با روش تحلیل واریانس یک طرفه در سطح معنی داری 05/p<0 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتهها: یافته ها نشان داد که سطوح BDNF پلاسما در وهله های زمانی 24 و 72 ساعت (به ترتیب با 04/p =0 و 02/p =0) پس از آخرین جلسه تمرین مقاومتی نسبت به گروه کنترل، به طور معنی داری پایین تر است؛ با این حال، در وهله زمانی 48 ساعت پس از تمرین، افت در سطوح BDNF پلاسما معنی دار نبود. نتیجهگیری: تمرین مقاومتی با استفاده از نردبان در طول 4 هفته، موجب کاهش سطوح BDNF پلاسما پس از تمرین می شود. بنابراین، این نوع تمرین مقاومتی را احتمالاً می توان مدلی مناسب و موثر برای بررسی رفتار این نوروتروفین به کار گرفت.
علی یعقوبی؛ ضیاء فلاح محمدی؛ حسین طاهری چادر نشین؛ رزیتا فتحی
چکیده
زمینه وهدف: پروتئین شوک گرمایی 72( HSP72) و ظرفیت آنتی اکسیدانی تام (TAC) دو شاخص مهم در دفاع درونی بدن می باشند. هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر یک جلسه فعالیت ورزشی تداومی روی نوارگردان بر میزان HSP72 و TAC پلاسمای موش های دیابتی شده توسط استرپتوزوتوسین بود. روش تحقیق: بدین منظور 40 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به وزن 165±1 گرم و سن 6 تا8 هفته، ...
بیشتر
زمینه وهدف: پروتئین شوک گرمایی 72( HSP72) و ظرفیت آنتی اکسیدانی تام (TAC) دو شاخص مهم در دفاع درونی بدن می باشند. هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر یک جلسه فعالیت ورزشی تداومی روی نوارگردان بر میزان HSP72 و TAC پلاسمای موش های دیابتی شده توسط استرپتوزوتوسین بود. روش تحقیق: بدین منظور 40 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به وزن 165±1 گرم و سن 6 تا8 هفته، به طور تصادفی در 4 گروه (هر گروه 10 سر)، کنترل دیابت، و 3 گروه دیابتی+تمرین حاد استقامتی (گروه های 1، 2 و 3 که به ترتیب 30 دقیقه، 4 ساعت و 24 ساعت پس از ورزش کشته شدند)، تقسیم شدند. موش های صحرایی با تزریق استروپتوزوتوسین محلول در بافر سیترات 1/ 0 مول (PH = 5/4) به صورت درون صفاقی، دیابتی شدند. پروتکل تمرینی با سرعت 10 متر در دقیقه آغاز شد و به تدریج به 18 متر در دقیقه رسید. مدت دویدن تقریبا 60 دقیقه بود. برای تعیین سطوح HSP72 و TAC به ترتیب از روش الایزا و رنگ سنجی استفاده شد. یافته ها: به دنبال اجرای یک جلسه فعالیت در موش های دیابتی، میزان HSP72 پلاسمای تمام گروه ها افزایش یافت. افزایش HSP72 در گروه 30 دقیقه پس از فعالیت، نسبت به گروه کنترل، غیر معنادار بود؛ اما سطوح این شاخص در گروه 2) 4ساعت( نسبت به گروه کنترل(p=0/03) و در گروه 3(24ساعت) نسبت به گروه کنترل و گروه 30 دقیقه، افزایش معناداری را نشان داد (به ترتیب P=0/001 و P=0/005 ) افزایش ظرفیت آنتی اکسیدانی تام (TAC) فقط در گروه 3 نسبت به گروه کنترل معنی دار بود .(P=0/03) نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان دهنده اثرات مفید یک جلسه فعالیت استقامتی حاد بر سطوح HSP72 و ظرفیت آنتی اکسیدانی تام در بیماری دیابت می باشد. با توجه به این، احتمالا می توان فعالیت استقامتی حاد را به عنوان یک توصیه درمانی در مقابله با عوارض این بیماری به کار برد.