مریم شعبانیان؛ محمد رمی؛ مهرزاد شعبانی؛ علی اکبر علیزاده
چکیده
زمینه وهدف: بیماری مالتیپل اسکلروزیس(MS) یکی از شایعترین بیماریهای التهابی مزمن سیستم عصبی مرکزی است که عملکرد حسی و حرکتی را تحت تاثیر قرار میدهد. از آنجایی که فعالیت بدنی ممکن است دارای فواید ضدالتهابی برای این بیماران باشد، لذا هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر فعالیت بدنی شنا بر محتوای پروتئینهای AMPK و Sirt1 و عملکرد حرکتی رتهای ...
بیشتر
زمینه وهدف: بیماری مالتیپل اسکلروزیس(MS) یکی از شایعترین بیماریهای التهابی مزمن سیستم عصبی مرکزی است که عملکرد حسی و حرکتی را تحت تاثیر قرار میدهد. از آنجایی که فعالیت بدنی ممکن است دارای فواید ضدالتهابی برای این بیماران باشد، لذا هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر فعالیت بدنی شنا بر محتوای پروتئینهای AMPK و Sirt1 و عملکرد حرکتی رتهای مدل MS میباشد. روش تحقیق: در این پژوهش، 20 سر رت با میانگین سن 12هفته به طور تصادفی به 4 گروه: گروه کنترل سالم، سالم تمرین، کنترلMS و تمرینMS تقسیم شدند. جهت القای بیماری MS، رتها در گروههای بیمار به مدت 6 هفته با غذای دارای کوپریزون با نسبت وزنی 5/0درصد تغذیه شدند. پروتکل تمرین شنا به مدت 6 هفته انجام شد. پس از انجام آزمونهای رفتاری روتارود و جعبه باز، بافت هیپوکمپ استخراج و مقادیر پروتئینها اندازهگیری شد. داده ها توسط آزمون آنوای یکراهه و سپس آزمون تعقیبی توکی مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها: نتایج آزمونهای جعبه باز و روتارود نشان داد که عملکرد فعالیت حرکتی و حفظ تعادل در گروه کنترلMS نسبت به گروه کنترل سالم دچار اختلال شده و به دنبال فعالیت شنا به صورت معناداری بهبود یافت(05/0p<). همچنین نتایج نشان که محتوای پروتئینهای AMPK و Sirt1 در گروه کنترلMS نسبت به گروه کنترل سالم به صورت معنیداری کاهش یافت(05/0p<)، همچنین مقادیر این پروتئینها در گروه تمرینMS نسبت به گروه کنترلMS به صورت معناداری افزایش یافت(05/0p<). نتیجهگیری: براساس نتایج پژوهش حاضر احتمالا میتوان گفت که فعالیت ورزشی شنا، با تنظیم محتوای پروتئینهای AMPK و Sirt1 میتواند سبب بهبود متابولیسم انرژی نورونها و تنظیم فرآیندهای متابولیکی سیستم عصبی مرکزی شود و به عنوان یک راهبرد غیردارویی جهت بهبود علائم بیماران مبتلا به MS امیدوارکننده باشد.
نسیم عباسی فرد؛ عبدالحمید حبیبی؛ سعید شاکریان؛ علی اکبر علیزاده
چکیده
زمینه و هدف: استفاده از گلوکوکورتیکوئیدها با انواع اثرات نامطلوب قلبی عروقی از جمله احتباس مایعات، فشار خون بالا، بیماری آترواسکلروتیک زودرس و آریتمی همراه است. هدف از این مطالعه بررسی اثر شش هفته تمرین مقاومتی و تداومی هوازی بر محتوای کلاژن 1 و پروتئینهای ماتریکس خارج سلولی در بافت میوکارد رت های ماده مدل القا شده با دگزامتازون ...
بیشتر
زمینه و هدف: استفاده از گلوکوکورتیکوئیدها با انواع اثرات نامطلوب قلبی عروقی از جمله احتباس مایعات، فشار خون بالا، بیماری آترواسکلروتیک زودرس و آریتمی همراه است. هدف از این مطالعه بررسی اثر شش هفته تمرین مقاومتی و تداومی هوازی بر محتوای کلاژن 1 و پروتئینهای ماتریکس خارج سلولی در بافت میوکارد رت های ماده مدل القا شده با دگزامتازون بود. روش تحقیق: تعــداد 12 ســر رت ماده بـا سـن چهار هفتـه ای بـه طـور تصادفـی در چهار گروه کنترل سالم، کنترل القا شده با دگزامتازون، تمرین مقاومتی + دگزامتازون و گروه تمرین تداومی+ دگزامتازون قرار گرفتند. برنامـه تمریـن مقاومتـی شـش هفتـه بـا سـه نوبـت و هـر نوبـت 20-14 بـار بـالا رفتـن از نردبـان یـک متـری (بـا 26 پلـه) بـا حمـل وزنـه بـود. محتوی کلاژن نوع 1، ماتریکس متالوپروتئیناز-2 (MMP-2) و مهارکننده بافتی متالوپروتئیناز-1 (TIMP-1) در بطن چپ بافت میوکارد پس از تمرین، با روش وسترن بلات؛ و عامل رشد تغییر شکل دهنده بتا-1 (TGF-β1) با روش الایزا اندازه گیری شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنی داری 05/0 p≤ استفاده شد. یافته ها: تزریق دگزامتازون در سه گروه موجب کاهش معنی دار پروتئین MMP2 و افزایش معنی دار محتوای کلاژن 1، TIMP1 و TGF-β1 نسبت به گروه کنترل سالم شد؛ اما هر دو نوع تمرین، موجب افزایش معنی دار MMP-2 و کاهش معنی دار کلاژن نوع 1، TIMP1 و TGF-β1 گردید. نتیجه گیری: به نظر می رسد که تمرینات تداومی هوازی و مقاومتی می تواند همزمان با افزایش فعالیت MMP2 و کاهش محتوای پروتئین کلاژن 1، TGF-β1 و TIMP-1 در بطن چپ رت ها، یک اثر محافظتی بر ساختار و عملکرد بطن قلبی داشته باشد.