اکرم ارزانی؛ شادمهر میردار
چکیده
زمینه و هدف: پروتئین شبهکیتیناز-3 (YKL40) به عنوان یک شاخص زیستی التهابی موثر بر آسم و بیماریهای آلرژیک شناخته شده است؛ در حالی که انجام تمرینات ورزشی ممکن است موجب کاهش اثرات التهابی ناشی از بیماری آسم شوند. از اینرو هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر هشت هفته تمرین تناوبی، مقاومتی و ترکیبی بر سطوح YKL40 و ایمونوگلوبین E (IgE) بافت ریه ...
بیشتر
زمینه و هدف: پروتئین شبهکیتیناز-3 (YKL40) به عنوان یک شاخص زیستی التهابی موثر بر آسم و بیماریهای آلرژیک شناخته شده است؛ در حالی که انجام تمرینات ورزشی ممکن است موجب کاهش اثرات التهابی ناشی از بیماری آسم شوند. از اینرو هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر هشت هفته تمرین تناوبی، مقاومتی و ترکیبی بر سطوح YKL40 و ایمونوگلوبین E (IgE) بافت ریه موشهای صحرایی مبتلا به آسم بود. روش تحقیق: تعداد 25 موش صحرایی به پنج گروه شامل گروه های کنترل، تمرین تناوبی، تمرین مقاومتی، تمرین ترکیبی و سالین تقسیم شدند. گروههای آسمی (گروه کنترل و گروه های مداخله تمرینی) هر جلسه پس از تمرین به مقدار یک میلیلیتر به صورت زیرصفاقی محلول اووالبومین دریافت کردند. همچنین سه بار در هفته و هر بار به مدت 20 دقیقه در معرض افشانه اووالبومین قرار گرفتند. گروه تمرین تناوبی (سه بار در هفته، شدت 80-60 درصد ظرفیت بیشینه، 30 دقیقه)، گروه تمرین مقاومتی (سه بار در هفته، 60 درصد یک تکرار بیشینه، سه نوبت 10 تکراری) و گروه تمرین ترکیبی (ترکیب تمرین تناوبی و مقاومتی) پروتکل های طراحی شده را به مدت هشت هفته به اجرا درآوردند. اندازهگیری سطوح YKL40 و IgE به روش الایزا در بافت ریه انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی LSD در سطح p≤0/05 صورت گرفت. یافتهها: سطوح YKL40 در گروه تمرین تناوبی (05/0=p)، تمرین مقاومتی (005/0=p) و تمرین ترکیبی (001/0=p) نسبت به گروه کنترل، افزایش معنی داری پیدا کرد؛ به نحوی که این افزایش پس از تمرین ترکیبی نسبت به سایر مداخلات تمرینی بیشتر بود (05/0>p). همچنین، IgE در گروههای تمرین تناوبی (005/0=p)، تمرین مقاومتی (03/0=p) و تمرین ترکیبی (004/0=p)؛ در مقایسه با گروه کنترل افزایش معنی داری پیدا کرد. نتیجهگیری: به نظر میرسد اجرای هشت هفته تمرینات تناوبی، مقاومتی و ترکیبی در افراد آسمی، تاثیر مهاری بر سطوح پروتئینYKL40 ندارد و از این طریق نمیتوانند نقش محافظتی در برابر اثرات التهابی ناشی از آسم داشته باشد.
معصومه نوبهار؛ شادمهر میردار هریجانی؛ زینب گرگین کرجی
چکیده
زمینه و هدف: شدت، مدت و تکرار جلسات تمرین در روز می توانند آثارمتفاوتی بر بروز آسیب های اکسایشی و سیستم ضد اکسایشی بدن داشته باشند. هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر 1 و 2 جلسه تمرین فزآینده در روز بر فعالیت آنزیم های اسپارتاتآمینوترانسفراز (AST)، آلانینآمینوترانسفراز (ALT) و آلکانینفسفاتاز (ALP) سرم دختران فعال بود. روش تحقیق:در این ...
بیشتر
زمینه و هدف: شدت، مدت و تکرار جلسات تمرین در روز می توانند آثارمتفاوتی بر بروز آسیب های اکسایشی و سیستم ضد اکسایشی بدن داشته باشند. هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر 1 و 2 جلسه تمرین فزآینده در روز بر فعالیت آنزیم های اسپارتاتآمینوترانسفراز (AST)، آلانینآمینوترانسفراز (ALT) و آلکانینفسفاتاز (ALP) سرم دختران فعال بود. روش تحقیق:در این مطالعه نیمه تجربی 21 دانشجوی دختر تربیتبدنی بهطورتصادفی (7 نفر) به دو گروه تمرینی و یک گروه کنترل تقسیم شدند. گروه کنترل از شرکت در هرگونه فعالیت ورزشی، در طی یک هفته منع شد. اولین گروه تمرینی 1 جلسه در روز تمرین کردند، در حالی که دومین گروه تمرینی 2 جلسه در روز (هر دو به مدت 7 روز) تمرین کردند. تمرین شامل دویدن بر روی نوارگردان باسرعت اولیه 6 تا 8 کیلومتر برساعت بود. پس از 3 دقیقه،1 دقیقه استراحت به صورت فعال (با سرعت 3 کیلومتر بر ساعت) اجرا گردید. سپس 2 کیلومتر بر ساعت برسرعت قبلی افزوده شده و فعالیت تا حد واماندگی ادامه یافت. به منظور سنجش متغیرهای بیوشیمیایی، خون وریدی قبل از تمرین، بعد از روزهای 1، 4 و 7 تمرینی و 24 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرینی جمع آوری گردید. نتایح با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی LSD در سطح معنی داری 05/0p< استخراج گردید. یافته ها: در هر دو گروه تجربی، فعالیت AST و ALP در روزهای 1، 4 و 7 تمرین افزایش معنیداری داشت (05/0>p)؛ اما پس از 24 ساعت استراحت، مقادیر AST گروههای تجربی به سطح قبل از تمرین کاهش یافت. نتیجه گیری: نتایج دال بر آن است که جلسات تمرینی فزآینده (با تکرار 1 یا 2 جلسه در روز)، ممکن است سطوح آنزیم های AST، ALT و ALP سرم را افزایش دهند، اما این تغییرات نامطلوب می تواند با در نظر گرفتن بازگشت به حالت اولیه مناسب، اصلاح شود.
شادمهر میردار هریجانی؛ حسین علی اصغرزاده اولیایی؛ غلامرضا حمیدیان؛ نرگس موسوی
چکیده
زمینه و هدف: در طی رشد جنین، هم تکثیر سلولی و هم آپوپتوز برای رشد صحیح بافت کبد جنین ضروری است. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر یک دوره برنامه تمرین استقامتی شنا و مکمل سیلیمارین در طی بارداری بر شاخص آپوپتوزی سلول های کبد نوزادان مو شهای صحرایی در معرض مسمومیت با کادمیوم انجام گرفت. روش تحقیق: 72 سر موش صحرایی باردار نژاد ویستار (وزن ...
بیشتر
زمینه و هدف: در طی رشد جنین، هم تکثیر سلولی و هم آپوپتوز برای رشد صحیح بافت کبد جنین ضروری است. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر یک دوره برنامه تمرین استقامتی شنا و مکمل سیلیمارین در طی بارداری بر شاخص آپوپتوزی سلول های کبد نوزادان مو شهای صحرایی در معرض مسمومیت با کادمیوم انجام گرفت. روش تحقیق: 72 سر موش صحرایی باردار نژاد ویستار (وزن 20 ± 200 گرم) به 9 گروه تقسیم شدند. کادمیوم کلراید به میزان 400 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن به صورت محلول در آب آشامیدنی به مو شها خورانده شد. برنامه تمرینی در دوران بارداری 60 دقیقه شنا در روز و به مدت 5 روز در هفته بود. سیلیمارین (100 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن) به صورت زیرجلدی 3 بار در هفته تزریق شد. نمونه برداری از بافت کبد دو روز پس از تولد انجام شد و برای تعیین شاخص آپوپتوزی کبد از تکنیک ایمونوهیستوشیمی تانل به روش غیر رادیواکتیو نشاندار کردن انتهایی در جای خود، استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل یافت هها از تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی LSD در سطح خطای 0/05≥α بهره برداری گردید. یافته ها: شاخص آپوپتوزی کبد در گروه های کادمیوم سیلیمارین و کادمیوم تمرین سیلیمارین در مقایسه با گروه کادمیوم، کاهش معنی داری (0/001>p) نشان داد؛ اما تمرین شنا به تنهایی تاثیری بر شاخص آپوپتوزی کبد نداشت (0/83=p ). نتیجه گیری: تمرین استقامتی شنا در طی بارداری تاثیری بر کاهش شاخص آپوپتوزی سلول های کبد نوزادان ناشی از مسمومیت مادری با کادمیوم ندارد، اما تزریق سیلیمارین به طور احتمالی آن را کاهش می دهد.
شادمهر میردار؛ نرگس موسوی؛ غلامرضا حمیدیان؛ مهدی هدایتی
چکیده
زمینه و هدف: متالوتیونین نقش مهمی در کنترل آپوپتوزیس، دفع فلزات سنگین از بدن و انتقال عناصر ضروری از مادر به جنین ایفا م یکند. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر تمرین شنای استقامتی بر غلظت متالوتیونین و شاخص آپوپتوزی کبد مو شهای صحرایی باردار در معرض مسمومیت با کادمیوم بود. روش تحقیق:32 موش صحرایی باردار(20±200 گرم) به چهار گروه (کنترل، تمرین، ...
بیشتر
زمینه و هدف: متالوتیونین نقش مهمی در کنترل آپوپتوزیس، دفع فلزات سنگین از بدن و انتقال عناصر ضروری از مادر به جنین ایفا م یکند. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر تمرین شنای استقامتی بر غلظت متالوتیونین و شاخص آپوپتوزی کبد مو شهای صحرایی باردار در معرض مسمومیت با کادمیوم بود. روش تحقیق:32 موش صحرایی باردار(20±200 گرم) به چهار گروه (کنترل، تمرین، کادمیوم، تمرین + کادمیوم) تقسیم شدند. کادمیوم کلراید به صورت محلول در آب خوراکی به میزان 400 میلی گرم بر هر کیلوگرم وزن بدن از روز اول بارداری تا روز زایمان داده شد. پروتکل تمرین شامل شنا به مدت 60 دقیقه در روز، 5 روز در هفته در طی بارداری بود. نمونه گیری بافتی از کبد مو ش های صحرایی دو روز پس از زایمان انجام شد. غلظت متالوتیونین و شاخص آپوپتوزی کبدی به ترتیب با استفاده از روش الایزا و تکنیک ایمونوهیستوشیمی تانل به روش غیر رادیواکتیو نشاندار کردن انتهایی در جای خود تعیین شد. برای تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبیLSD در سطح معناداری ( p ≤0/05)استفاده گردید. یافته ها: تمرین استقامتی شنا آپوپتوزیس کبد ناشی از کادمیوم را به طور معن یداری کاهش داد (005/p =0)، اما بر تغییرات غلظت متالوتیونین کبدی تاثیر معنی داری نداشت. نتیجه گیری: اگر چه تمرین استقامتی شنا تاثیر معنی داری بر افزایش متالوتیونین کبد ندارد، احتمالا از مسیرهای دیگری شاخص آپوپتوزی را کاهش می دهد و با مرگ سلولی ناشی از کادمیوم مقابله می کند.