سمیه رمضانی؛ مقصود پیری؛ محمدعلی آذربایجانی؛ فیروزه دهقان
چکیده
زمینه و هدف: ورزش یک محرک فیزیولوژیک قوی است که می تواند با تاثیر بر روی تعدادی از مسیرهای پیام دهی خارج سلولی و داخل سلولی به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر روند آپوپتوزیس ریه اثرگذار باشد. هدف تحقیق حاضر، بررسی تاثیر تمرین هوازی و ویتامینD بر بیان ژن های آپوپتوزیس کاسپاز-3، BCL2،BAX و نسبت BCL2/BAX در ریه رت های نر مسموم شده با آب اکسیژنه ...
بیشتر
زمینه و هدف: ورزش یک محرک فیزیولوژیک قوی است که می تواند با تاثیر بر روی تعدادی از مسیرهای پیام دهی خارج سلولی و داخل سلولی به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر روند آپوپتوزیس ریه اثرگذار باشد. هدف تحقیق حاضر، بررسی تاثیر تمرین هوازی و ویتامینD بر بیان ژن های آپوپتوزیس کاسپاز-3، BCL2،BAX و نسبت BCL2/BAX در ریه رت های نر مسموم شده با آب اکسیژنه بود. روش تحقیق: در این مطالعه 48 سر موش نر بالغ ویستار به روش تصادفی به 6 گروه (هر گروه 8 موش) شامل آب اکسیژنه دو برابر (2H)؛ 2H2O2 + ویتامین D3 (2HD)؛2H2O2 + تمرین ورزشی (2HE)؛ 2H2O2 + D3+ E (2HDE)؛ دی متیل سولفوکساید (DMSO)، و کنترل (C) تقسیم شدند. جهت القای آپوپتوزیس تزریق درون صفاقیH2O2 با دوز 2 میلی مول/کیلوگرم به صورت 3 بار در هفته و یک ساعت قبل از تمرین انجام شد. همچنین 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، رت ها قربانی و نمونه های بافتی آن ها جدا شده و در دمای C°75- نگهداری شدند. سپس با استفاده از روشRT-PCR ، بیان ژن های کاسپاز-3، BAX ،BCL2 و نسبتBAX/BCL2 بافت ریه مورد سنجش قرار گرفت. با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس یک راهه و دو راهه و آزمون توکی در سطح معنی داری 0/05p <؛ داده ها تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: بیان ژنBCL2 درگروه 2HE (0/004=p) و 2HD (0/006=p) نسبت به گروه کنتـرل افـزایش معنـیداری پیـدا کـرد؛ در حـالی که بیان ژنBAX ،BCL2/BAX و کاسپاز-3 در گروه 2HE و 2HD به طور معنیداری (0/05>p) کمتر از گروه کنترل بود. از طرف دیگر،2HDE اثر کاهنده بر بیان ژن BAX (0/03=p) و نسبتBCL2/BAX (0/04=p) داشت؛ در حالی که بر بیان ژنBCL2 و کاسپاز 3 اثر معنیداری نداشت (0/05<p). نتیجه گیری: به نظر می رسد که یک دوره تمرین هوازی همراه با مکمل یاری ویتامین D با تغییرات معنی دار در بیان ژن های دخیل در آپوپتوزیس ناشی از H2O2 می توانند به عنوان یک روش درمانی مکمل در کنار سایر روش ها، برای تعدیل در آپوپتوزیس بافت ریه کار گرفته شوند.
احمد میر؛ محمد علی آذربایجانی؛ حسن متین همائی؛ حامد فنایی
چکیده
زمینه و هدف: کاهش ریلکسین در دوران یائسگی یکی از عواملی است که سبب تغییرات فیزیولوژیک در زنان می شود، با توجه به کمبود اطلاعات در خصوص تاثیر فعالیت ورزشی بر غلظت ریلکسین، هدف مطالعه حاضر بررسی اثر شدت های مختلف تمرین مقاومتی و هوازی بر سطوح غلظت ریلکسین سرم موش های اوارکتومی شده بود. روش تحقیق: در این مطالعه تجربی، 60 سر موش صحرایی ماده ...
بیشتر
زمینه و هدف: کاهش ریلکسین در دوران یائسگی یکی از عواملی است که سبب تغییرات فیزیولوژیک در زنان می شود، با توجه به کمبود اطلاعات در خصوص تاثیر فعالیت ورزشی بر غلظت ریلکسین، هدف مطالعه حاضر بررسی اثر شدت های مختلف تمرین مقاومتی و هوازی بر سطوح غلظت ریلکسین سرم موش های اوارکتومی شده بود. روش تحقیق: در این مطالعه تجربی، 60 سر موش صحرایی ماده با میانگین وزنی (10±230 گرم) به صورت تصادفی در 6 گروه 10 تایی شامل: اوارکتومی، اوارکتومی+تمرین مقاومتی شدید، اوارکتومی+تمرین مقاومتی با شدت کم، اوارکتومی+تمرین شنا تناوبی شدید، اوارکتومی+تمرین شنا تداومی و گروه شم قرار گرفتند. نخست حیوانات اوارکتومی شدند و یک هفته پس از آن موش های گروه تمرین با تکرار 3 جلسه در هفته به مدت 8 هفته تمرینات ورزشی را انجام دادند. پس از آن سطوح غلظت ریلکسین سرم به روش (ELISA) اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک راهه در سطح معنی داری (05/0>p) انجام گردید. یافته ها: غلظت ریلکسین سرمی پس از 8 هفته تمرین، در گروه شم (0001/0p=)، گروه تمرین مقاومتی با شدت زیاد (0001/0p=) و گروه تمرین شنا تناوبی با شدت زیاد (002/0p=) در مقایسه با گروه کنترل افزایش معنی دار نشان داد و عدم معنی داری در گروه تمرین شنا تداومی (10/0p=) و گروه تمرین مقاومتی با شدت کم (43/0p=) مشاهده گردید. نتیجه گیری: ریلکسین آثار مثبتی بر بافت های مختلف بدن دارد، این هورمون در دوران یائسگی کاهش می یابد ولی با انجام فعالیت های ورزشی پر شدت غلظت این هورمون افزایش خواهد داشت.
حسن نقی زاده؛ محمد علی آذربایجانی؛ مقصود پیری؛ حسن متین همایی
چکیده
زمینه و هدف: یکی از موضوعات مهم توانبخشی ورزشی در افراد مبتلا به سندرم اضافه وزن، افزایش عملکرد عضلانی و تعدیل پاسخهای درد عضلانی متعاقب فعالیتهای بدنی با مصرف گیاهان دارویی است. لذا، هدف از این پژوهش بررسی تاثیر تمرین مقاومتی غیرخطی و مکمل اسید گلیسیریزیک بر عملکرد عضلانی و درد عضلانی ادراک شده در مردان جوان دارای اضافه ...
بیشتر
زمینه و هدف: یکی از موضوعات مهم توانبخشی ورزشی در افراد مبتلا به سندرم اضافه وزن، افزایش عملکرد عضلانی و تعدیل پاسخهای درد عضلانی متعاقب فعالیتهای بدنی با مصرف گیاهان دارویی است. لذا، هدف از این پژوهش بررسی تاثیر تمرین مقاومتی غیرخطی و مکمل اسید گلیسیریزیک بر عملکرد عضلانی و درد عضلانی ادراک شده در مردان جوان دارای اضافه وزن بود. روش تحقیق: در یک کارآزمایی نیمه تجربی، 32 مرد جوان دارای اضافه وزن (میانگین سن: 1/52±22/25 سال و شاخص توده بدن: 0/65±26/90 کیلوگرم بر مترمربع) به صورت داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند و به طور تصادفی در چهار گروه: تمرین مقاومتی غیرخطی+مکمل اسید گلیسیریزیک (8=n)، تمرین مقاومتی غیرخطی+دارونما (8=n)، مکمل اسید گلیسیریزیک (8=n) و کنترل (8=n) جای گرفتند. برنامه تمرینی به مدت 8 هفته و هفتهای 3 جلسه اجرا شد. قبل و بعد از 8 هفته، شاخصهای عملکرد عضلانی با روش یک تکرار بیشینه و درد عضلانی ادراک شده با مقیاس درک درد مکگیل اندازهگیری شدند. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای آماری آنالیز واریانس با اندازهگیریهایمکرر، آنالیز واریانس دوراهه، آنالیز واریانس یک-راهه و ضریب همبستگی پیرسون در سطح معنیداری 0/05>p استفاده گردید. یافتهها: نتایج نشان داد که درد عضلانی ادراک-شده در فواصل زمانی بلافاصله، 24، 48 و 72 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، نسبت به پیشآزمون و گروه کنترل کاهش معنیدار داشت (0/0001 =p). عملکرد عضلانی نسبت به پیشآزمون افزایش معنیدار داشت (0/0001 =p). بین درد عضلانی ادراک شده با شاخص توده بدن و توده بدون چربی رابطه معکوس معنیدار مشاهده شد (0/02 =p). نتیجهگیری: تمرین مقاومتی غیرخطی همراه با مصرف مکمل اسید گلیسیریزیک به جهت حصول نتایج سودمند، میتواند بخش مهمی از برنامه توان-بخشی ورزشی افراد دارای اضافه وزن قرار گیرد.