بهار سلجوقی برنجی؛ معرفت سیاه کوهیان؛ الناز رضایی
چکیده
زمینه و هدف: فعالیت بدنی نقش مهمی در بهبود عملکرد فیزیولوژیکی ایفا میکند. این مطالعه با هدف بررسی و مقایسه تأثیر هشت هفته تمرین هوازی و پلاریزه بر عملکرد ریوی، شاخص التهابی، شاخص آسیب عصلانی و فاکتور رشد اندوتلیال عروقی در دختران فعال انجام شد. روش تحقیق: در یک طرح نیمهتجربی با الگوی پیشآزمون- پسآزمون، 30 دختر فعال بهصورت تصادفی ...
بیشتر
زمینه و هدف: فعالیت بدنی نقش مهمی در بهبود عملکرد فیزیولوژیکی ایفا میکند. این مطالعه با هدف بررسی و مقایسه تأثیر هشت هفته تمرین هوازی و پلاریزه بر عملکرد ریوی، شاخص التهابی، شاخص آسیب عصلانی و فاکتور رشد اندوتلیال عروقی در دختران فعال انجام شد. روش تحقیق: در یک طرح نیمهتجربی با الگوی پیشآزمون- پسآزمون، 30 دختر فعال بهصورت تصادفی در سه گروه تمرین هوازی، تمرین پلاریزه و کنترل تقسیم شدند. مداخلات شامل 3 جلسه تمرین در هفته به مدت 8 هفته بود. متغیرهای مورد بررسی شامل ظرفیت حیاتی (FVC) و حجم بازدمی اجباری در یک ثانیه (FEV1)با استفاده از روش اسپیرومتری، و همچنین سطوح سرمی پروتئین واکنشی C (CRP)، کراتین فسفوکیناز (CPK) و فاکتور رشد اندوتلیال عروقی (VEGF) بودند که با استفاده از روش الایزا و مطابق با پروتکلهای استاندارد اندازهگیری شدند. برای تحلیل دادهها از آزمون ANOVA یکسویه جهت بررسی همگنی اولیه گروهها، از آزمون t زوجی برای مقایسه درونگروهی پیش و پسآزمون، و از تحلیل کوواریانس (ANCOVA) برای مقایسه بینگروهی پس از مداخله استفاده شد؛ در صورت مشاهده تفاوت معنیدار، آزمون تعقیبی بونفرونی بهکار رفت. سطح معنیداری کمتر از 0.05 در نظر گرفته شد. یافتهها: نتایج نشان داد هر دو نوع تمرین باعث بهبود معنیدار FEV1 و FVC نسبت به گروه کنترل شدند (p<0.05) . سطح CRP در گروههای تمرینی کاهش معنیداری یافت، اما تغییرات CPK معنیدار نبود. همچنین، افزایش VEGF در هر دو گروه تمرینی نسبت به کنترل مشاهده شد (p<0.05). اندازه اثر نشان داد تمرین پلاریزه بیشترین تأثیر را بر FVC (1.31) و تمرین هوازی بر FEV1 (1.06) داشت. همچنین، کاهش CRP با اندازه اثر 1/32- و گروه پلاریزه با اندازه اثر 1/09-، بیانگر اثر ضدالتهابی این رویکردها بود. نتیجهگیری: تمرینات هوازی و پلاریزه میتوانند بهعنوان رویکردی مکمل در بهبود عملکرد ریوی و تعدیل پاسخهای التهابی در جمعیت فعال مورد استفاده قرار گیرند.
مریم دهقانیان فرد؛ محسن قنبرزراده؛ عبدالحمید حبیبی؛ حامد رضایی نسب
چکیده
زمینه و هدف: فعالیت ورزشی حاد ممکن است به عنوان یک عامل فیزیولوژیک استرسزا، منجر به پاسخ دستگاه ایمنی و در نتیجه افزایش معنیدار سطوح شاخصهای التهابی شود. هدف از این مطالعه مقایسه تأثیر یک جلسه فعالیت حاد هوازی همراه با مصرف مکمل ویتامین C بر عمکلرد ریوی ورزشکاران مبتلا به برونکواسپاسم ناشی از ورزش بود. روش تحقیق: در این مطالعه ...
بیشتر
زمینه و هدف: فعالیت ورزشی حاد ممکن است به عنوان یک عامل فیزیولوژیک استرسزا، منجر به پاسخ دستگاه ایمنی و در نتیجه افزایش معنیدار سطوح شاخصهای التهابی شود. هدف از این مطالعه مقایسه تأثیر یک جلسه فعالیت حاد هوازی همراه با مصرف مکمل ویتامین C بر عمکلرد ریوی ورزشکاران مبتلا به برونکواسپاسم ناشی از ورزش بود. روش تحقیق: در این مطالعه نیمه تجربی، 31 ورزشکار با تعیین حداکثر اکسیژن مصرفی بالای 45 میلیلیتر/کیلوگرم/دقیقه، به صورت همگن گزینش شده و به روش تصادفی ساده به دو گروه دریافت کننده ویتامینC (15نفر) و گروه کنترل (16 نفر) تقسیم شدند. آزمودنیهای گروه دریافت کننده ویتامین C به مدت 3 هفته روزانه 500 میلیگرم از این مکمل مصرف کردند. طی دو مرحله (قبل و بعد از اجرای فعالیت درماندهساز آستراند)، شاخص هایVC ،FVC ،FEV1 ،FEV1/FVC ،PEF ،MVV آزمودنیهای هر دو گروه به وسیله دستگاه اسپیرومتر دیجیتالی ارزیابی شدند. داده ها با روش آماری t وابسته برای مقایسه درون گروهی و کوواریانس برای مقایسه بین گروهی، در سطح معنی داری 05/0>p به کمک نرمافزار SPSSنسخه 19 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: مصـرف 3 هفتـه مکمـل ویتـامیـن Cتـأثیر مثبـت معنـی داری بـر شاخـصهـای VC(06/0=p) ؛ FVC (83/0=p)؛ FEV1 (60/0=p) ؛ FEV1/FVC (69/0=p)؛ PEF (18/0=p)؛ MVV (79/0=p) ورزشکاران مبتلا به برونکواسپاسم ناشی از ورزش نداشـت و دو گـروه تجـربـی و کنتـرل در شـاخص های VC (63/0=p)؛ FVC (31/0=p)؛ FEV1 (12/0=p) ؛ FEV1/FVC (06/0=p)، PEF(36/0=p) و MVV (56/0=p) تفاوت معنی دار آماری نداشتند. نتیجه گیری: به نظر می رسد مصرف ویتامین C تأثیر معنی داری بر شدت برونکواسپاسم خفیف ناشی از ورزش در ورزشکاران ندارد.
اعظم بهراد؛ رویا عسکری؛ محمدرضا حامدی نیا
چکیده
زمینه و هدف: در مطالعه حاضر تأثیر دو شیوه تمرینی استقامتی تناوبی شدید و مقاومتی دایرهای بر عملکرد ریوی و ترکیب بدن در دختران دارای اضافه وزن بررسی شد. روش تحقیق: از بین دختران داوطلب واجد شرایط 45 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه تمرین مقاومتی دایرهای، تناوبی شدید و کنترل جای گرفتند. گروههای تمرینی 8 هفته، هفتهای 3 جلسه به ...
بیشتر
زمینه و هدف: در مطالعه حاضر تأثیر دو شیوه تمرینی استقامتی تناوبی شدید و مقاومتی دایرهای بر عملکرد ریوی و ترکیب بدن در دختران دارای اضافه وزن بررسی شد. روش تحقیق: از بین دختران داوطلب واجد شرایط 45 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه تمرین مقاومتی دایرهای، تناوبی شدید و کنترل جای گرفتند. گروههای تمرینی 8 هفته، هفتهای 3 جلسه به تمرین پرداختند. تمرین مقاومتی در 7 ایستگاه، 2 نوبت، 15-8 تکرار و شدت 85-65 درصد یک تکرار بیشینه و تمرین تناوبی به صورت دویدنهای 2 دقیقهای با شدت 95-85 درصد ضربان قلب بیشینه، 11-8 تکرار و استراحت فعال (40-30 درصد ضربان قلب بیشینه) اجرا گردید. قبل و بعد از دوره تمرینی، شاخصهای تنفسی، ترکیب بدن، قدرت و استقامت عضلانی و حداکثر اکسیژن مصرفی اندازهگیری شدند. نتایج با آزمونهای تحلیل واریانس یکسویه، تعقیبی LSD و t وابسته استخراج گردید و سطح معنیداری 0/05>p در نظر گرفته شد. یافتهها: بین تأثیر دو نوع تمرین بر بازدم با فشار در اولین ثانیه (FEV1) ، ظرفیت حیاتی با فشار (FVC)، نسبت بازدم با فشار در ثانیه اول بر ظرفیت حیاتی با فشار (FEV1/FVC) و جریان بازدمی 75- 25 درصد (FEF 25- 75%)، وزن، شاخص توده بدن و محیط کمر به لگن؛ تفاوت معنیداری وجود نداشت (0/05<p)؛ اما FVC در گروهتمرین مقاومتی نسبت به حالت پایه بهبود یافت (0/03=p). توده بدون چربی تنها در گروه مقاومتی افزایش معنیداری داشت (0/03=p)، اما درصد چربی در دو گروه تمرین مقاومتی و تناوبی (به ترتیب با 0/008=p و 0/01=p) کاهش معنیداری پیدا کرد. نتیجهگیری: انجام یک دوره تمرینات تناوبی شدید یا مقاومتی دایرهای تأثیر معنیداری بر اغلب شاخصهای تنفسی پویا نداشتند؛ اما به نظر میرسد تمرین مقاومتی به بهبود بیشتری در FVC و ترکیب بدنی شرکتکنندگان منجر می شود.