عباس قنبری نیاکی؛ مهدی علی اکبری بیدختی؛ محمد جواد دهقان چینی
چکیده
زمینه و هدف: عامل موثر در بیماری تصلب شرایین قلبی- عروقی، تجمع کلسترول در ماکروفاژهای شریانی و هر یک از عوامل تعدیل گردش خون و سطح کلسترول بافت است. با توجه به عوارض برخی از مکمل های مجاز و غیر مجاز، افراد تشویق می شوند تا از مکمل های گیاهی مانند گرده گل زنبور عسل استفاده کنند. هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر تمرین مقاومتی دایرهای ...
بیشتر
زمینه و هدف: عامل موثر در بیماری تصلب شرایین قلبی- عروقی، تجمع کلسترول در ماکروفاژهای شریانی و هر یک از عوامل تعدیل گردش خون و سطح کلسترول بافت است. با توجه به عوارض برخی از مکمل های مجاز و غیر مجاز، افراد تشویق می شوند تا از مکمل های گیاهی مانند گرده گل زنبور عسل استفاده کنند. هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر تمرین مقاومتی دایرهای با مکمل سازی گرده گل زنبور عسل بر شاخص های لیپیدی در مردان جوان دانشگاهی بود. روش تحقیق: بیست و سه مرد سالم تمرین نکرده با میانگین سن 2/26±23/26 سال و شاخص توده بدنی 2/88±23/00 کیلوگرم بر متر مربع به دو گروه دارونما–تمرین (11 نفر) و گرده گل زنبور عسل-تمرین (12 نفر) تقسیم شدند. تمرین مقاومتی دایرهای شامل 12 ایستگاه (هر ایستگاه 30 ثانیه با شدت 40 % یک تکرار بیشینه) به مدت دو هفته (پنج جلسه در هفته) اجرا شد. روزانه 10 گرم گرده در دو وعده (پنج گرم) صبح و بلافاصله بعد از تمرین استفاده شد. نمونه خونی 48 ساعت قبل و بعد از آخرین جلسه تمرین گرفته شد و برای تحلیل چربیها، لیپوپروتئینها و آپولیپوپروتئینهای A (Apo A) و B (Apo B) پلاسما مورد استفاده قرار گرفت. جهت مقایسه بین گروه ها از آزمون تحلیل واریانس دو طرفه (two-way ANOVA) و برای تغییرات درون گروهی از آزمون t همبسته در سطح معنیداری 0/05>p استفاده گردید. یافته ها: نتایج کاهش معنی داری در سطوح کلسترول تام (TC)، تری گلیسیرید (TG)، لیپوپروتئین کم چگال (LDL-C)، لیپوپروتئین خیلی کم چگال (vLDL-C)، لیپوپروتئین a (Lp (a)) و Apo B و افزایش معنیداری در سطوح Apo A و نسبت Apo A/ Apo B در گروه گرده گل-تمرین نشان داد (0/05>p). با این حال، تفاوت معنیداری بین دو گروه در سطوح متغیرها مشاهده نشد (0/05≤p). نتیجه گیری: مکمل سازی با گرده گل زنبور عسل به همراه تمرین مقاومتی دایرهای، موجب بهبود برخی از شاخص های مهم قلبی- عروقی شد که احتمالا بدلیل وجود پلی فنولهای گرده گل، از اکسایش لیپوپروتئین ها جلوگیری و کاهش ساخت Apo B را محقق ساخته است.
اعظم بهراد؛ رویا عسکری؛ محمدرضا حامدی نیا
چکیده
زمینه و هدف: در مطالعه حاضر تأثیر دو شیوه تمرینی استقامتی تناوبی شدید و مقاومتی دایرهای بر عملکرد ریوی و ترکیب بدن در دختران دارای اضافه وزن بررسی شد. روش تحقیق: از بین دختران داوطلب واجد شرایط 45 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه تمرین مقاومتی دایرهای، تناوبی شدید و کنترل جای گرفتند. گروههای تمرینی 8 هفته، هفتهای 3 جلسه به ...
بیشتر
زمینه و هدف: در مطالعه حاضر تأثیر دو شیوه تمرینی استقامتی تناوبی شدید و مقاومتی دایرهای بر عملکرد ریوی و ترکیب بدن در دختران دارای اضافه وزن بررسی شد. روش تحقیق: از بین دختران داوطلب واجد شرایط 45 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه تمرین مقاومتی دایرهای، تناوبی شدید و کنترل جای گرفتند. گروههای تمرینی 8 هفته، هفتهای 3 جلسه به تمرین پرداختند. تمرین مقاومتی در 7 ایستگاه، 2 نوبت، 15-8 تکرار و شدت 85-65 درصد یک تکرار بیشینه و تمرین تناوبی به صورت دویدنهای 2 دقیقهای با شدت 95-85 درصد ضربان قلب بیشینه، 11-8 تکرار و استراحت فعال (40-30 درصد ضربان قلب بیشینه) اجرا گردید. قبل و بعد از دوره تمرینی، شاخصهای تنفسی، ترکیب بدن، قدرت و استقامت عضلانی و حداکثر اکسیژن مصرفی اندازهگیری شدند. نتایج با آزمونهای تحلیل واریانس یکسویه، تعقیبی LSD و t وابسته استخراج گردید و سطح معنیداری 0/05>p در نظر گرفته شد. یافتهها: بین تأثیر دو نوع تمرین بر بازدم با فشار در اولین ثانیه (FEV1) ، ظرفیت حیاتی با فشار (FVC)، نسبت بازدم با فشار در ثانیه اول بر ظرفیت حیاتی با فشار (FEV1/FVC) و جریان بازدمی 75- 25 درصد (FEF 25- 75%)، وزن، شاخص توده بدن و محیط کمر به لگن؛ تفاوت معنیداری وجود نداشت (0/05<p)؛ اما FVC در گروهتمرین مقاومتی نسبت به حالت پایه بهبود یافت (0/03=p). توده بدون چربی تنها در گروه مقاومتی افزایش معنیداری داشت (0/03=p)، اما درصد چربی در دو گروه تمرین مقاومتی و تناوبی (به ترتیب با 0/008=p و 0/01=p) کاهش معنیداری پیدا کرد. نتیجهگیری: انجام یک دوره تمرینات تناوبی شدید یا مقاومتی دایرهای تأثیر معنیداری بر اغلب شاخصهای تنفسی پویا نداشتند؛ اما به نظر میرسد تمرین مقاومتی به بهبود بیشتری در FVC و ترکیب بدنی شرکتکنندگان منجر می شود.