سمیه پایکاری؛ علیرضا رحیمی؛ فریبا آقایی؛ فواد فیض الهی
چکیده
چکیده مبسوطزمینه و هدف: بیماری کبد چرب غیر الکلی[1] (NAFLD)، یک بیماری متابولیک اکتسابی است که با رسوب تری گلیسیرید در کبد توسط عواملی غیر از مصرف الکل ایجاد میشود(1). امروزه درمان کبد چرب غیرالکلی عمدتاً از طریق فعالیت بدنی(9) و برخی مکملهای غذایی برای کاهش توده چربی صورت میگیرد(16). ناهنجاریهای میتوکندری، مانند اختلال در عملکرد زنجیره ...
بیشتر
چکیده مبسوطزمینه و هدف: بیماری کبد چرب غیر الکلی[1] (NAFLD)، یک بیماری متابولیک اکتسابی است که با رسوب تری گلیسیرید در کبد توسط عواملی غیر از مصرف الکل ایجاد میشود(1). امروزه درمان کبد چرب غیرالکلی عمدتاً از طریق فعالیت بدنی(9) و برخی مکملهای غذایی برای کاهش توده چربی صورت میگیرد(16). ناهنجاریهای میتوکندری، مانند اختلال در عملکرد زنجیره انتقال الکترون و کاهش بتااکسیداسیون اسیدهای چرب، به تجمع چربی در سلولهای کبدی کمک میکند که منجر به تخریب سلولی و پیشرفت به استئاتوهپاتیت غیرالکلی[2] (NASH) میشود (2). ورزش نه تنها میتواند وضعیت التهابی کبد را کاهش دهد، بلکه باعث تقویت بیوژنز میتوکندری شده و پویایی مورفولوژیکی و سرعت بازسازی را از طریق بیوژنز و میتوفاژی افزایش میدهد (10). همچنین مکملهایی بر پایه حشرات خوراکی، خواص تحریک کننده ایمنی و ضد سرطانی، ضد دیابتی و آنتی اکسیدانی قوی از خود نشان دادهاند (17). یکی از این مکملها، کرم آرد است که علاوه بر محتوای پروتئینی بالا، گزارش شده است که اثر ضد چاقی از طریق فعالسازی PGC-1α نشان میدهد. این مطالعه همچنین نشان داد که این مکمل با تاثیری که بر بیان ژنهای دخیل در متابولیسم چربی میگذارد، میتواند به طور موثری در کاهش وزن و توده چربی ایفای نقش کند (18). لذا در این تحقیق تاثیر همزمان مکمل پروتئینی کرم آرد با تمرین هوازی بر بیان ژنهای دخیل در بیوژنز میتوکندریایی شامل گیرنده فعال کنندهی تکثیر پروکسی زوم گاما هم فعال سازـ ۱ آلفا (PGC1α)، پروتئین جفت نشده-1 (UCP1)، میتوفیوژن-1 (Mfn1) و پروتئین-1 وابسته به دینامین (Drp1) در بافت عضله نعلی موشهای صحرایی مبتلا به کبد چرب غیر الکلی بررسی گردید.روش تحقیق: در این مطالعه تجربی، 25 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به پنج گروه پنج تایی شامل گروه سالم، بیمار، بیمار+ مکمل، بیمار+ تمرین، و بیمار+ مکمل+ تمرین تقسیم شدند. گروه بیمار با رژیم غذایی پرچرب و کلسترول دچار NAFLD شدند. تمرین هوازی تناوبی به مدت هشت هفته شامل دویدن روی نوارگردان به مدت 30 دقیقه و پنج روز در هفته همراه با اضافه بار تدریجی انجام شد. گاواژ مکمل کرم آرد با دوز 20 میلیگرم/کیلوگرم وزن بدن مشابه با روزهای ورزش صورت گرفت. 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرینی و گاواژ مکمل، بافت برداری عضله نعلی در هر گروه انجام شد. حیوانات با تزریق درون صفاقی کتامین و زایلازین بیهوش شدند و برداشت بافت عضله نعلی بلافاصله انجام شد. بافت نمونه هر حیوان بلافاصله در میکروتیوب وارد محلول نیتروژن مایع شد و در دمای ۸۰- درجه فریز گردید. نمونه در آزمایشگاه تا زمان انجام آزمایشات ارزیابی مقدار تغییرات بیان ژن در فریزر ۸۰- درجه نگهداری شد. بیان ژنهای PGC1α، UCP1، Mfn1 و Drp1 با روش Real-Time PCR مورد بررسی قرار گرفت. استخراج RNA به صورت RNX-Pluse و به منظور بررسی کیفیت و کمیت آن از روش اسپکتروفوتومتری و الکتروفورز بروی ژل آگارز استفاده شد. ابتدا توالی mRNA ی مربوط به ژنهای PGC1α، UCP1، Mfn1 و Drp1 با استفاده از سایت NCBI استخراج شد. پرایمرها توسط نرم افزار کامپیوتری AllelID ساخته شد و سپس هر پرایمر توسط نرم افزار BLAST جهت اطمینان از یکتا بودن محل جفت شدن پرایمرها مورد ارزیابی قرار گرفت. دادههای بدست آمده از طریق آزمونهای آماری t مستقل و تحلیل واریانس دو عاملی در سطح معنی داری p≤0.05 تجزیه و تحلیل شدند.یافتهها: نتایج آزمون t مستقل نشان داد که بیان ژنهای PGC1α، UCP1 و Mfn1 در گروه بیمار یا مدل، در مقایسه با گروه سالم، به طور معنی داری کاهش یافته و بر عکس، بیان Drp1 به طور معنی داری افزایش پیدا کرده است(p=0.0001). نتایج حاصل از آزمون آماری تحلیل واریانس 2 عاملی در تعیین تغییرات بین گروهی در بیان ژنهای مورد مطالعه نشان داد که یک دوره تمرین هوازی منجر به افزایش معنی دار UCP-1 (p=0.0001)، PGC-1α (p=0.0001) و Mfn1 (p=0.0001) و همچنین کاهش معنی دار Drp1 (p=0.0001) در بافت عضله سولئوس موشهای مبتلا به کبد چرب می شود. علاوه بر این، یافتههای آماری نشان داد که یک دوره دریافت مکمل پروتئینی عصاره کرم آرد منجر به افزایش معنی دار UCP-1 (p=0.0001)، PGC-1α (p=0.0001) و Mfn1 (p=0.0001) و همچنین کاهش معنی دار Drp1 (p=0.0001) در بافت عضله سولئوس موشهای مبتلا به کبد چرب شد. نتایج آزمون تحلیل واریانس 2 عاملی همچنین نشان داد که یک دوره تمرین هوازی همراه با دریافت مکمل پروتئینی عصاره کرم آرد بر بیان ژنهای UCP-1(p=0.537)، PGC-1α(p=0.361) و Drp1(p=0.881) در بافت عضله سولئوس موشهای مبتلا به کبد چرب تاثیر معنی داری ندارد. با این وجود، مداخله همزمان تمرین هوازی همراه با دریافت مکمل پروتئینی عصاره کرم آرد باعث افزایش معنی دار Mfn1 (p=0.0001) در بافت عضله سولئوس موشهای مبتلا به کبد چرب شد.جدول 1. نتایج تحلیل واریانس دو عاملی در مقایسه تغییرات بیان نسبی ژنها در گروه های مورد مطالعهمتغیرهاگروه هاSSdfFpضریب اتاء (اندازه اثر) PGC-1αتمرین36/846165/87*0001/084/0مکمل65/770181/79**0001/083/0تمرین×مکمل53/8188/0361/005/0 UCP-1تمرین64/143119/108*0001/087/0مکمل46/29418/221**0001/093/0تمرین×مکمل52/0139/0537/002/0 MFN-1تمرین52/58168/564*0001/097/0مکمل83/38163/374**0001/095/0تمرین×مکمل32/3105/32***0001/066/0 DRP-1تمرین66/0120/104*0001/086/0مکمل69/0100/109**0001/087/0تمرین×مکمل0001/0102/0881/000/0* نشانه اثر معنی دار تمرین هوازی بر بیان ژنها؛ ** نشانه اثر معنی دار مکمل بر بیان ژنها؛ *** نشانه اثر تعاملی معنی دار تمرین هوازی و مکمل بر بیان ژنها؛ سطح معنی داری p≤0/05.نتیجهگیری : با توجه به این که تمرین هوازی و مکمل پروتئینی کرم آرد هر کدام به طور جداگانه منجر به افزایش بیان عضلانی ژنهای PGC-1α ،UCP1 و Mfn1 و همچنین کاهش معنی دار بیان Drp1 در موشهای مبتلا به NAFLD شد، به نظر میرسد تمرین هوازی تناوبی با شدت متوسط و دریافت عصاره کرم آرد هر کدام به تنهایی با ایجاد تغییرات مثبت بر سطوح عضلانی برخی ژنهای مهم دخیل در بیوژنز میتوکندری و تعدیل متابولیسم چربی، احتمالا در درمان NAFLD موثر واقع شود. انجام مطالعات بیشتری با توجه به محدود بودن تحقیقات در زمینه اثر تعاملی تمرینات ورزشی و دریافت کرم آرد بر ظرفیت میتوکندریایی و متابولیسم چربی و نقش اساسی آنها در درمان NAFLD ، ضروری به نظر میرسد. لذا پیشنهاد میشود مطالعهای مشابه روی نمونههای مبتلا به چاقی و یا دیابت نوع 2 که با NAFLD در ارتباط هستند، در آینده اجرا شود.واژه های کلیدی: تمرین هوازی، کرم آرد، بیوژنز میتوکندریایی، کبد چربملاحظات اخلاقی: تمامی مراحل نگهداری و کشتار موشهای صحرایی براساس دستورالعمل نگهداری حیوانات آزمایشگاهی هلسینکی[3] 1964 انجام شد.پذیرش دستورالعمل های اخلاقی: کد اخلاق اخذ شده از کمیته اخلاق دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج با شماره شناسه IR.IAU.K.REC.1403.029 انجام شد.تامین مالی: هزینه های مطالعه بر عهده محقق بوده.تضاد منافع: تداخل در منافع وجود ندارد.
هدی عبدی حمزه کلایی؛ عباسعلی گائینی؛ محمدرضا کردی؛ ولی اله دبیدی روشن
چکیده
زمینه و هدف: بسیاری از مطالعات گذشته آثار کوتاه مدت مواد ممنوعه نیروزا را تائید کردند، با این حال آثار درازمدت مصرف این مواد بر دستگاههای مختلف بدن، به ویژه دستگاه قلبی عروقی نامشخص است. هدف پژوهش حاضر، مطالعه آثار دراز مدت قلبی عروقی ناشی از استروئیدهای آنابولیک -آندروژنیک در مصرفکنندگان پیشکسوت درگیر در ورزشهای قدرتی ...
بیشتر
زمینه و هدف: بسیاری از مطالعات گذشته آثار کوتاه مدت مواد ممنوعه نیروزا را تائید کردند، با این حال آثار درازمدت مصرف این مواد بر دستگاههای مختلف بدن، به ویژه دستگاه قلبی عروقی نامشخص است. هدف پژوهش حاضر، مطالعه آثار دراز مدت قلبی عروقی ناشی از استروئیدهای آنابولیک -آندروژنیک در مصرفکنندگان پیشکسوت درگیر در ورزشهای قدرتی بود. روش تحقیق: 23 شرکتکننده مرد به سه گروه اندامپرور پیشکسوت (8 نفر)، اندام پرور جوان در حال مصرف استروئیدهای آنابولیک -آندروژنیک (8 نفر) و کنترل (7 نفر) تقسیم شدند. ترکیب بدنی شرکتکنندگان و نیز پاسخ شاخصهای همودینامیکی مرتبط با استرس قلبی- عروقی از قبیل فشار خون سیستولی و دیاستولی، حاصلضرب دوگانه، میانگین فشار سرخرگی و ضربان قلب، قبل و پس از فعالیت ورزشی درماندهساز روی تردمیل اندازهگیری شد. یافته ها: روش تحلیل واریانس یک سویه در تغییرات شاخصهای مورد نظر پس از فعالیت نسبت به قبل، بین گروه پیشکسوت و گروه کنترل تفاوت معنی داری نشان نداد (0/05<p). با وجود این، ضربان قلب (0/001=p)، فشارخون دیاستولی (پیشکسوت- جوان، 0/002=p؛ کنترل- جوان، 0/01=p) و حاصلضرب دوگانه (کنترل- جوان، 0/05=p؛ پیشکسوت- جوان، 0/04=p) پس از فعالیت نسبت به قبل آن، بهطور معنداری در گروه جوان در حال مصرف بالاتر از گروه پیشکسوت و کنترل بود. نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر موید برگشتپذیر بودن عملکرد همودینامیکی قلب و عروق متعاقب قطع مصرف بلند مدت مواد استروئیدهای آنابولیک اندروژنیک میباشد؛ هر چند مطالعه بیشتر برای تائید این یافته ها ضروری است.