شیوا خرمشاهی؛ محمد رضا کردی؛ فاطمه شب خیز؛ عباسعلی گائینی
چکیده
زمینه و هدف: آلزایمر یک بیماری نورواندوکرینی مرتبط با پیام رسانی انسولین است و به دلیل ارتباط این بیماری با مقاومت به انسولین، اصطلاح دیابت نوع III یا مغزی رایج شده است. تجمع محصولات نهایی گلیکاسیون پیشرفته (AGEs) با پیری، التهاب و بیماری های تخریب عصبی در ارتباط است و AGEs، تجمع الیگومر آمیلوئید را در مغز و مسمومیت عصبی را باعث می شود. تاثیر ...
بیشتر
زمینه و هدف: آلزایمر یک بیماری نورواندوکرینی مرتبط با پیام رسانی انسولین است و به دلیل ارتباط این بیماری با مقاومت به انسولین، اصطلاح دیابت نوع III یا مغزی رایج شده است. تجمع محصولات نهایی گلیکاسیون پیشرفته (AGEs) با پیری، التهاب و بیماری های تخریب عصبی در ارتباط است و AGEs، تجمع الیگومر آمیلوئید را در مغز و مسمومیت عصبی را باعث می شود. تاثیر فعالیت های بدنی بر بهبود فعالیت مغز مشخص شده، اما اثر تمرینات اختیاری در محیط غنی سازی شده، کم تر بررسی گردیده است. هدف از پژوهش حاضر، تاثیر هشت هفته تمرین اختیاری در محیط غنی سازی شده بر بیان پروتئین AGE، آمیلوئید بتا و میزان مرگ سلولی در هیپوکمپ رت های نر نژاد ویستار مبتلا به دیابت نوع III بود. روش تحقیق: تعداد 20 سر رت نر 10 هفته ای، به شکل تصادفی به چهار گروه شامل کنترل سالم، شم، کنترل دیابت نوع III و دیابت نوع III+ تمرین اختیاری در محیط غنی سازی شد؛ه تقسیم شدند. گروه مداخله، دو ساعت در روز به مدت هشت هفته به تمرین در قفس پرداختند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنی داری 05/0≥p بهره برداری گردید. یافته ها: تمرین اختیاری در محیط غنی سازی شده باعث کاهش معنی دار بیان پروتئین AGE و تجمع آمیلوئید بتا در هیپوکمپ شد (0/0001=p) و نرخ مرگ سلولی را در مقایسه با گروه کنترل دیابت نوع III، کاهش (0/0001=p) داد. نتیجه گیری: به نظر می رسد تمرین در محیط غنی شده، AGE و آمیلوئید بتا را از طریق بهبود مقاومت به انسولین و افزایش تولید انسولین، تغییر می دهد و اثرات مطلوبی بر کاهش میزان مرگ سلولی و بهبود عملکرد شناختی در دیابت نوع III دارد.
زهرا فرشیدی؛ عباسعلی گائینی
چکیده
زمینه و هدف: تمرین استقامتی هوازی به عنوان کارآمدترین شکل تمرین بدنی، آثار متابولیکی سودمندی بر بیماران چاق دارد و در کاهش التهاب مزمن مؤثر است. با توجه به نقش کلیدی آپلین در تنظیم متابولیسم انرژی، شناخت سطوح آپلین در اختلالات وابسته به چاقی حائز اهمیت میباشد. هدف مطالعه تأثیر 12 هفته تمرین هوازی فزآینده بر مقادیر آپلین و شاخص ...
بیشتر
زمینه و هدف: تمرین استقامتی هوازی به عنوان کارآمدترین شکل تمرین بدنی، آثار متابولیکی سودمندی بر بیماران چاق دارد و در کاهش التهاب مزمن مؤثر است. با توجه به نقش کلیدی آپلین در تنظیم متابولیسم انرژی، شناخت سطوح آپلین در اختلالات وابسته به چاقی حائز اهمیت میباشد. هدف مطالعه تأثیر 12 هفته تمرین هوازی فزآینده بر مقادیر آپلین و شاخص های التهابی TNF-α، IL-6 وCRP زنان چاق غیر فعال بود. روش تحقیق: در این مطالعه نیمه تجربی 30 زن چاق غیر فعال (سن 1/75±37/19 سال، شاخص توده بدن 2/42 ±35/01 کیلوگرم بر متر مربع) که هیچ گونه فعالیت بدنی منظمی نداشتند؛ به عنوان آزمودنی انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه 15 نفره تجربی و کنترل تقسیم شدند. آزمودنی های گروه تجربی تمرین هوازی فزآینده دویدن را با شدت 60 تا 80 درصد ضربان قلب بیشینه سه روز در هفته و به مدت 12 هفته انجام دادند. میانگین تقریبی زمان هر جلسه طی 12 هفته (از هفته اول تا آخر)، 60 دقیقه بود. نمونه های خونی ناشتا قبل و بعد از مطالعه جمع آوری شد. مقادیر پلاسمایی و سرمی نشانگرهای بیوشیمیایی با استفاده از کیت های تجاری و با روش الایزا سنجش شدند. برای تعیین تفاوت موجود بین مقادیر پیش آزمون یا پس آزمون در هر گروه نیز از آزمون تحلیل واریانس دو طرفه 2×2 استفاده گردید. میزان معناداری 0/05≥p در نظر گرفته شد. یافته ها: نتایج آزمون، کاهش معنادار مقادیر آپلین (p<0/001) و شاخص های التهابی TNF-α (p<0/001) IL-6 (p<0/001)و CRP (p<0/001) را نشان داد که نتیجه تأثیر تمرین هوازی فزآینده بود. نتیجه گیری: انجام تمرین هوازی فزآینده به طور غیرمستقیم با کاهش توده چربی و به طور مستقیم با کاهش تولید سایتوکاین ها در بافت چربی، منجر به کاهش بیشتر آپلین شده و می تواند سازوکاری برای کاهش التهاب در زنان چاق غیر فعال باشد.
هدی عبدی حمزه کلایی؛ عباسعلی گائینی؛ محمدرضا کردی؛ ولی اله دبیدی روشن
چکیده
زمینه و هدف: بسیاری از مطالعات گذشته آثار کوتاه مدت مواد ممنوعه نیروزا را تائید کردند، با این حال آثار درازمدت مصرف این مواد بر دستگاههای مختلف بدن، به ویژه دستگاه قلبی عروقی نامشخص است. هدف پژوهش حاضر، مطالعه آثار دراز مدت قلبی عروقی ناشی از استروئیدهای آنابولیک -آندروژنیک در مصرفکنندگان پیشکسوت درگیر در ورزشهای قدرتی ...
بیشتر
زمینه و هدف: بسیاری از مطالعات گذشته آثار کوتاه مدت مواد ممنوعه نیروزا را تائید کردند، با این حال آثار درازمدت مصرف این مواد بر دستگاههای مختلف بدن، به ویژه دستگاه قلبی عروقی نامشخص است. هدف پژوهش حاضر، مطالعه آثار دراز مدت قلبی عروقی ناشی از استروئیدهای آنابولیک -آندروژنیک در مصرفکنندگان پیشکسوت درگیر در ورزشهای قدرتی بود. روش تحقیق: 23 شرکتکننده مرد به سه گروه اندامپرور پیشکسوت (8 نفر)، اندام پرور جوان در حال مصرف استروئیدهای آنابولیک -آندروژنیک (8 نفر) و کنترل (7 نفر) تقسیم شدند. ترکیب بدنی شرکتکنندگان و نیز پاسخ شاخصهای همودینامیکی مرتبط با استرس قلبی- عروقی از قبیل فشار خون سیستولی و دیاستولی، حاصلضرب دوگانه، میانگین فشار سرخرگی و ضربان قلب، قبل و پس از فعالیت ورزشی درماندهساز روی تردمیل اندازهگیری شد. یافته ها: روش تحلیل واریانس یک سویه در تغییرات شاخصهای مورد نظر پس از فعالیت نسبت به قبل، بین گروه پیشکسوت و گروه کنترل تفاوت معنی داری نشان نداد (0/05<p). با وجود این، ضربان قلب (0/001=p)، فشارخون دیاستولی (پیشکسوت- جوان، 0/002=p؛ کنترل- جوان، 0/01=p) و حاصلضرب دوگانه (کنترل- جوان، 0/05=p؛ پیشکسوت- جوان، 0/04=p) پس از فعالیت نسبت به قبل آن، بهطور معنداری در گروه جوان در حال مصرف بالاتر از گروه پیشکسوت و کنترل بود. نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر موید برگشتپذیر بودن عملکرد همودینامیکی قلب و عروق متعاقب قطع مصرف بلند مدت مواد استروئیدهای آنابولیک اندروژنیک میباشد؛ هر چند مطالعه بیشتر برای تائید این یافته ها ضروری است.