حسین جوکار؛ سیروس فارسی؛ مهران قهرمانی
چکیده
زمینه و هدف: نقش مطلوب ورزش و مکمل های آنتی اکسیدانی در بافت کلیه گزارش شده است؛ اما تاثیر تعاملی آن ها هنوز به خوبی شناخته نشده است. این پژوهش اثر هشت هفته تمرینات مقاومتی همراه با مکمل روی بر عامل نکروز دهنده تومور آلفا (TNF- α) و پروتئین واکنشگر C (CRP) بافت کلیه در موش های صحرایی متعاقب انسداد یک طرفه کامل حالب را بررسی می کند. روش ...
بیشتر
زمینه و هدف: نقش مطلوب ورزش و مکمل های آنتی اکسیدانی در بافت کلیه گزارش شده است؛ اما تاثیر تعاملی آن ها هنوز به خوبی شناخته نشده است. این پژوهش اثر هشت هفته تمرینات مقاومتی همراه با مکمل روی بر عامل نکروز دهنده تومور آلفا (TNF- α) و پروتئین واکنشگر C (CRP) بافت کلیه در موش های صحرایی متعاقب انسداد یک طرفه کامل حالب را بررسی می کند. روش تحقیق: در این مطالعه تجربی، 48 سر موش صحرایی نر نژاد اسپراگو - داولی با محدوده سنی 12-16 هفته و دامنه وزنی 250-220 گرم که حالب آن ها به طور کامل طی جراحی مسدود شده بود، به طور تصادفی در گروه های کنترل نفرکتومی، مصرف مکمل روی، تمرین مقاومتی و تمرین مقاومتی+ مکمل روی؛ تقسیم شدند. تعداد هشت سر موش صحرایی سالم هم برای بررسی اثرات نفرکتومی، به عنوان گروه کنترل سالم و هشت سر موش که عمل جراحی بدون آسیب به کلیه در آن ها انجام شد، به عنوان گروه شم (Sham) در نظر گرفته شدند. گروه های تمرین مقاومتی به مدت هشت هفته، سه جلسه در هفته و با شدت 30 تا 100 درصد وزن بدن؛ به تمرین پرداختند. گروه های مصرف مکمل، روزانه 30 میلی گرم/کیلوگرم وزن بدن، روی را به صورت خوراکی دریافت کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس یک راهه همراه با آزمون تعقیبی توکی در سطح معنی داری 05/0>p. استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که TNF-α و CRP در گروه های تمرین و مصرف مکمل، به طور معنی داری کمتر از گروه های عدم تمرین (کنترل) است (001/0= p). همچنین اثر توام تمرین و مکمل روی موجب کاهش معنی دار CRP در موش های صحرایی متعاقب انسداد یک طرفه حالب شد (001/0=p). نتیجهگیری: به نظر می رسد تمرین مقاومتی و مکمل روی، هم به تنهایی و هم به طور توام، دارای اثرات سینرژیستی بر کاهش عوامل التهابی کلیه می باشند.
علیرضا قمری؛ مهران قهرمانی؛ ناهید محمدی جاوید
چکیده
زمینه و هدف: سبک زندگی غیر فعال با خطر بالای چاقی، افزایش مقاومت به انسولین و بیماریهای قلبی عروقی همراه است؛ در حالی که مداخله تغذیهای در کنار اجرای برنامههای تمرینی، نقش مهمی در اصلاح آن دارد. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه تاثیر دو نوع تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) و تمرین تداومی با شدت متوسط (MICT) همراه با مصرف اسانس نعناع، بر ...
بیشتر
زمینه و هدف: سبک زندگی غیر فعال با خطر بالای چاقی، افزایش مقاومت به انسولین و بیماریهای قلبی عروقی همراه است؛ در حالی که مداخله تغذیهای در کنار اجرای برنامههای تمرینی، نقش مهمی در اصلاح آن دارد. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه تاثیر دو نوع تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) و تمرین تداومی با شدت متوسط (MICT) همراه با مصرف اسانس نعناع، بر ترکیب بدنی و سطح سرمی نسفاتین-1 مردان دارای اضافه وزن بود. روش تحقیق: تعداد 48 مرد غیر ورزشکار سالم دارای اضافه وزن (با شاخص توده بدنی 25 تا 30 کیلوگرم/متر مربع) در دامنه سنی 25 تا 35 سال، ساکن شهر کرمانشاه به صورت هدفمند انتخاب و به طور تصادفی به شش گروه مساوی (هر گروه 8 نفر) شامل گروه 1) دارونما، 2) نعناع، 3) MICT + دارونما، 4) HIIT + دارونما، 5) MICT + نعناع، و 6) HIIT + نعناع؛ تقسیم شدند. مداخلات به مدت شش هفته انجام شد . پروتکل های MICT و HIIT به ترتیب با شدت 60 تا 75 درصد و 90 تا 100 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره با تکرار سه جلسه در هفته به اجرا درآمدند وگروه های مکمل نیز 50 میکرولیتر اسانس نعناع در ترکیب با 500 میلی لیتر آب روزانه مصرف کردند. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخة 19 با روش آماری تحلیل واریانس آمیخته در یک طرح ششگروه و دو زمان در سطح معنیداری 05/0≥p مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: پروتکل MICT و HIIT (هر دو) باعث کاهش معنی دار درصد چربی بدن مردان دارای اضافه وزن شدند (05/0<p)؛ با این وجود، ترکیب این دو پروتکل تمرینی با اسانس نعناع، بر توده بدون چربی و نسفاتین-1 تاثیر معنی داری نداشتند (05/0<p). نتیجهگیری: زمان شش هفته مداخله با مشخصات به اجرا و مصرف اسانس نعناع (با دوز مصرفی) به صورت مجزا و در ترکیب با پروتکلهای MICT و HIIT؛ برای بهبود نسفاتین-1 و توده بدون چربی مردان دارای اضافه وزن کافی نبود.