پویا دماوندی؛ فرهاد رحمانی نیا؛ بهمن میرزایی
چکیده
زمینه و هدف: تمرینات مقاومتی ترکیبی روشی از طراحی تمرینات مقاومتی پر شدت با تمرینات پلایومتریک می باشند که در برخی موارد به دو شکل کنتراست و کمپلکس اجرا می شوند. هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر تمرینات مقاومتی ترکیبی (کنتراست و کمپلکس) بر میزان تستوسترون، کورتیزول، لاکتات و نیمرخ پرش بازیکنان بسکتبال بود. روش تحقیق: تعداد 36 بازیکن بسکتبال ...
بیشتر
زمینه و هدف: تمرینات مقاومتی ترکیبی روشی از طراحی تمرینات مقاومتی پر شدت با تمرینات پلایومتریک می باشند که در برخی موارد به دو شکل کنتراست و کمپلکس اجرا می شوند. هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر تمرینات مقاومتی ترکیبی (کنتراست و کمپلکس) بر میزان تستوسترون، کورتیزول، لاکتات و نیمرخ پرش بازیکنان بسکتبال بود. روش تحقیق: تعداد 36 بازیکن بسکتبال مرد 18 تا 23 سال در این مطالعه شرکت کردند. شرکت کنندگان به روش تصادفی ساده به سه گروه تمرینات مقاومتی کنتراست، کمپلکس و کنترل تقسیم شدند و به مدت شش هفته (دو جلسه در هفته) تمرینات مقاومتی را در ترکیب با تمرینات پلایومتریک به دو روش کنتراست یا کمپلکس انجام دادند. پیش و پس از مداخله، آزمون پرش عمودی (نیمرخ پرش)، و آزمون60 ثانیه پرش عمودی متوالی (لاکتات) و سطح سرمی تستوسترون و کورتیزول استراحتی اندازه گیری شد. سپس برای تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس و بونفرونی در سطح معنی داری 05/0p≤ استفاده گردید.یافتهها: گروههای تمرین کمپلکس و کنتراست در اوج توان (013/0p= و 007/0p=)، اوج سرعت پرش (001/0p= و 032/0p=)، ارتفاع پرش (001/0p= و 012/0p=)، تستوسترون سرم (001/0p=) و کورتیزول سرم (014/0p= و 011/0p=) نسبت به گروه کنترل بهبود معنی داری داشتند. سطح لاکتات پلاسما نیز به دنبال آزمون پرش متوالی در گروه کمپلکس (003/0p=) و کنتراست (005/0p=) نسبت به گروه کنترل کاهش معنی داری نشان داد. نتیجهگیری: تمرینات مقاومتی کنتراست و کمپلکس، هر دو، موجب بهبود عملکرد ورزشی و بهینه سازی متغیرهای نیمرخ پرش و سطح هورمون های تستوسترون و کورتیزول در بازیکنان بسکتبال می شوند و برتری بر یکدیگر ندارند.
امیر محتشمی؛ مرضیه ثاقب جو؛ فرهاد رحمانی نیا
چکیده
زمینه و هدف: تمرین مقاومتی (RT) نقش مهمی در افزایش حجم و قدرت عضلانی دارد. تحقیق حاضر با هدف مقایسه اثر تمرین مقاومتی حجم آلمانی تعدیل شده (MGVRT)، تمرین مقاومتی شدید (HIRT) و تمرین مقاومتی غیرخطی (NLRT) بر سطوح سرمی میوستاتین (Mstn)، فولیستاتین (FLS) و عامل هستهای کاپا B (NF-κB) و حجم و قدرت عضلانی در مردان ورزشکار انجام شد. روش تحقیق: تعداد ...
بیشتر
زمینه و هدف: تمرین مقاومتی (RT) نقش مهمی در افزایش حجم و قدرت عضلانی دارد. تحقیق حاضر با هدف مقایسه اثر تمرین مقاومتی حجم آلمانی تعدیل شده (MGVRT)، تمرین مقاومتی شدید (HIRT) و تمرین مقاومتی غیرخطی (NLRT) بر سطوح سرمی میوستاتین (Mstn)، فولیستاتین (FLS) و عامل هستهای کاپا B (NF-κB) و حجم و قدرت عضلانی در مردان ورزشکار انجام شد. روش تحقیق: تعداد 40 مرد جوان رشته بدنسازی بهطور تصادفی در گروههای مساوی شامل MGVRT، HIRT، NLRT و کنترل قرار گرفتند. پروتکلهای تمرینی بهمدت هشت هفته (سه جلسه در هفته) انجام شدند. متغیرهای بیوشیمیایی منتخب و حجم و قدرت عضلانی، قبل و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین اندازهگیری شد. آزمونهای تحلیل کوواریانس، تحلیل واریانس با اندازهگیری تکراری، کروسکال-والیس و یو من- ویتنی جهت تحلیلهای آماری در سطح معنیداری 05/0 ≥p مورد استفاده قرار گرفتند. یافتهها: سطوح سرمی Mstn و FLS در هر سه گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل بهترتیب کاهش و افزایش معنیداری یافت. همچنین، سطح NF-κB در گروههای MGVRT وHIRT بهطور معنیداری از گروه NLRT و کنترل پایینتر بود. علاوه بر این، محیط بازو و ران و قدرت عضلانی در حرکات پرس سینه و اسکوات در هر سه گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل، بهطور معنیداری افزایش یافت؛ بهگونهای که افزایش محیط بازو در گروه MGVRT در مقایسه با گروههای HIRT و NLRT و قدرت عضلانی در گروه HIRT در مقایسه با گروههای MGVRT و NLRT؛ بهطور معنیداری بیشتر بود. نتیجهگیری: هر سه پروتکل RT به بهبود شاخصهای بیوشیمیایی، آنتروپومتریکی و عملکردی در مردان ورزشکار منجر شد، اما پروتکلهای MGVRT و HIRT به ترتیب افزایش بیشتری در هایپرتروفی و حداکثر قدرت عضلانی در پی داشت. با این وجود به مطالعات بیشتر در زمینه ارتباط پروتکلهای RT، با حجم و قدرت عضلانی و شاخصهای بیوشیمیایی مرتبط با آنها، مورد نیاز است.
نیلوفر رضائی؛ فرهاد رحمانی نیا؛ مریم دلفان؛ رضا قهرمانی
چکیده
زمینه و هدف: افزایش قند خون در شرایط دیابتی میتواند باعث آپوپتوزیس، از طریق مسیر میتوکندری و با افزایش بیان پروتئین مرگ سلولی شود. پروبیوتیکها میکروارگانیسمهای زندهای هستند که مزایای سلامتی را به میزبان اعطا میکنند و دارای اثرات ضد دیابت و آنتی اکسیدان هستند. همچنین، برخی شواهد نشان میدهد که ورزش می تواند بر مسیرهای ...
بیشتر
زمینه و هدف: افزایش قند خون در شرایط دیابتی میتواند باعث آپوپتوزیس، از طریق مسیر میتوکندری و با افزایش بیان پروتئین مرگ سلولی شود. پروبیوتیکها میکروارگانیسمهای زندهای هستند که مزایای سلامتی را به میزبان اعطا میکنند و دارای اثرات ضد دیابت و آنتی اکسیدان هستند. همچنین، برخی شواهد نشان میدهد که ورزش می تواند بر مسیرهای سیگنالینگ آپوپتوزیس عضله اسکلتی تأثیر بگذارد. هدف این مطالعه بررسی تاثیر تمرین هوازی و مکمل پروبیوتیک بر سطوح گلوکز خون و بیان ژن کاسپاز-3 در عضله نعلی رتهای دیابتی شده با استرپتوزوتوسین بود. روش تحقیق: تعداد40 سر رت صحرایی نر نژاد ویستار (وزن: 270-250 گرم؛ سن: هشت هفته) بهطور تصادفی به پنج گروه کنترل سالم (N)، کنترل دیابتی (CD)، دیابتی + مکمل پروبیوتیک (SCD)، دیابتی + تمرین (TD) و دیابتی + تمرین + مکمل پروبیوتیک (STD) تقسیم شدند. القای دیابت با تزریق درون صفاقی استرپتوزوتوسین (45 میلی گرم/کیلوگرم وزن بدن) انجام شد. برنامه تمرین هوازی شامل 30 دقیقه دویدن روی نوارگردان با شدت 60 تا 65 درصد سرعت بیشینه، پنج روز در هفته و به مدت پنج هفته بود. هر رت دو گرم پروبیوتیک به صورت محلول در آب آشامیدنی دریافت کرد. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، رتها تشریح و عضله نعلی برای ارزیابی بیان ژن کاسپاز-3 (با روش Real Time PCR) و نمونه گیری خون برای ارزیابی گلوکز پلاسما (با روش گلوکز اکسیداز) جمع آوری انجام شد. تجزیه و تحلیل آماری با آزمون t مستقل، آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی شفه در سطح معنیداری p≤0/05 انجام شد. یافتهها: سطوح گلوکز خون در گروه دیابتی + تمرین + مکمل نسبت به سایر گروهها، کاهش معنیداری داشت (008/0=p) از طرف دیگر، بیان ژن کاسپاز-3 در گروه دیابتی + تمرین، و گروه دیابتی + تمرین + مکمل کاهش معنیداری پیدا کرد (01/0=p). نتیجهگیری: تمرین هوازی به همراه مصرف مکمل پروبیوتیک، احتمالا با تنظیم و کاهش قند خون، از آپوپتوزیس عضله اسکلتی در شرایط دیابت جلوگیری مینماید.
ایمان خاکرو آبکنار؛ فرهاد رحمانی نیا؛ جیوانی لومباردی
چکیده
زمینه و هدف: نتایج مطالعات نشان می دهد که شدت و حجم فعالیت ورزشی هوازی بر سیستم ایمنی پاسخ های متفاوتی دارد. هدف تحقیق حاضر، بررسی اثر حاد و مزمن تمرینات هوازی با شدت متوسط و بالا بر مسیر پیام رسان اینفالامازوم NLRP3، گیرنده شبه گذرگاهی 4 (TLR4) و سطوح سایتوکاین های التهابی در مردان جوان بود. روش تحقیق: تعداد 60 نفر به طور تصادفی (بر اساس پیشینه ...
بیشتر
زمینه و هدف: نتایج مطالعات نشان می دهد که شدت و حجم فعالیت ورزشی هوازی بر سیستم ایمنی پاسخ های متفاوتی دارد. هدف تحقیق حاضر، بررسی اثر حاد و مزمن تمرینات هوازی با شدت متوسط و بالا بر مسیر پیام رسان اینفالامازوم NLRP3، گیرنده شبه گذرگاهی 4 (TLR4) و سطوح سایتوکاین های التهابی در مردان جوان بود. روش تحقیق: تعداد 60 نفر به طور تصادفی (بر اساس پیشینه تحقیق) به دو گروه تمرین ( هر گروه 20 نفر) و در گروه کنترل (20 نفر) تقسیم شدند. پروتکل های تمرینی برای گروه تمرین متوسط از شدت 50 درصد ضربان قلب بیشینه شروع و با افزایش تدریجی با شدت 70 درصد ضربان قلب بیشینه به اتمام رسید. برای گروه بـا شـدت بـالا نیز تمرین با شدت 70 درصد شروع و با شدت 90 درصد ضربان قلب بیشینه به اتمام رسید. با استفاده از روش Real time-Pcr بیان ژن های NLRP3 وTLR4 و با روش الایزا سطوح سرمیIL-1β و IL-18 اندازه گیری شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تحلیل واریانس (ANOVA) با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی LSD استفاده شد و سطح معنی داری آزمون ها 0/05>p در نظر گرفته شد. یافتـه ها: نتایـج نشان داد که تمرین حاد تک جلسه ای هـوازی با شدت متوسط تاثیـر معنی داری بر بیان ژن های TLR4 (p=0/80) و NLRP3 (p=0/20) و سطوح سرمی IL-1β (p=0/15) و IL-18 (p=0/25) ندارد؛ در حالی که تمرین حاد با شدت بالا با افزایـش معنـی دار سطوح IL-1β و IL-18 و بیان ژن های NLRP3 وTLR4 همـراه است (0/01<p). همچنین تمرینات مزمن هوازی با شدت متوسط باعث کاهش معنی دار بیان ژن های NLRP3 وTLR4 و سطوح IL-1β و IL-18 شد (0/001<p) و بـر عکس، تمرین مزمن با شدت بالا، افزایش معنی دار در بیان ژن های TLR4 و NLRP3 و سطوح IL-1β و IL-18 را بـه همـراه داشـت (0/0001<p). نتیجه گیری: احتمالاً فعالیت مزمن هوازی با شدت متوسط می تواند در تنظیم کاهشی مسیر اینفالامازوم و التهاب موثر باشد، در صورتی که فعالیت حاد هوازی با شدت های مختلف، تاثیری بر کاهش مسیرهای التهابی ندارد.
علی معینی نجف آبادی؛ فرهاد رحمانی نیا؛ بهمن میرزایی؛ علی اسلامپور
چکیده
زمینه و هدف: مکمل ورزشی CGT ترکیبی از سه ماده ی کراتین، گلوتامین و تورین می باشد که به ترتیب 50، 30 و 20 درصد محتوای کل مکمل را تشکیل می دهند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر مکمل دهی ترکیبی کراتین، گلوتامین و تورین بر پاسخ شاخص های آسیب عضلانی و کبدی ناشی از فعالیت ورزشی تناوبی شدید در مردان تمرین کرده بود. روش تحقیق: 19 نفر مرد تمرین کرده ...
بیشتر
زمینه و هدف: مکمل ورزشی CGT ترکیبی از سه ماده ی کراتین، گلوتامین و تورین می باشد که به ترتیب 50، 30 و 20 درصد محتوای کل مکمل را تشکیل می دهند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر مکمل دهی ترکیبی کراتین، گلوتامین و تورین بر پاسخ شاخص های آسیب عضلانی و کبدی ناشی از فعالیت ورزشی تناوبی شدید در مردان تمرین کرده بود. روش تحقیق: 19 نفر مرد تمرین کرده (سن 73/0±28/22 سال، نمایه توده بدن 66/1±35/22 کیلوگرم بر متر مربع و درصد چربی بدن 93/2±87/8) به صورت تصادفی به دو گروه مصرف مکمل (9 نفر) و دارونما (10 نفر) تقسیم شدند. گروه مکمل به مدت 2 هفته مکمل CGT را به مقدار 12 گرم در روز و گروه دارونما به همان میزان پودر نشاسته مصرف کرد. هر 2 گروه در مرحله قبل و بعد از مکمل گیری پروتکل فعالیت ورزشی تناوبی شدید (HIIE) را انجام دادند. نمونههای خونی در 6 مرحله گرفته شد. اطلاعات جمعآوریشده با استفاده از روشهای آماری توصیفی و استنباطی و سطح معنیداری 05/0>pمورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که سطوح کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز بلافاصه و دو ساعت پس از فعالیت ورزشی منتخب، در هر دو گروه مکمل و دارونما افزایش معنی داری داشته (05/0>p)، ولی سطوح آلانین آمینو ترانسفراز و آسپارتات آمینو ترانسفراز تغییر معنی داری نداشته است (05/0<p). مصرف مکمل CGT باعث کاهش معنی دار پاسخ کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز به HIIE در زمان های بلافاصه و 2 ساعت پس از فعالیت شد (05/0> p). با این حال، مصرف مکمل CGT تاثیر معنی داری بر تغییرات آلانین آمینوترانسفراز و آسپارتات آمینوترانسفراز بلافاصله و 2 ساعت پس از HIIE نداشت (05/0<p). نتیجهگیری: به طور کلی نتایج نشان داد که مکمل دهی کوتاه مدت CGT از آسیب عضلانی ناشی از فعالیت ورزشی شدید جلوگیری می کند.
عباس پورحیدری؛ فرهاد رحمانی نیا
چکیده
زمینه و هدف: با وجود اهمیت آمادگی جسمانی مطلوب برای افراد نظامی و انتظامی، نشان داده شده است که چاقی و افزایش وزن در نیروهای نظامی و انتظامی رو به گسترش است. هدف کلی پژوهش حاضر، بررسی آثار تمرین هوازی و بی تمرینی بر شاخص مقاومت به انسولین، نیمرخ لیپیدی و ترکیب بدنی مردان دارای اضافه وزن نیروی انتظامی بود. روش تحقیق: تعداد 40 نفر از مردان ...
بیشتر
زمینه و هدف: با وجود اهمیت آمادگی جسمانی مطلوب برای افراد نظامی و انتظامی، نشان داده شده است که چاقی و افزایش وزن در نیروهای نظامی و انتظامی رو به گسترش است. هدف کلی پژوهش حاضر، بررسی آثار تمرین هوازی و بی تمرینی بر شاخص مقاومت به انسولین، نیمرخ لیپیدی و ترکیب بدنی مردان دارای اضافه وزن نیروی انتظامی بود. روش تحقیق: تعداد 40 نفر از مردان نیروی انتظامی دارای اضافه وزن با میانگین سنی6/3±29/8 سال، قد 6±175/5 سانتی متر، وزن 6/2±87/42 کیلوگرم و شاخص توده بدن 4/4±28/55؛ به صورت هدفمند در تحقیق شرکت کردند و به طور تصادفی به دو گروه 20 نفری شامل گروه تمرینات هوازی و یک گروه شاهد تقسیم گردیدند. برنامه تمرینی هوازی مشتمل بر دویدن مداوم با روند ثابت به مدت 8 هفته، سه جلسه در هفته، با شدت 65 تا 75 درصد حداکثر ضربان قلب، به مدت 20 دقیقه در هر جلسه و افزایش یک دقیقه ای به زمان تمرین در هر جلسه؛ اجرا شد. پس از انجام پروتکل تمرینات هوازی توسط گروه تجربی و آزمون گیری برای بار دوم، آزمودنی ها به مدت 6 هفته در شرایط بی تمرینی قرار گرفتند. بعد از 6 هفته بی تمرینی، تمامی آزمون ها تکرار شدند. برای مطالعه اثر درون گروهی و بین گروهی، از آزمون آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی توکی در سطح 0/05≥p استفاده شد. یافته ها: اجرای 8 هفته تمرین هوازی موجب کاهش معنی دار مقاومت به انسولین (0/003=p)، درصد چربی (0/001=p)، شاخص توده بدن (0/004=p)، و بهبودی نیمرخ لیپیدی (0/05>p) شد؛ اما پس از 6 هفته بی تمرینی، تمامی سازگاری های ایجاد شده حالت اولیه قبل از تمرین برگشت. نتیجه گیری: تمرین هوازی مداوم و منظم می تواند در بهبود عوامل خطرزای قلبی – عروقی در نیروهای انتظامی موثر باشد، در حالی که با بی تمرینی، این آثار مثبت از بین می رود.
حجت فراتی؛ زهرا حجتی؛ فرهاد رحمانی نیا
چکیده
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر مصرف کافئین بر قدرت و استقامت عضلانی بازیکنان فوتبال مرد آماتور بود. روش تحقیق: روش پژوهش از نوع نیمه تجربی و جامعه آماری آن کلیه باز کینان تیم های لیگ های فوتبال رده بزرگسالان شهرستان ساوه در سال 1391 بودند که از بین آن ها 48 نفر با میانگین شاخص توده بدنی 36/ 0±23/8 کیلوگرم/متر مربع، وزن 22/ 1± 1/ ...
بیشتر
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر مصرف کافئین بر قدرت و استقامت عضلانی بازیکنان فوتبال مرد آماتور بود. روش تحقیق: روش پژوهش از نوع نیمه تجربی و جامعه آماری آن کلیه باز کینان تیم های لیگ های فوتبال رده بزرگسالان شهرستان ساوه در سال 1391 بودند که از بین آن ها 48 نفر با میانگین شاخص توده بدنی 36/ 0±23/8 کیلوگرم/متر مربع، وزن 22/ 1± 1/ 76 کیلوگرم، قد 89/ 0± 5/ 178 سانتی متر، و سن 49/ 0± 8/ 24 سال، انتخاب شده و به روش تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. پس از اندازه گیری BMI شرکت کنندگان، ارزیابی قدرت با آزمون حداکثر یک تکرار بیشینه ( 1RM ) در حرکت پرس پا و ارزیابی استقامت عضلانی با آزمون تعداد تکرار در حرکت پرس پا با شدت 80 درصد 1RM صورت گرفت. 72 ساعت بعد، گروه تجربی مقدار 5 میلی گرم/ کیلوگرم وزن بدن کافئین و گروه کنترل دارونما (آرد) دریافت کردند. یک ساعت پس از مصرف مکمل، همان آزمون های قبلی تکرار شدند. با روش آماری t مستقل، اختاف های ایجاد شده در دو گروه مورد مقایسه قرار گرفت و سطح معنی داری 05/ p ˂0 در نظر گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد که قدرت (p <0/0001) و استقامت عضلانی ( 04/ p< 0 ) در گروه تجربی به طور معنی داری افزایش یافته است؛ اما در گروه دارونما تغییر معنی داری ( 05/ p ˃0 ) مشاهده نشد. نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که مصرف 5 میلی گرم/ کیلوگرم وزن بدن کافئین قدرت و استقامت عضلانی را در فوتبالیست های آماتور بهبود می بخشد.